حسن زرنقی

از یاقوت

این نوشتار توسط شخص آقای حسن زرنقی ستوده تأیید شده است.
این نوشتار توسط گروه پژوهشگران یاقوت راستی آزمایی و تأیید شده است.

حسن زرنقی
اطلاعات شخصی
تاریخ تولد۹ اردیبهشت ۱۳۷۰ ‏(۳۴ سال)
ملیتایرانی
زبان مادریآذری
محل تولدشهر زرنق از توابع شهرستان هریس
محل اقامتتبریز
تحصیلاترشته بهداشت حرفه‌ای
دانشگاهدانشگاه علوم پزشکی تبریز
اطلاعات هنری
عنوان هنریشاعر آیینی
شروع فعالیت هنریاز سال ۱۳۹۰
دیوان اشعار«پنجره‌ای رو به باغ»
زبان آثارفارسی
سابقه منصب«عضو مؤسسه شهرستان ادب»
اطلاعات ارتباطی
آدرس اینستاگرامحسن زرنقی


حسن زرنقی (زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۷۰ در شهر زرنق از توابع شهرستان هریس) شاعر آیینی اهل ایران است. وی از جمله شاعرانی است که در محضر رهبر انقلاب اسلامی ایران به شعرخوانی پرداخته است.

زرنقی فارغ‌التحصیل رشته بهداشت حرفه‌ای از دانشگاه علوم پزشکی تبریز بوده و از سال ۱۳۹۰ سرودن شعر را آغاز کرده است. زرنقی در جشنواره‌ها و کنگره‌های مختلف ادبی حائز کسب رتبه و تقدیر شد و توانست عضویت مؤسسه شهرستان ادب را در کارنامه فعالیت‌های فرهنگی خود قرار دهد.

فعالیت حرفه‌ای

اغلب اشعار سروده شده از حسن زرنقی با موضوعات آیینی بوده و تا به حال مجموعه‌ای از اشعار او با نام «پنجره‌ای رو به باغ» به چاپ رسیده است.

زرنقی مجموعه اشعار دیگری نیز از خود بر جای گذاشته که برخی از آن‌ها عبارت است از:

  • «جان پدر کجاستی؟ مجموعه شعر شاعران پارسی‌زبان دربارهٔ حمله تروریستی به مدرسه سیدالشهدا درمنطقه دشت برچی کابل در سوگ کشتار بی‌رحمانه دخترکان مظلوم افغان صریر (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس)، ۱۴۰۰[۱]
  • «پنجره‌ای رو به باغ صریر» (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس)، ۱۴۰۰
  • «این همه خونین کفنان حکیم نظامی گنجه‌ای»، ۱۳۹۹
  • «وطن برای تو دل‌های دردمندان بود»
  • «آه از آن روز…»
  • «دست خالی برنگردی»
  • «بیعت»
  • «قافلهٔ اشک»
  • «چه می‌دیدی؟»
  • «چرا سکوت کنم؟»
  • «در این صحنه کیستم؟»
  • «شکوه بهار»[۲]

نمونه‌ای از اشعار

امامنامه


من نه سلطان، نه پادشاه، فقط گفته‌ام دائماً امام به تو؛
تو امامی برای ما و چقدر، خوب می‌آید این مقام به تو تو نه آن پادشاه جباری که من از جبر نوکرش باشم
تو امام منی و از سر مهر، می‌کنم دائم احترام به تو در علیک السلام تو آقا چه نهفته مگر که اینگونه
هر کسی آمده به دیدارت گفته با گریه السلام به تو گوشهٔ آسمان تو هر شب، دست بر سینه «یا رضا» برلب
تا که بر گرد گنبدت باشد، رو زده ماه ناتمام به تو تا که نام تو را شنیده‌ام و … عشق پاک تو برگزیده ام و …
من که از این و آن بریده‌ام و … کرده‌ام اقتدا مدام به تو با تو هر چند رو به راهم من، بی تو یک شهر بی پناهم من
پس بگو از شما چه خواهم من، غیر از عشقی علی الدوام به تو گر چه از روزگار خونخواری بر جگر زخم شوکران داری
در حریم تو می‌دهد آری .. حال خوب من التیام به تو من خداحافظی نخواهم کرد با تو تنها سلام باید گفت
من جواب سلام می‌شنوم قبل از آنکه دهم سلام به تو ای که در غصه‌ها گرفتاری! یا که بد کرده‌ای، خطا کاری
هم سوی شاه و هم امام برو، رحم دارد ببین کدام به تو


پانویس

  1. «همه کتاب‌های حسن زرنقی». دریافت‌شده در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳.
  2. «حسن زرنقی». دریافت‌شده در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون