سرلوحه‌ها (کتاب)

از یاقوت
سرلوحه‌ها
تصویری از جلد کتاب
تصویری از جلد کتاب
اطلاعات کتاب
نویسندهرضا امیرخانی
تاریخ نگارش۱۳۸۷
سبکمقاله
زبانفارسی
تعداد صفحات۳۲۰
قطعرقعی
اطلاعات نشر
ناشرسپیده باوران
شابک۹۷۸۶۰۰۹۰۱۸۷۲۷


در کتاب سرلوحه‌ها اثر رضا امیرخانی، ۴۵ یادداشت از نویسنده که بین سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴ در نشریه الکترونیکی «لوح» منتشر شده بودند، گردآوری شده است. این یادداشت‌ها، که در چهار بخش «الواح»، «امکنه»، «اجتماعیات» و «فرهنگ» دسته‌بندی شده‌اند، بازتابی از اوضاع اجتماعی آن دوره به روایت نویسنده است. کتاب به مسائل متنوعی می‌پردازد و شامل طنز، نقد اجتماعی، و مباحث فرهنگی است. یادداشت‌ها به ترتیب زمانی تنظیم نشده‌اند و با نگاه انتقادی و طنزآمیز، تحلیل‌هایی عمیق از موضوعات مختلف ارائه می‌دهند.

نویسنده

رضا امیرخانی نویسنده و منتقد ادبی ایرانی است. او مدتی رئیس هیئت‌مدیره انجمن قلم ایران بود. او تاکنون آثار مختلف رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه، سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی را نگارش کرده است. برخی از آثار وی به زبان‌های روسی، اندونزیایی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده است. وی از پرطرفدارترین رمان‌نویسان ایرانی است و تا کنون جوایز و افتخاراتی از برای نوشتن آثارش به دست آورده است.

معرفی کتاب

در کتاب سرلوحه‌ها، ۴۵ یادداشت هفتگی از رضا امیرخانی که در نشریه الکترونیکی «لوح» (وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی) منتشر شده بودند، گردآوری شده است. این یادداشت‌ها بخشی از ۸۰ نوشته‌ای هستند که او بین سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۴، در سنین ۲۹ تا ۳۲ سالگی، نوشته است.

این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۸۷ توسط انتشارات سپیده باوران در ۳۲۰ صفحه منتشر شد.

سبک نوشتاری و ویژگی‌های ادبی

این کتاب، با وجود آنکه بازتابی از اوضاع اجتماعی زمان نویسنده است، به موضوعات متنوع و جذابی می‌پردازد. کتاب در چهار بخش اصلی به نام‌های «الواح»، «امکنه»، «اجتماعیات» و «فرهنگ» تقسیم شده است. امیرخانی در مقدمه بیان کرده که این یادداشت‌ها تصویری از وضعیت جامعه آن زمان را از دیدگاه یک نویسنده داستانی ارائه می‌دهند. از ویژگی‌های برجسته این اثر، پرداختن به موضوعات متنوع و جذاب است که مخاطب را با نگاه انتقادی و تحلیلی نویسنده درگیر می‌کند.

اولین یادداشت با زبانی طنز به دنیای رسانه‌ها و اطلاعات می‌پردازد و نویسنده از اینکه در فضای گسترده رسانه‌ها جایگاهی یافته، خدا را شاکر است. او در پایان این یادداشت فضای «لوح» را عرصه‌ای برای جسارت و آزاداندیشی توصیف کرده و از «عموسام» به طعنه عذرخواهی می‌کند که در این محیط زبانش باز شده است. در بخش «فرهنگ»، دفاعیات ظریف و هوشمندانه نویسنده از جلال آل‌احمد از جمله خواندنی‌ترین یادداشت‌های کتاب است.

چینش مطالب کتاب، بر اساس سلیقه و نگاه خاص نویسنده تنظیم شده است؛ مثلاً یادداشت «ارکات و دنیای مجازی»، با وجود نگارش در مرداد ۱۳۸۳، در جایگاهی پیش از یادداشت «از میان گرد و خاک کوچ بهاره عشایر قشقایی» قرار گرفته است. این چینش نه تنها ترتیب زمانی ندارد، بلکه محتوای متفاوتی نیز ارائه می‌دهد؛ یکی به دنیای مجازی ارکات، با حقیقتی فراتر از دنیای واقعی، می‌پردازد و دیگری روایتگر داستان پسر حاج هادی خان است که به مهمانی عشایر می‌رود تا تلاش کند بچه‌هایشان را تربیت کند.

برشی از کتاب

صدایش را در نیاورید، تنها جایی که جاه‌طلبی مجاز است، بل ممدوح است، بل که اصالتاً واجب است، آن هم نه کفایی که عینی، همین عرصهٔ هنر و علومِ انسانی است. در سایرِ علوم، اصلاً این‌جوری نیست. ما هم پیکان می‌سازیم، هم زانتیا. برای جفتش هم توجیه داریم.
اما در ادبیات، فقط بایستی کارِ خوب تولید کرد، حتی مونتاژ هم نه. تو اگر یک کپی خوب بزنی از فلان سایتِ کامپیوتری یا فلان دست‌گاهِ مکانیکی، همه ازت تعریف می‌کنند، جایزه هم به‌ات می‌دهند. اما اگر در کمالِ خلاقیت شعری بگویی نزدیک به شعرِ حافظ، اگر به‌ات نگویند دزد، می‌گویند کارش خلاق نیست، ابداع ندارد. آقا! عالمِ هنر عرصهٔ فردیت است. عرصهٔ جاه‌طلبی است. تواضع در خلقِ ادبی بی‌معناست. بگویی من این بیت را نمی‌گویم که فلانی بگوید. این بی‌معنا است. اصلاً مرامی هم در کارش نیست. این تفاوتِ علومِ انسانی است با علومِ تجربی