اسلحه مادری (مستند)

از یاقوت
اسلحه مادری
پوستر فیلم
پوستر فیلم
نام فیلماسلحه مادری
سبکمستند
کارگردانسیده زهرا موسوی ازغندی
تهیه‌کنندهحسین همایونفر
تدوینسعید عاطفی
شرکت/سازمان تولیدکنندهسازمان هنری رسانه‌ای اوج
انتشار۱۴۰۲
زمان۴۰ دقیقه
کشورایران
زبانفارسی

اسلحه مادری مستندی به کارگردانی سیده زهرا موسوی ازغندی و تهیه‌کنندگی حسین همایونفر است که روایتی کم‌نظیر از مادری خانه‌دار را که در مقابل اشرار روستا اسلحه به دست می‌گیرد، بازگو می‌کند. .

این مستند به همت سازمان هنری رسانه‌ای اوج در ۴۰ دقیقه و در سال ۱۴۰۲ تولید شده است.

دربارهٔ مستند

در دهه هشتاد یکی از روستاهای توابع کدکن خراسان رضوی، شاهد جنایات بسیاری از سوی اشرار بود که طبق شواهد دولتی و مردمی، خانواده‌ای آشوری با فداکاری بسیار، باعث بازگشت امنیت به منطقه شدند.

در گوشه‌گوشهٔ کشور، اتفاقاتی در حال رقم خوردن است که شاید تصورش هم برای ما سخت باشد و فقط بتوان در قصه‌ها از آن‌ها یاد کرد؛ ماجرای خانواده آشوری از این موارد است که نه تنها یک روستا که شاید یک منطقه وسیعی، امنیت خود را مدیون این خانواده هستند.[۱]

گفتاورد

سیده زهرا موسوی ازغندی کارگردان مستند «اسلحه مادری» در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با اشاره به این‌که سال‌ها در مناطق محروم و دور افتاده معلم بوده است، گفت:
من با زنان و مادران در این مناطق زیسته‌ام، زنانی که اگر توان پرداختن به آن‌ها وجود داشت، از زندگی هر کدام داستان‌های شگفت‌انگیزی از مقاومت و شجاعت و عشق خلق می‌شد؛ ما خراسانی‌ها با مسائل و مشکلاتی که در دهه ۸۰ در رابطه با امنیت مناطق روستایی در خراسان پیش آمد آشنا هستیم و داستان خانواده آشوری در آن منطقه شهرت دارد از همین رو داستان بی‌بی زهرا را شنیده بودم و از طریق ارتباط با ارگان‌های مرتبط با خانواده شهدا توانستم او را پیدا کنم. «اسلحه مادری» داستان زنی است که برای هدفی بزرگ تلاش می‌کند، داستان زنی که چتر حمایت و مادرانگی او تنها منحصر به فرزندان خود نیست. او معتقد است راه نجات در ایستادگی، آمادگی، شجاعت و دوست داشتن دیگران است؛ وقتی شجاعت و عشق در وجود یک مادر در هم آمیخته باشد، خانواده در امان می‌ماند. زنی که در نبود همسر از خانه و فرزندان با سلاح گرم محافظت می‌کند و سفره نهار و شام او در کوه گسترانده می‌شود تا مبارزان احساس کنند در خانه هستند. عظمت، بی کرانگی و تفکری چنین عمیق می‌تواند در روستایی دور افتاده جریان داشته باشد و همه ما فرسنگ‌ها دورتر هم از آن بهره ببریم. گاهی خانواده به وسعت تمام روستا و شاید تمام کشور است، گاهی لازم است از خانه بیرون آمده و شبیه مادر شهید قربانعلی آشوری باشیم. قبل از آغاز تحقیق و پژوهش تماس گرفتم و خواهش کردم فرصت آشنایی بیشتری را در اختیار من بگذارند و در همین تماس تلفنی آن‌قدر مهربان و خوش قلب بودند که دلم می‌خواست همان لحظه حرکت کنم؛ در تماس تلفنی بی‌بی زهرا و همسر وی به ما گفتند که منتظر ما هستند و نیاز نبود آن‌ها را راضی کنم و با آغوش باز ما را پذیرفتند. حتی پیشنهاد دادند هر وقت راه افتادیم اطلاع دهیم تا برای پذیرایی و ناهار تدارک ببینند، از روز دوم تا اتمام ضبط پروژه بی‌بی زهرا مثل یک مادر بالای سر من بود و عیب‌های آشپزی من را گوشزد می‌کرد. قبل از آن‌که ضبط را شروع کنیم من متوجه این شدم که بی‌بی زهرا با من ارتباط خوبی برقرار کرده است و وقتی سایر عوامل حضور نداشتند با من راحت تر بود و بدون تعارف حرف می‌زد. بی بی زهرا مادرانه من را پذیرفته بود اما تصمیم نداشت با دوربین ارتباط بگیرد از همین رو به نظرم این ارتباط صمیمی بین ما و انتقال آن به مخاطب به روند بازگو کردن قصه کمک می‌کرد. چیزی که ورای تمام چالش‌ها و مشکلات من را در این مسیر مصمم می‌کند، عشق است؛ عشق در یک گروه منسجم که آمده‌اند تا واقعیت را تصویر کنند. من از چالش‌ها چیزی بیشتر از همفکری و همراهی گروهم به یاد ندارم و این موارد بود که چالش‌ها را برایم هموار کرد. بلند شدن، ایستادن، حرکت کردن، نیاز به آموزش و سواد و زیست خاص نمی‌خواهد، باید مادر باشی، نه مادر فرزندانت که مادر تمام موجوداتی که می‌بینی، از گربه‌های ولگرد تا درخت‌های زردآلو … و من یکی از این مادرها را یافته‌ام، یکی از خاص‌ترین‌هایشان را.[۲]


پانویس

  1. «اسلحه مادری». دریافت‌شده در ۷ مرداد ۱۴۰۳.
  2. «اسلحه مادری» ماجرای یک عشق مادرانه است/ خانواده به وسعت یک کشور خبرگزاری مهر، تاریخ انتشار: ۳۰ فروندین ۱۴۰۳