تروکاژ (مستند)
![]() پوستر | |
سبک | مستند |
---|---|
کارگردان | محمدهادی نعمتی |
تهیهکننده | احسان شادمانی |
نویسنده | سجاد بلوکات |
تدوین | سعید ابراهیمی |
صداپیشگان | ناصر طهماسب |
انتشار | ۱۳۹۹ |
زمان | ۳۵ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
تروکاژ (تولید ۱۳۹۹) مستندی ایرانی به کارگردانی محمدهادی نعمتی که با مقایسه کنشها و واکنشهای سلبریتیها و ستارگان در ایران و آمریکا، زمینههای تمایل سلبریتیهای ایرانی به موضعگیریهای خاص سیاسی را جستوجو میکند.
تروکاژ (نام این مستند) به معنی وسایل و ترفندهایی در فیلمبرداری سینما است که برای نشان دادن وقایع یا مناظری که مجسم ساختن آنها بهطور طبیعی ممکن نیست انجام میشود که به آن در فارسی جلوههای ویژه گفته میشود. گوینده این اثر ناصر طهماسب است.
دربارهٔ مستند
در ابتدا به هالیوود و سازوکارهای نظارتش بر هنرمندانی که در دامن خودش تربیت یافتهاند، میپردازد. سپس با بررسی فرآیندهایِ سینمای ایران در نسبت با ستارگانش، تلاش کرده تا به این سؤال پاسخ دهد که "راز اظهارنظرهای رادیکالِ سیاسی هنرمندان ایرانی در سالهای اخیر چیست؟!"
محمدهادی نعمتی تلاش کرده در قالب یک مستند آرشیوی کوتاه با مقایسه کنشها و واکنشهایِ سلبریتیها و ستارگان در ایران و آمریکا، زمینههای تمایل سلبریتیهای ایرانی به موضعگیریهای خاص سیاسی را جستوجو کند. از این رو در ابتدا به هالیوود و سازوکارهای نظارتش بر هنرمندانی که در دامن خودش تربیت یافتهاند، میپردازد. سپس با بررسی فرآیندهایِ سینمای ایران در نسبت با ستارگانش، تلاش کرده تا به این سؤال پاسخ دهد که “راز اظهارنظرهای رادیکالِ سیاسی هنرمندان ایرانی در سالهای اخیر چیست؟!”
تروکاژ از اولین آثاری است که با مضمون «فرهنگ شهرهگی»، آثار و پیامدهایش ساخته شده است. فرهنگی که این روزها پیوند سهمگینی با زندگی روزمره مردم خورده است. این مستند آرشیوی دربارهٔ سلبریتیهاست. اینکه هالیوود چگونه با سلبریتیهای خود برخورد میکند و در ایران چه برخوردی با سلبریتیها صورت میگیرد؟ دست سلبریتیها چقدر در دنیا در اظهارنظرهای سیاسی باز است و این اتفاق در ایران به چه شکل است؟ ضمن اینکه در «تروکاژ» دربارهٔ ویزایی به نام ویزای تلنت که برای افراد در نظر گرفته شده است، بحث میشود، به این صورت که هرکسی آثار بیشتری ضد جمهوری اسلامی داشته و جوایز نفیستری را برده باشد به راحتی از این ویزا برخوردار میشود.
نگاهی به مستند
«افراد معجزه نبودند، این رسانه بود که معجزه میکرد.» این جمله از اولین جملات مستند تروکاژ است. مستندی که با شرح مختصری از شروع پدیده «سلبریتی» آغاز میشود. اگر قدیم افراد سرشناس از آرمانهای یک جامعه بودند، امروزه افراد جذاب و زیبا از مشهورترینها هستند. جالب اینکه هر گاه اسم «جذابیت» در بین مردم آمریکا برده میشود ذهن مردم ناخودآگاه یاد هالیوود میافتد. ابتدای کار از تاریخچه شکلگیری کمپانی هالیوود حرف زده میشود و تصاویری از آن آورده شده است.
نقطه مورد توجه فیلم در این لحظه، مراسم اسکار سال ۱۹۷۳ است که مارلون براندو از پذیرش جایزه خود امتناع میورزد و به جای خود یک زن با لباس بومی آمریکا را در مراسم میفرستد تا پیامش را به مردم برساند. این کار باعث جلب توجه بسیاری از مردم و هنرمندان به موضوعِ مورد توجه او شد. نگرانی هالیوود با این حرکت آغاز شد و به محدود کردن بازیگران هالیوود با تعبیه شروط مشخصی در قراردادها ادامه یافت. شهرتی که خود هالیوود عامل آن بود میتوانست تهدیدی جدی برایش باشد. پس باید با این شروط ریسک تهدید را کم میکرد. در ادامه هم به ذکر چند مثال از نقض این شروط و قوانین توسط بازیگرها و مجریان مربوطه و نوع برخورد در برابر نقض قانونشان آورده میشود.
اما آیا این رخدادها فقط برای هالیوود است؟ خیر. این بخش از مستند وارد موضوعات سلبریتیهای ایران میشود که با رخدادهایی مشابه روبهرو هستند اما با یک تفاوت! در ایران «برای قراردادهای سینما و تلویزیونی هیچ پروتکلی وجود ندارد.» مواجهه با افراد خاطی و ضمانت عدم تهدید پروژهها و آینده آنها توسط همین افراد، با هیچ شروطی انجام نمیشود.
سلبریتیهای ایران یکی از مهمترین مطالبی که در این مستند به آن پرداخته میشود «نبود سازوکار قانونی برای کنترل آن دسته از سلبریتیهایی که خودِ رسانه آنها را معروف کرده و باعث جدا شدن از این رسانه میشود.» است. سلبریتیها دیگر در جایگاه کنونیشان خود را بزرگتر از رسانه میبینند، طبیعی است. دیگر مشهور شدهاند و مردم او را بیشتر از خود رسانه میشناسند. حالا تأثیرگذار شدهاند و میتوانند اظهار نظرات خود را در رسانهها بازنشر دهند و بازخورد بگیرند. حتی برخی اوقات در مسائلی که تخصصی در آن ندارند نظرات سطحی میدهند و بعضاً پیش آمده که زود هم حرفشان را پس میگیرند. البته که این اظهار نظرها فقط به مسائل سیاسی محدود نمیشود و تجربه نشان میدهد که ورود بعضی از آنها به موضوعات اجتماعی و اقتصادی، به دلیل عدم تخصص، میتوانست آسیب جبران ناپذیری را به معیشت مردم وارد کند. در این بخش از مستند مثالهایی از این مداخلههای غیرتخصصی در تصویر دیده میشود.
موضوع مهم دیگر نداشتن پروتکل برای این قشر، تا آنجا بوده که با توجه به قراردادهای میلیاردی و پولهای کثیفی (اصطلاح به کار رفته در فیلم) که در پس این تولیدات به جیب سلبریتیها میرود، تقاضای معافیت از مالیات هم در دستور کار نمایندگان آنها قرار گرفته است. مالیاتی که سلبریتیهای بزرگتر از آنها در دنیا هم حتی معاف نیستند. مثال آمیتاباچان به عنوان بزرگترین مالیات دهنده صنعت سینمای هند در اینجا آورده میشود که مثالی برای نقض به حق بودن درخواست این قشر است و چند مثال دیگر که در تصاویر این مستند آمده است.
فردی که به هر دلیلی به الگوی جامعه تبدیل شده است با یک شهروند عادی متفاوت است؛ مثلاً این که «هر شخص میتواند برای به دنیا آوردن فرزند خود این که کجا متولد شود را انتخاب کند» مربوط به شهروندان عادی جامعه است، نه الگوی فرهنگی شناخته شده در سطح ملی.[۱]
جوایز و افتخارات
این مستند برنده جایزهِ فانوسِ یازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در بخش جنگ نرم و جبهه فرهنگی شد.
پانویس
- ↑ «وقتی تعداد دنبالکننده ملاک اعتماد میشود». خبرگزاری مهر. ۱۱ مهر ۱۴۰۱. دریافتشده در ۱۱ مرداد ۱۴۰۳.