سجاد چوگان‌باز

سجاد چوگان‌باز

خواننده
زمینه فعالیت	خوانندگی
ملیت	ایرانی
تاریخ تولد	۱۳۷۳ ‏(۳۰–۳۱ سال)
محل تولد	شیراز
محل زندگی	تهران
تحصیلات	دانشجوی رشته فقه و حقوق
دانشگاه	مدرسه عالی شهید مطهری

سجاد چوگان‌باز (زادۀ ۱۳۷۳ در شیراز) با نام هنری طاها، تهیه‌کننده موسیقی و خواننده اهل ایران است. وی دانشجوی رشته فقه و حقوق مدرسه عالی شهید مطهری است. چوگان‌باز از سال ۱۳۸۶ در کنار قرائت قرآن شروع به خوانندگی کرده و با همکاری مرکز مأوا، متعلق به سازمان هنری رسانه‌ای اوج، قطعات و آلبوم‌هایی با محوریت مضمونی عاشورایی و انقلابی از خود بر جای گذاشته است.

زندگی‌ و تحصیلات

کلیپ«مهاجران منا» _با صدای: سجاد چوگان باز «طاها»

سجاد چوگان‌باز در ۱۳۷۳ در شهر شیراز به دنیا آمد. اون رشته فقه و حقوق را در مدرسه عالی شهید مطهری پیگیری کرد و از نوجوانی به خوانندگی روی آورد. کار موسیقی این هنرمند از سال ۱۳۸۶ شمسی آغاز شد، زمانی که در مسابقات دانش‌آموزی به عنوان تک‌خوان برتر شناخته شد. وی هم‌زمان در مسابقات حفظ و قرائت قرآن نیز شرکت کرد و در سطح کشور به موفقیت‌های چشمگیری دست یافت، از جمله کسب مقام اول در قرائت و مقام سوم در حفظ قرآن.

اجرای آهنگ در صداوسیمای مرکز فارس

موفقیت‌های او از یک مسابقه تک‌خوانی در مشهد آغاز شد و همین موضوع باعث شد تا توسط صداوسیمای مرکز فارس برای اجرا دعوت شود. اولین آهنگ او که در بسیاری از مدارس شیراز در مراسم صبحگاهی پخش می‌شد، شهرت قابل‌ توجهی برای او به ارمغان آورد و به‌طور مکرر از تلویزیون پخش می‌شد.

این آهنگ که ملودی‌اش شباهتی به «باز مرغ سحر» داشت، در میان مردم شیراز محبوبیت زیادی پیدا کرد و باعث شد بسیاری کنجکاو شوند تا خواننده آن را بشناسند. با وجود مخالفت خانواده با ادامه مسیر موسیقی، او با پشتکار و علاقه فراوان به یادگیری این هنر پافشاری کرد. دوره‌های مقدماتی موسیقی را در شیراز گذراند و یکی از اساتیدش «حامد همایون» بود. چوگان‌باز، در مسیر تحصیل به تهران رفت. دوران تحصیل او در تهران با فقر همراه بود.

او برای خود نام هنری طاها را برگزیده است و در کنار طلبگی، به ادامه فعالیت‌های هنری خود می‌پردازد. چوگان‌باز در سال ۱۳۹۶، دبیر جشنواره چهارمین جشنواره استانی «آواها و نواهای بسیج» در شیراز شد. او همچنین مسئول خانه سرود بسیج در شیراز است.

آثار

انفجار نور

قطعه «انفجار نور»از سجاد چوگان‌باز

0:00 0:00

قطعات مشهوری که از سجاد چوگان‌باز منتشر شده است، قطعات نگاه منتظر، انتظار، بی‌صبری، هفت‌سین، طلوع عشق و صلوات است. عمده آثار او به تهیه‌کنندگی خودش تهیه می‌شوند. او آثارش را به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی منتشر می‌کند. بیشتر این آثار با مضامین دینی و انقلابی هستند و آثاری که در موضوع مقاومت ساخته شده‌اند، از شهرت بیشتری برخوردارند.

آلبوم «بزرگ راه»، از آثاری است که چوگان‌باز مدیرتولیدی آن را برعهده داشته است. این آلبوم اولین اثر تولیدشده از سوی مرکز موسیقی «مأوا» است که در قالب یک بسته مجزا به مخاطبان عرضه شده است.

فهرست آثار سجاد چوگان‌باز

سال انتشار	عنوان اثر	نوع اثر	سمت	منبع
؟	نگاه منتظر	قطعه	خوانندگی
؟	انتظار	قطعه	خوانندگی
؟	بی‌صبری	قطعه	خوانندگی
؟	هفت‌سین	قطعه	خوانندگی
؟	طلوع عشق	قطعه	خوانندگی
؟	صلوات	قطعه	خوانندگی
۱۳۹۴	مهاجران منا	نماهنگ	خوانندگی
۱۳۹۷	بزرگ راه	آلبوم	آهنگساز و مدیرتولید
۱۳۹۷	مرگ بر امریکا	قطعه	خوانندگی

گفتاورد

سجاد چوگان‌باز درباره فعالیت هنری خود یعنی خوانندگی و قرائت قرآن به خبرگزاری مهر گفت:
کار موسیقی را از سال ۸۶ شروع کردم. همان زمان هم در مسابقات دانش‌آموزی تک‌خوان برتر شدم و هم‌زمان در مسابقات حفظ و قرائت قرآن هم شرکت می‌کردم. به‌طوری‌که در کشور نفر اول قرائت و نفر سوم حفظ شدم. اول در یک مسابقه تک‌خوانی در مشهد رتبه آوردم. ازآنجا به بعد صداوسیمای مرکز فارس از من دعوت به کار کرد و یک آهنگ را خواندم که همان زمان در مراسم صبحگاهی بسیاری از مدرسه‌های شیراز پخش می‌شد و صداوسیما هم آن را مرتب پخش می‌کرد. فضا به شکلی بود که هر کجا می‌رفتم می‌گفتند ما همیشه دوست داشتیم بدانیم چه کسی این آهنگ را می‌خواند. ملودی این آهنگ چیزی شبیه به «باز مرغ سحر» بود که آن زمان در شیراز خیلی گل کرده بود.
من خیلی به موسیقی علاقه داشتم. حتی وقتی در گروه تواشیح هم که بودم، کار ملودی سازی همیشه با من بود و گرچه خانواده با دنبال موسیقی رفتن من مخالف بودند، به دلیل علاقه زیادی که به این حوزه داشتم، روی یادگیری موسیقی پافشاری کردم. دوره مقدماتی موسیقی را در شیراز گذراندم و یکی از استادانم «حامد همایون» بود که الان خیلی گل کرده است.
من هر موقع وارد این کلاس می‌شدم، همه بچه‌ها صلوات می‌فرستادند و مرا با لفظ «حاجی گیرینوف» صدا می‌زدند. البته آقای همایون خیلی رفتارش با من خوب بود و حتی برای کلاس از من پولی نمی‌گرفت. خودش هم انصاف خیلی زحمت کشید تا به اینجا رسید. بعدها که من از این کلاس بیرون آمدم، دوستانی پیدا کردم که شاید در ظاهر اصلاً در فضای من نبودند؛ اما با من شاه‌چراغ می‌آمدند و حتی در هیئت هفتگی ما شرکت می‌کردند و الان صمیمی‌ترین دوستان من همین‌ها هستند.
من برای فعالیت در حوزه موسیقی خیلی سختی کشیدم. داخل خوابگاه هم نمی‌توانستم تمرین کنم و برای همین بیشتر تمریناتم قرآنی بود و هر موقع می‌خواستم صدایم را گرم کنم، قرآن می‌خواندم. البته این به معنای این نیست که قرآن را به خاطر آواز می‌خواندم؛ چراکه من این هم تلاوت هرروزه را باید انجام می‌دادم. اگر هم می‌خواستم آواز تمرین کنم، اغلب پشت موتورسیکلت این کار را انجام می‌دادم. برای موتور تلق و سقف گرفته بودم و یک فضایی ایجاد می‌کرد که صدایم در آن می‌پیچید. (با خنده) البته پشت موتور آواز خواندن برای حنجره ضرر دارد؛ برای همین در فصل سرد کلاه سر می‌گذاشتم. همین آواز خواندن روی موتور خیلی برای من هیجان‌انگیز بود و جالب اینکه خیلی وقت‌ها مردم همراه من آهنگ‌ها را بلند می‌خواندند یا اینکه تشویق می‌کردند و دست‌خوش می‌گفتند!
من از کودکی به کار کردن علاقه داشتم و دوست داشتم خودم پول دربیاورم. در نوجوانی در شیراز راهنمای تور بودم و به صور خودجوش توریست‌ها را به مکان‌های تاریخی شیراز می‌بردم از ارگ کریم‌خان گرفته تا حمام وکیل و مسجد نصیرالملک. البته برای این کار پول نمی‌گرفتم؛ اما کلی برای من تجربه شد. بعدها که به تهران آمدم این قضیه کار کردن جدی‌تر شد. مخصوصاً در یک برهه‌ای که من را از خوابگاه مدرسه شهید مطهری اخراج کردند! و مجبور شدم شب‌ها در شرکتی که کار می‌کردم روی یک موکت بخوابم. به خاطر موسیقی حتی تا مرز اخراج از مدرسه هم پیش رفتم. برای همین مدتی استاد قرآن بودم یا از طریق ترجمه روزگار می‌گذراندم. با موتور هم مسافرکشی زیاد کردم. اما باز شکایتی ندارم. امسال در همایش مرگ برآمریکا، آهنگ من در اختتامیه پخش شد و اگر این آهنگ دیده و شنیده شود، کمی از خستگی‌ها از تن من بیرون می‌آید!

پانویس