رحیم رسولی

از یاقوت
رحیم رسولی
شاعر، نویسنده و طنزپرداز
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱ فروردین ۱۳۴۲ ‏(۶۲ سال)
محل تولدگیلان
محل زندگیکرج
آثاردارکوبیسم شعر طنز
سوزن ته‌گرد مروارید، ۱۳۹۴
خرتناق، نشرنیماژ
خواب سنگین سنگ‌ها، نشر شانی
آقا اجازه ما بگیم


رحیم رسولی (زادهٔ ۱ فرودین ۱۳۴۲) شاعر، نویسنده و طنزپرداز ایرانی است. وی چندین مجموعه شعر منتشرشده دارد. رسولی شعر را با غزل شروع کرده و از قدیمی‌های شعر و نشست‌های ادبی کرج است.

زندگی

او در گیلان متولد شده اما در حال حاضر ساکن کرج است. شاعر، نویسنده و طنزپرداز است و چندین مجموعه شعر منتشرشده دارد. رسولی شعر را با غزل شروع کرده و از قدیمی‌های شعر و نشست‌های ادبی کرج است. از سال ۱۳۸۷ شروع به وبلاگ نویسی کرده است.[یادداشت ۱]

رحیم رسولی طنزپردازی است که در کنار انتشار آثاری چند در این حوزه، شناخت جامعی از جریان طنز معاصر ایران دارد و در این حوزه به پژوهش نیز پرداخته است.

آثار هنری

رحیم رسولی در مراسم رونمایی از کتاب خرتناق
  • دارکوبیسم شعر طنز
  • سوزن ته‌گرد مروارید، ۱۳۹۴
  • خرتناق، نشرنیماژ
  • خواب سنگین سنگ‌ها، نشر شانی
  • آقا اجازه ما بگیم
  • دزدها غریبه نیستند
  • من می‌پرم پس هستم
  • دارکوبیسم
  • نخ قورباغه
  • وینجه
  • ۶۰ قطعه غزل سیاسی اجتماعی، ۱۳۸۲

نمونه‌ای از اشعار

مهدی شاهواری
[نوع شعر: نو]
یادش بخیر آن روزها با زیرشلواری
می‌رفت آدم هر کجا با زیرشلواری
از بوق سگ تا چله گربه همه بودند
دنبال یک لقمه غذا با زیرشلواری
بودند دائم پیش هم اما نمی‌کردند
یک لحظه دست از پا خطا با زیرشلواری
حتی به بستر نیز می‌رفتند البته
خانم جدا، آقا جدا با زیرشلواری
بابای من الله اکبر را که می‌گفتند
می‌رفت مسجد بی‌ریا با زیرشلواری
در خانه پیش بچه‌ها شلوار می‌پوشید
می‌رفت بیرون ناقلا با زیرشلواری
روی شکم می‌بست اول‌ها ولی الان
سر می‌خورد از پای بابا زیرشلواری
گویند باباطاهر عریان شبی در خواب
در کوچه دید ابلیس را با زیرشلواری
یک لحظه مانند گذشته غیرتش گل کرد
«شبگردی آن هم بی‌حیا با زیرشلواری»
آن وقت حرفی زد که شیطان با کنایه گفت
بی زیر شلواری یا با زیرشلواری
مرد حسابی زیرشلواری اگر بد بود
آدم چرا شد آشنا با زیرشلواری؟
دیگر گذشت آن دوره که از ترس می‌کردند
در خانه هم مردم شنا با زیرشلواری
الان که دیگر گورخر حتی بلانسبت
شد قاطی جنس دو پا با زیرشلواری
بد نیست گاهی ول شود آدم همینطوری
توی خیابان منتها با زیرشلواری
این هم خودش یک نوع نافرمانی ملی است
از هر سه تا آدم دو تا با زیرشلواری
اجرای زنده روی سن با زیر پیراهن
تنظیم تصویر و صدا با زیرشلواری
آزادی مردی زبانم لال زندانی
یا مرگ بیماری رها با زیرشلواری
معلوم شد الان چرا در عالم بالا
دیشب قدم می‌زد خدا با زیرشلواری
حل شد تمام مشکل مردم فقط مانده
این مشکل ما و شما با زیرشلواری
تازه تو که اصلاً همین را هم نپوشیدی
ایراد می‌گیری به ما با زیرشلواری
ما را بگو که سال‌های سال می‌کردیم
برعده ای لخت اقتدا با زیرشلواری
و فکر می‌کردیم لابد جنسشان جور است
با ریش و تسبیح و عبا با زیرشلواری
شیطان سپس ساکت شد اما شیخ از نو گفت
این وقت شب حالا کجا با زیرشلواری؟[۱]

گفتاورد

آثار طنز امروز کشور ممکن است در فضای مجازی بیشتر بازتاب داشته باشد، اما تیراژ یک هزار جلد یا ۵۰۰ جلد کتاب آن هم با شرایط نشر امروز و سانسورهایی که کتاب‌های طنز با آن مواجه هستند، مخاطب چندانی ندارد. طنز در شبکه‌های اجتماعی مخاطبان بیشتری دارد، چراکه مردم با ادبیات مکتوب سر و کار ندارند.[۲]


پانویس

  1. «اشعار طنز رحیم رسولی». دریافت‌شده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳.
  2. «نخستین بن‌مایه طنز، اعتراض است/ طنز یک اثر ادبی را مومیایی می‌کند». ۲۰ آذر ۱۳۹۵. دریافت‌شده در ۳۱ فروردین ۱۴۰۳.

یادداشت

  1. اشعارش را وبلاگ شخصی‌اش با نام دارکوبیسم منتشر می‌کند http://darkoobism.mihanblog.com. اشعار وی در این وبلاگ با برچسب شعر طنز رسولی بایگانی می‌شود.

پیوند به بیرون