مهدی انصاری کارگردان مستند «ترخیص» که تولید و پخش آن با حواشی بسیاری مواجه شد، در گفتگو با خبرگزاری تسنیم گفت:
تسنیم: مطالبه گری از جامعهٔ پزشکی از جمله کارهای سختی است که افرادی که میخواهند راجع به آن فیلم بسازند را درگیر میکند. برای مثال فیلم در حاشیهٔ مهران مدیری با همین مشکل مواجه شد و فیلم او اسیر اتفاقات زیادی شد. این موضوع برای مستند «ترخیص» نیز تکرار شد. به نظر شما چرا انتقاد کردن از جامعهٔ پزشکی نسبت به دیگر اصناف سختتر است؟
این موضوع را در چند سطح میتوان دید. اگر بخواهیم در سطح کلان و راهبردی به موضوع نگاه کنیم باید گفت که دو مدل در نظام بهداشت و درمان در دنیا داریم. مدل آمریکایی و اروپایی. مدل آمریکایی، مدلی است که در آن پزشک سالاری رخ میدهد و تخصص سالاری محور است. در چنین نظامی هدف نظام بهداشت و درمان جذب سود و سرمایه است. در مقابل، مدل اروپایی مدلی است که بیمار محور و سلامت محور است و در آن سلامت افراد مورد اهمیت قرار میگیرد. در اینجا کسی که به عنوان بیمار مراجعه میکند، مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد.
در مقایسهٔ این دو مدل، مدل آمریکایی اجازه نمیدهد که بیمار و مراجعهکننده بدانند که چه اتفاقی میافتد. البته در آمریکا اتفاقاتی رخ داده است که مردم کمی از ماجراهای مالی این حوزه را بدانند اما اجازه نمیدهد که وارد ریز جزئیات پزشکی و تکنیکی بشود. همانطور که در این مستند نیز دیده شد، مدل اروپایی، خیلی بازتر است و مراجعهکننده باید با خیال راحت خود را به دست جراح و پزشک بسپارد. متأسفانه در ایران، آن مدل آمریکایی حاکم است و فضای بستهای وجود دارد.
آن چیزی که سبب این موضوع شده است، شکاف علمی بین بیمار و پزشک است. طبیعتاً این شکاف علمی به خاطر مهارت بیشتر و درس خواندن چندین سالهٔ پزشکان در برابر بیمار است اما به زبان ساده میتوان این موارد را برای بیمار مشخص کرد. در حقیقت این شکاف باعث شده است که این مشکلات به وجود بیاید و کسی نتواند جامعهٔ پزشکی را نقد کند. اگر کسی بخواهد راجع به آنان حرف بزند میگویند که چرا این حرف را میزنید. آنان در یک مقام بالاتری نشستند و بقیه باید به آنان رجوع کنند و چیزی نباید بدانند. این نگاه درست نیست و باعث از بین رفتن اعتماد بین مراجعهکننده و پزشک میشود و باعث رخداد اتفاقاتی میشود که اکنون آن را میبینید.
متأسفانه وقتی قضیه شفاف نباشد، مافیاهایی در حوزه دارو، تجهیزات پزشکی و … به وجود میآید که وقتی انتقاد از این جامعه صورت بگیرد، آن کسانی که در این سیستم مافیایی سود میبرند، احساس خطر میکنند و از این که این اتفاق بیفتد جلوگیری میکنند. افراد سرشناسی را میشناسیم که وارد کردن یک سری دستگاههای خاص در اختیار آنان است. طبیعتاً وقتی از این موضوع انتقاد کنید، منافع آنان را مورد تهدید قرار دادید و در برابر شما میایستند. البته همهٔ پزشکان اینگونه نیستند و ما پزشکانی را داریم که خود پزشک به خوبی وقت میگذارد و شکاف علمی و اطلاعاتی را کم میکند. تک تک مردم این موضوع را دیدند و خود من نیز با چنین پزشکانی برخورد داشتم. همان تعداد اندکی هم که وجود دارند باعث شده است تا چنین نگاهی راجع به این وزاتخانه وجود داشته باشد.
تسنیم: البته نباید منکر باشیم که پزشکان زحمت میکشند اما بالاخره یک سری از پزشکان در یک سری از تجویزات و درمانهای خود اشتباهاتی دارند. همانطور که ممکن است برای یک شغل دیگری نیز این اشتباه و قصور رخ بدهد. آیا نهاد منسجمی که پشت این قضیه بیاید، بایستد و پاسخگو باشد وجود دارد؟ آیا این پیگیریها منجر به این شده است که پزشکی به خاطر اشتباه جبرانناپذیرش توبیخ بشود؟
این سؤال را در دو دسته باید بررسی کرد. یکی این که منشأ این قصورات چیست و دوم این که این قصورات را چگونه باید پیگیری کرد؟ در مورد منشأ این اشتباهات باید بگویم که اگر شما با کسانی که ۱۵–۲۰ سال پیش دانشجوی پزشکی بودند، صحبت کنید میبینید که دغدغهٔ اصلی آنان طبابت و کمک به بیماران بوده است اما این سیستمی که اکنون وجود دارد بیشتر به دنبال فضاهای اقتصادی بهتر، تعرفهٔ بالاتر و … است این موضوع آن اخلاق پزشکی را زیر سؤال برده است.
وقتی اخلاقی وجود نداشته نباشد که به دنبال سلامتی و کمک به مردم باشد، طبیعتاً بعضی از کارها خودسرانه انجام میشود و بعضی از تجویزات اشتباه صورت میگیرد. حتماً دیدهاید که وقتی وارد مطب بعضی از پزشکان میشوید، سریع شروع به نوشتن نسخه میکنند در حالی که شما هنوز حرف زیادی نزدهاید. این سیستم باعث شده است که نگاه سلامت محور وجود نداشته باشد و بنابراین دقت گذشته وجود ندارد. برای همین میبینید که از گوشه و کنار قصورات پزشکی بیرون میزند. اینها مواردی است که از رسانهها منتشر میشود و گرنه همهٔ ما در خانوادههایمان قصورات پزشکی زیادی را دیدهایم. به نظرم اگر نگاه سلامت محور وجود داشته باشد اوضاع فرق میکند. نگاه همهٔ مردم به طبیب این است که میتوانند خود را به او بسپارند و از دستوراتش تبعیت کنند.
من این مشکل را یک موضوع سیستمی میدانم. چگونه میشود که یک نفر با انگیزهای والایی حضور پیدا میکند اما در نهایت کارش به اینجا ختم میشود. خیلی از پزشکانی که اکنون چندین سال از سابقهٔ پزشکیشان گذشته است، در زمان دفاع مقدس، جان خود را برای بیمارشان میدادند اما شاید از بین همان افراد میبینید کسی را که تا پول عمل جراحیاش واریز نشود، وارد اتاق عمل نمیشود. این نگاه سیستمی است که همچنین ورودیهایی را میگیرد و تبدیل به این خروجیها میکند.
بحث دوم این است که فرض کنید یک قصور پزشکی رخ میدهد، چگونه میتوانیم این قصور پزشکی را پیگیری کنیم؟ شما در نهایت به نظام پزشکی میرسید. در اینجا خود پزشکان قرار است قصور پزشکان دیگر را نقد و داوری کنند. طبیعتاً در اینجا تعارضی به وجود میآید. این که خود پزشکان، پزشکان را نقد کنند تضاد منافع دارد و اتفاقی که رخ میدهد این است که پزشک کسی مثل آقای کیارستمی با آن برد و نفوذ رسانهای، تنها به پرداخت ۵ میلیون تومان جریمه محکوم میشود. شما متوجه میشوید که اگر یک پزشک یک قصوری را انجام بدهد، نهایتاً در مرکز مربوطه یک برد میزنند که فلانی خاطی بوده است که معلوم نیست شناخته بشود یا خیر. این تضاد منافع و آرمانها مشکلی است که در پیگیریهای قضایی وجود دارد و تنها راه حل آن این است که افرادی به غیر از پزشکان در این حوزه قرار بگیرند. کسانی به قضاوت بپردازند البته از آنجا که موضوع تخصصی است، ساز و کاری ایجاد بشود که پزشکانی حضور داشته باشند که از علم آنان بهرهمند بشوند.
اگر شما به آییننامهٔ نظام پزشکی در بحث قصورات نگاه کنید میبینید که خود عناوین محدود و کمی برای مجازاتها وجود دارد. در حقیقت مجازاتهایی که وجود دارد با آن قصور همخوانی ندارد و همین موضوع باعث میشود که دیگر برای پزشک اهمیت نداشته باشد؛ بنابراین دو موضوع وجود دارد یکی تضاد آرمانها و منافع است و دیگری آییننامههایی مشکل دار قانونی است که پزشکان را به این سمت میبرد که با آن دقت و اطمینان به کار خود نپردازند و در نتیجه قصورات پزشکی افزایش یابد.
تسنیم: سیستم قضاوت پزشک توسط پزشک ایراداتی دارد که اشاره کردید. به نظر شما بهترین سازوکار برای این کار چیست؟ اشاره کردید که از پزشکان به عنوان مشاور علمی استفاده کنیم. فکر میکنید این کار قابل انجام باشد؟
وقتی که شما از این موضوع که پزشک، پزشک را قضاوت میکند صحبت میکنید، سریعاً با این واکنش مواجه میشوید که بقیه چیزی نمیدانند. خب این راه حل نیست. میتوان رشتهای ایجاد کرد که به قضاوت پزشکی بپردازد و در حوزهٔ حقوق، پزشکان را وارد کنید. راه حل دیگر این است که این قضاوت پشت درهای بسته انجام بشود و در حقیقت سیر قانونی آن جلو برود. البته کارشناسان باید بیایند و این سازوکار را به درستی بچینند. برای مثال در موضوع کنکور میبینید که همه ساله کنکور برگزار میشود و سوالات بیرون نمیآید و حتی معلوم نمیشود که چه کسی سوالات را طرح کرده است. مطمئناً یک مستندساز نرفته است تا سوالات تخصصی فیزیک و ریاضی و شیمی را طرح کرده باشد اما فضا بسته و ایزوله است و هیچکس نمیفهمد و در نتیجه فضای عدالت رعایت میشود.
نوع دوم قضاوت، قضاوت مردمی است. در بحث شفافیت، یکی از بحثها این است که سازوکار پزشکان مشخص بشود و موفقیت و شکستشان معلوم بشود. بحث دیگر آن این است که مردم بیایند و نظراتشان را بیان کنند. شاید مثال خوبی نباشد اما در سایت دیجی کالا میبینید که مردم میآیند و نظرات خود را بیان میکنند و میتوان دو موضوع را با هم مقایسه کرد. از همین موضوع میتوان برای قضاوت پزشکان استفاده کرد اما این سازوکار اکنون وجود ندارد و در عرصهٔ عمومی نیز قضاوت نداریم. در حقیقت هم در موضوع قضاوت مردمی و هم در عرصهٔ قانونی و قضایی میتوان مواردی را قرار داد که این مشکلات به وجود نیاید.
تسنیم: به نظر شما چرا پروندهٔ درمانی پزشکان شفاف نمیشود که بیماران بدانند که موفقیت و عدم موفقیت آنها چگونه بوده است؟
ترس از شفافیت در ایران به صورت کلی در بیشتر حوزهها وجود دارد. اگر گفتمانی صورت بگیرد که دو طرف قضیه بیایند و راجع به شفافیت بحث کنند میبینند که شفافیت برای دو طرف مناسب است. همانطور که در مستند دو سوژه را به صورت نگاه کل به جز مورد بررسی قرار دادیم، میبینید که وقتی شفافیت وجود ندارد و پروندهٔ پزشکی مشخص نیست، چندین پزشک و پرستار به دلیل جو رسانهای که به وجود آمده است، مورد بازخواست قرار میگیرند اما از طرف دیگر کسی که قصور کرده است، مورد بازخواست قرار نمیگیرد.
اگر این آگاهی نسبت به شفافیت وجود داشته باشد، طبیعتاً میتوانیم به سمت شفافیت در همهٔ حوزهها برویم. نکتهٔ اصلی در اینجا این است که با انجام چنین کاری، فایدهٔ آن برای دو طرف است چرا که بعید است کسی با شفافیت مشکل داشته باشد البته مافیاهایی هستند که سود نمیبینند و از شفافیت ضرر میکنند و تلاش میکنند که جلوی آن را بگیرند. تجربههایی که در کشورهای خارجی وجود داشته است این است که خود پزشکان نیز به این سمت آمدند.
برای مثال یک پزشکی به خاطر مقام دولتی که داشته است مورد توجه رسانهها قرار میگیرد و مراجعان زیادی دارد در حالی که کارنامهٔ موفقیت قابل قبولی ندارد. در مقابل پزشکی است که از نظر مهارتی و تشخیصی در سطح بالایی است اما به خاطر فضای شفافی که وجود ندارد، مراجعان کمی دارد. این موضوع باعث میشود که مردم و نظام سلامت ضرر ببینند. مردم ضرر میکنند چرا که از چنین پزشکی استفاده نمیکنند و خود پزشکان نیز نمیتوانند به سطح مورد نظر خود برسند و بازخورد تلاششان را ببینند.
در شفافیت دو نکته وجود دارد یکی این که آگاهی را تأمین میکند و باید به سمت آگاهی برویم تا مطالبهٔ دانستن حق من است شکل بگیرد. بحث دوم هم این است که برای دو طرف فایده دارد. فکر میکنم که میتوانیم به تجربههای خارجی نیز در این موضوع نگاه کنیم. برای مثال ما کشور انگلیس را آوردیم اما کشورهای دیگر نیز هستند که از این موضوع استفاده میکنند. در کل نظام بهداشت و درمان ما از این موضوع ضرر نمیکنند. به نظرم با شفافیت میتوانیم به منشأ حل مشکلات برسیم.
در پایان دو نکته را باید بگویم. یکی این که من مردم را به کمپین دانستن حق من است دعوت میکنم چون اگر این مطالبهٔ عمومی شکل بگیرد میتوانیم در فضای قانونی فشار بیاوریم و دوما این که ما پیشنویس قانون شفافیت سلامت را آماده کردیم و به دنبال فرصتی هستیم که به نمایندههای مجلس در کمیسیون بهداشت و درمان ارائه کنیم تا بتوانیم مطالبهٔ قانونی را نیز رقم بزنیم.[۲]
ترخیص (مستند)
![]() پوستر فیلم | |
نام فیلم | ترخیص |
---|---|
موضوع | فقدان شفافیت در نظام سلامت و درمان |
سبک | مستند |
کارگردان | مهدی انصاری |
تهیهکننده | محمدجواد رئیسی |
نویسنده | مهدی انصاری |
شرکت/سازمان تولیدکننده | سازمان هنری رسانهای اوج |
زمان | ۴۶ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
ترخیص (تولید ۱۳۹۶) مستندی است به کارگردانی مهدی انصاری و با تهیهکنندگی محمدجواد رئیسی که به مشکل فقدان شفافیت در نظام بهداشت و درمان کشور، که مشکلاتی متعددی را برای بیماران و پزشکان به همراه داشته، پرداخته است. علاوهبر این، این مستند یک تجربهٔ مشابه خارجی در کشور انگلیس را نیز به تصویر کشیده و نشان داده است که در آنجا نیز چنین اتفاقاتی رخ داده است و آنان تنها راهحل رفع این مشکل را شفافیت میدانند.
این مستند را سازمان هنری رسانهای اوج در ۴۶ دقیقه تولید کرده است.
دربارهٔ مستند
مستند ترخیص با روایت یک خبرنگار به نام علیرضا وهاب زاده از دو سوژهٔ بیمار در بخش زنان و زایمان شروع میشود و در ادامه مشکلاتی که این دو بیمار در بیمارستان و روند بهداشتی خود با آنها دست و پنجه نرم میکنند. تفاوت در روند دادرسی این دو خانواده باعث میشود این خبرنگار دنبال سرنخ ماجرا برود و متوجه دلیل اصلی این اتفاقات بشود.
مستند ترخیص به واکاوی فقدان شفافیت در نظام بهداشت و درمان ایران میپردازد. علاوه بر این، وهاب زاده به دنبال یک تجربه خارجی در کشور انگلیس میرود و متوجه میشود که در آنجا نیز چنین اتفاقاتی رخداده و آنان تنها راهحل رفع این مشکل را شفافیت میدانند.
در این مستند فقدان شفافیت در نظام بهداشت و درمان کشور و عواقب آن برای بیماران و خانوادههایشان به تصویر کشیده میشود.
نظام سلامت از مهمترین نهادهای حاکمیت در یک کشور بهشمار میآید. چرا که مستقیماً با زندگی و سلامت مردم در ارتباط است. هرگونه فساد یا ناکارآمدی در این نهاد میتواند جان افراد بسیاری را به خطر بیاندازد. به همین دلیل، تحقق شفافیت در نظام سلامت به عنوان عامل کارآمدی و پیشگیری از فساد، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.[۱]
گفتاورد
|نام تب1=
|گفتاورد1=
|نام تب2= |گفتاورد2= }}
پانویس
- ↑ «ترخیص». دریافتشده در ۳۱ مرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «دربارهٔ سؤالی که یک مستند را توقیف کرد: چرا کارنامه هیچ پزشکی را نمیشود دید؟». ۱۱ بهمن ۱۳۹۶. دریافتشده در ۳۱ مرداد ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون
رونمایی از مستند «ترخیص» در برنامه «به اضافه مستند»