اولین مستند خارج از مجموعه را سال ۸۰ تولید کردم و تاکنون بیش از ۱۷۰ مستند در زمینههای مختلف ساختهام اما بیشتر آثارم در حوزه مقاومت است.در سالهای اخیر برای تهیه مستند توفیقی دست داد که در سوریه حضور داشته باشم. برای آنکه شخصی خودش را به دل جنگ برساند مراحل مختلفی را باید طی کند. در طی همین مراحل عدهای هم ریزش میکنند. برای من هم مانند دیگران، یکسری افکار پیچیده پیش میآمد اما به مسیری که انتخاب کردهام، مطمئن بودم. ضمن اینکه با چنین جوی ناآشنا نبودم، خودم فرزند شهید هستم و دقیقاً در سن پدرم به میدان جنگ رفتم. سفر به مناطق جنگی با سفرهای دیگر بسیار متفاوت است.
در فرودگاه امام خمینی (ره) که میرفتم و گیت دمشق را میدیدم به این فکر میافتادم که خیلیها از این گیت عبور کردهاند و دیگر بازنگشتهاند. حتی ادبیات خلبان هواپیمای تهران- دمشق هم متفاوت بود و میگفت: «سلام بر مدافعینحرم و التماس دعا از همه شما» سپس هواپیما را به مقصد هدایت میکرد و در نزدیکی فرودگاه دمشق، هواپیما را با چراغهای خاموش به زمین مینشاند.
آن موقع همین که دمشق میرسیدیم، کاغذی به دستمان میدادند که وصیتنامه خود را بنویسیم تا اگر شهید شدیم، نیروها بدانند که خبر شهادت را به چه کسی بدهند. البته این را هم عرض کنم که افرادی در خط مقدم جنگ بودند که روی خوشی به دوربین ما نشان نمیدادند و موانع و مشکلاتی را برایمان بهوجود میآوردند.
اشتباهی که دوستان دچارش میشوند این است که فکر میکنند فیلمهایی که من از سوریه گرفتم برای تهیه مستند اصغر بوده است. در حالی که تمامی تصاویری که من از حاجقاسم و حاجاصغر در این مستند ثبت کردم اتفاقی بود و هیچیک از آنها در آن مقطع، سوژه من نبودند. بنده از طرف مرکز مستند حقیقت مأمور شده بودم که از فعالیتهای بچههای مقاومت مستند بسازم اما با توجه به جایگاه و فعالیتی که اصغر در سوریه داشت، پس از شهادتش تصمیم گرفتم از این فعالیتها مستند بسازم.
از یک مقطعی حاجقاسم برای آنکه عظمت و بزرگواری حاجاصغر را نزد خود و دیگران نشان دهد، در جلسه فرماندهان خطاب به دوستان اصغر میگفت: «اصغر، اکبر من است و از این پس اکبر صدایش کنید». بر اساس همین نامگذاری، نام مستند را هم «آقای اصغر، اکبرمن» انتخاب کردیم.
کار حاجاصغر تقریباً پس از شهادتش شروع شد و تا ۳۱ شهریور ۹۹، ما کار تحقیقات را انجام دادیم و در ۳۱ شهریور در روز تولد حاجاصغر، کار فیلمبرداری را آغاز کردیم. اواخر آذر ماه فیلمبرداری در تهران به پایان رسید و فیلمبرداری در سوریه را شروع کردیم. ۱۲ روز قبل از سالگرد شهادت اصغر، مستند آماده شد.
اصغر در طی حیاتش مدام در حال پیشرفت و ترقی بود و همیشه سعی داشت کارهایش را گمنام انجام دهد. او با درجه ستوان دومی فرمانده لشکر قمر بنیهاشم در سوریه شد. سپس فرمانده قرارگاه سوریه و در سال ۹۶ به عنوان بهترین فرمانده جبهه مقاومت در سوریه انتخاب شد. خیلیها بهخاطر همین پیشرفت و ترقی به اصغر حسادت و برایش مزاحمت ایجاد کردند؛ مثلاً در سال ۹۵ برای آنکه اصغر دیگر به سوریه نرود پاسپورتش را پاره کردند اما نتوانستند جلوی او را برای رفتن بگیرند.
سال ۹۷ حاجقاسم متوجه میشود که اصغر به خاطر این موضوع، دو سال است که برای دیدن خانوادهاش به ایران نرفته است برای همین اصغر را با خودش به ایران آورد اما هنگام اعزام به سوریه، اجازه ندادند که اصغر سوار هواپیما شود که حاجی دست اصغر را میگیرد و میگوید: «من یا با اصغر میام یا بدون اصغر سوار هواپیما نمیشوم». همه ما میدانیم حاجقاسم کسی نبود که ارزش و جایگاه بیجا برای کسی قائل باشد یا با کسی رودروایسی داشته باشد، پس اصغر لیاقتش را داشت. اصغر هفت سال در سوریه بود و حاجی برای ارتقای درجهاش، سرداری را در نظر گرفته بود اما با شهادت حاجقاسم این موضوع هم بلاتکلیف ماند. به نظرم هر چه از اصغر بگویم کم است.
فعالیتهای شهید پاشاپور در جبهه مقاومت بهگونهای بود که علاوهبر رسیدگی به خانواده رزمندگان و رساندن تجهیزات به بچههای مقاومت در نقاط مختلف سوریه، به فکر رزمندگان یمن هم بود و برای آنها هم با روش خاص خودش تجهیزات میفرستاد. اما اوج خدمتش در سوریه بود و همین امر باعث شد که اصغر جایگاه خاصی در میان سوریها پیدا کند و سوریها هم برای قدردانی از زحمات او، از دستگاه قضایی درخواست کردند که به اصغر حق شهروندی اعطا کنند که آنها هم قبول کردند.
آقای اصغر اکبر من (مستند)
![]() پوستر فیلم | |
نام فیلم | آقای اصغر اکبر من |
---|---|
موضوع | زندگی شهید اصغر پاشایی |
سبک | مستند |
کارگردان | احمد عبدالرحیمی |
تهیهکننده | مرتضی شعبانی |
موسیقی | سید حسین فاضل |
تدوین | الیاس چگینی |
فیلمبرداری | احمد خلیل اول یحیی رضایی حسین مومن حسین فراهانی علی نیکبخت مصطفی سیفی |
زمان | ۶۲ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
آقای اصغر اکبر من مستند ۶۲ دقیقهای از زندگی شهید مدافع حرم اصغر پاشاپور است که در سال ۱۳۹۹ و به همت مرکز مستند حقیقت تولید شد. احمد عبدالرحیمی کارگردان و مرتضی شعبانی تهیهکنندۀ این مستند هستند.
معرفی اجمالی
مستند «آقای اصغر اکبر من» روایتی از زندگی شهید اصغر پاشاپور است که مدتی کوتاه پس از شهادت سردار سلیمانی در سوریه به شهادت رسید. او ساکن شهر ری و دارای سه فرزند بود.[۱]
شهید پاشاپور که از یاران نزدیک سردار سلیمانی بود، حدود یک ماه پس از شهادت سردار سلیمانی، در منطقۀ حلب سوریه و در درگیری با تروریستهای تکفیری به شهادت رسید. پیکر شهید در اولین شب از ماه رجب و مصادف با پنجم اسفند ۱۳۹۸ به کشور بازگشت.[۲]
شهید پاشاپور حدود هشت سال برای مقابله با تروریستهای تکفیری در جبهه نبرد حضور فعال داشت و عمده آموزشهای رزمندگان سوری بر عهدۀ او بود.[۳]
عوامل
- کارگردان: احمد عبدالرحیمی
- تدوین: الیاس چگینی
- تصویربرداران: احمد خلیل اول، یحیی رضایی، حسین مؤمن، حسین فراهانی، علی نیکبخت و مصطفی سیفی
- صدابرداران: سید سجاد حسینی و ابراهیم عیدو
- آهنگساز: سید حسین فاضل
- مدیرتولید: امیرحسین جانپناه
- تهیهکننده: مرتضی شعبانی
گفتاورد
پانویس
- ↑ «آقای اصغر اکبر من». دریافتشده در ۱۵ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «آقای اصغر اکبر من». دریافتشده در ۱۵ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «آقای اصغر اکبر من». دریافتشده در ۱۵ مرداد ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون
مستند آقای اصغر، کبر من مستند "آقای اصغر اکبر من" رونمایی شد/ ماجرای اطلاع سردار سلیمانی از نحوه شهادت "اصغر پاشاپور"+ فیلم
- آهنگسازیهای سید حسین فاضل
- تدوینگریهای الیاس چگینی
- تهیهکنندگیهای مرتضی شعبانی
- صدابرداریهای ابراهیم عیدو
- صدابرداریهای سید سجاد حسینی
- فیلمبرداریهای احمد خلیل اول
- فیلمبرداریهای حسین فراهانی
- فیلمبرداریهای حسین مؤمن
- فیلمبرداریهای علی نیکبخت
- فیلمبرداریهای مصطفی سیفی
- فیلمبرداریهای یحیی رضایی
- فیلمهای ۱۳۹۹
- فیلمهای با موضوع شهیدان
- فیلمهای با موضوع مدافعان حرم
- فیلمهای به زبان فارسی
- فیلمهای مرکز مستند حقیقت
- فیلمهای مستند ایرانی
- کارگردانیهای احمد عبدالرحیمی