عباس نعمتی

از یاقوت
عباس نعمتی
زمینه فعالیتبازیگر
فیلم‌نامه‌نویس
ملیتایرانی


عباس نعمتی، نویسنده و فیلم‌نامه‌نویس ایرانی است که با حضور فعال و مداوم در تلویزیون ایران شناخته می‌شود. کارنامه‌اش شامل همکاری در سریال‌هایی نظیر «چراغ جادو» به کارگردانی همایون اسعدیان، «اولین شب آرامش» به کارگردانی احمد امینی، ، سریال «بوی باران» به کارگردانی محمود معظمی و سرپرستی نویسندگان در مجموعه‌هایی نظیر «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «اولین انتخاب»، «آرماندو»، و «از یادها رفته» است.

نعمتی با آثار ابتدایی خود در تلویزیون، به‌ویژه در «اولین شب آرامش» و «تکیه بر باد»، موفقیت‌های چشمگیری به‌دست آورد. با این حال، برخی از آثار اخیر او مانند «از یادها رفته» و «بوی باران» با انتقاداتی مواجه شده‌اند که از ضعف در نگارش و سردرگمی در انتخاب ژانرهای مختلف حکایت دارند.

برخی معتقدند که حضور پررنگ نعمتی در تلویزیون بیشتر به‌دلیل روابط نزدیک او با مسئولان صداوسیما، به‌ویژه مرتضی میرباقری، معاون سیما، است. این رابطه ممکن است به او فرصت‌های بیشتری برای نوشتن فیلم‌نامه‌های پرهزینه و پرحاشیه داده باشد. نعمتی در دوران حضور میرباقری در معاونت سیما، به‌عنوان دبیر شورای هماهنگی تولیدات نمایشی سیما و قائم‌مقام مدیرکل اداره طرح و برنامه سیما فعالیت کرده است.

این مسئولیت‌ها او را در موقعیتی قرار داده است که بسیاری از پروژه‌های تلویزیونی تحت نظر او قرار گرفته‌اند. در ادامه، نعمتی نیز در وزارت کشور و در سمت مسئول بخش موسسات غیردولتی و غیرحاکمیتی فعالیت کرده است. یکی از جنجالی‌ترین مسائل در کارنامه کاری نعمتی، اتهام سیاه‌نمایی است که در برخی از سریال‌های اخیر او مانند «بوی باران» مطرح شده است. این سریال با موضوع آسیب‌های اجتماعی، با اعتراضاتی مبنی بر تلخی زیاد و عدم توجه به جنبه‌های مثبت زندگی روبه‌رو شد. نعمتی در دفاع از کار خود، توضیح داد که تمرکز او بر آسیب‌های اجتماعی به سفارش‌های مسئولان بوده است و هدفش نمایش مشکلات اجتماعی ایران از زاویه‌ای انسانی و اصلاح‌گرایانه است.  

در نهایت، با توجه به کارنامه کاری و اتهامات مختلفی که به او وارد شده، سوالات زیادی درباره شرایط حرفه‌ای و روابط پشت‌پرده او در صنعت تلویزیون مطرح است. با این حال، تأثیر و حضور او در تلویزیون ایران به‌ویژه در حوزه فیلم‌نامه‌نویسی غیرقابل انکار است.[۱]

نمایشنامه‌ای که نعمتی را به دادگاه کشاند؛ از اتهام تا آزادی

در سال ۱۳۷۸، انتشار یک نمایشنامه طنز در نشریه دانشجویی «موج» باعث شد عباس نعمتی با اتهام توهین به مقدسات مواجه شود. پرونده او با ورود آیت‌الله بهجت و ارسال پیام‌هایی به مقامات عالی، از جمله آیت‌الله شاهرودی و مرتضوی، قاضی وقت دادگاه مطبوعات، ابعاد تازه‌ای یافت. در نهایت، دادگاه تأیید کرد که نوشته او توهین‌آمیز نبوده است. حکم اولیه یک سال زندان بود، اما با ورود مقام معظم رهبری به پرونده، نعمتی آزاد شد. این ماجرا همچنان یکی از جنجالی‌ترین حوادث کارنامه او به‌شمار می‌رود.

سوابق کاری

نویسندگی

آثار تلویزیونی
سال عنوان کارگردان بازیگران ژانر
۱۳۹۶ بوی باران بهروز شعیبی هانیه توسلی، امیر آقایی درام
۱۳۹۵ آرماندو علیرضا بذرافشان محمدرضا گلزار، یکتا ناصر کمدی
۱۳۹۲ اولین انتخاب شهرام شاه حسینی محمدرضا گلزار، سحر قریشی درام
۱۳۹۱ تکیه بر باد علی شاه حاتمی هانیه توسلی، شهاب حسینی درام
۱۳۸۹ نون و ریحون سعید آقاخانی محمدرضا گلزار، شبنم قلی‌خانی کمدی
۱۳۸۷ سکوت خدا حسن فتحی مصطفی زمانی، فاطمه معتمدآریا درام
۱۳۸۷ در همین نزدیکی جواد افشار فرهاد اصلانی، گلاره عباسی درام
۱۳۸۵ تا صبح حسین سهیلی‌زاده مهران غفوریان، امین حیایی کمدی
۱۳۸۵ اولین شب آرامش جواد افشار رضا کیانیان، مریلا زارعی درام
۱۳۷۹ چراغ جادو اصغر فرهادی رضا کیانیان، مریم بوبانی درام

بازیگری

آثار تلویزیونی و سینمایی
سال عنوان کارگردان بازیگران ژانر
۱۳۹۸ چند می‌گیری گریه کنی ۲ مهران مدیری مهران مدیری، حسین یاری، سحر دولتشاهی کمدی
۱۳۶۹ راز کوکب علی اصغر شادروان محمدعلی کشاورز، لیلا حاتمی درام
۱۳۶۸ دندان مار مسعود کیمیایی فریدون گلی، سعید کنگرانی درام
??? امام علی(ع) (نقش ابن ملجم) داوود میرباقری شهاب حسینی، حسین یاری تاریخی

ناظر پروژه

ناظر پروژه سریال‌های تلویزیونی
سال عنوان کارگردان بازیگران ژانر
۱۳۹۰ راه طولانی سعید سلطانی احمد مهرانفر، یکتا ناصر، شاهرخ استخری درام
۱۳۸۹ ساختمان ۸۵ علیرضا امینی امیر جعفری، نگار جواهریان، محمدرضا شریفی‌نیا کمدی

اجرای دکور

اجرای دکور فیلم در خونگاه
سال عنوان کارگردان بازیگران ژانر
۱۳۹۶ در خونگاه سیاوش اسعدی هانیه توسلی، مهدی پاکدل، رضا کیانیان درام

گفتاورد

عباس نعمتی نویسنده و فیلمنامه‌نویس سریال‌های مختلفی است، از جمله اولین شب آرامش، تاصبح، سرپرست شاید برای شما اتفاق بیفتد، گمشده و تکیه برباد است. نعمتی درباره لزوم ساخت سریال مناسبتی برای ماه محرم به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت:
سوال من استفاهمی‌‌انکاری نیست. ولی این مسئله که انقدر بدیهی فرض شده، که لازم است تلویزیون سریال ماه محرم داشته باشد برچه مبناست؟ اگر از قاعده 5why استفاده کنیم باید از خودمان بپرسیم: چرا فکر می‌کنیم لازم است تلویزیون برنامه یا سریال محرمی داشته باشد؟ مثلاً پاسخ می‌دهیم به دلیل نیاز مخاطب. باز باید این سوال را از خود بپرسیم چرا مخاطب نیاز داردسریال محرمی ببیند؟ می‌تواند پاسخ این باشد، برای اینکه هویت دینی‌اش تقویت شود. باز باید پرسید آیا برای تقویت هویت دینی بهترین راه ساخت سریال و برنامه در ماه محرم است یا باید در طول سال سریال و برنامه‌های خوب دینی داشت، چون محرم مردم خودشان برای تقویت هویت دینی‌شان هیئت و عزاداری می‌روند.
این نویسنده با سابقه تلویزیون ادامه می‌دهد: برای مثال سریال مختارنامه سال‌هاست که در ماه محرم پخش می‌شود مگر این سریال مناسبتی محرم بوده است؟ یک سریال الف ویژه با پخش هفتگی در روزهای جمعه بوده است. سوال دیگر آیا هویت ملی با ساخت سریال و برنامه تقویت می‌شود یا راه‌های بهتری مثل تشویق رسانه به حضور در هیئت‌ها، سخنرانی‌ها و اقامه عزای اباعبدالله موثرتر است یا اینکه در محرم سریال ساخته شود و مردم را پای تلویزیون میخکوب کنیم و نیاز معنوی‌شان به عزاداری برطرف شود، آن مشارکت فعال در عزاداری و تاثیر سینه به سینه و نفس به نفس ضعیف نمی‌ شود؟
نعمتی با طرح سوالی ادامه می‌دهد؛ آیا مناسبت محرم مثل رمضان است که‌ مردم به دلیل‌ روزه پای تلویزیون و در خانه نشسته‌اند یا جنس محرم اینجور است که مردم بیرون بروند و در هیئات و دسته‌ها حضور پیدا کنند؟ آیا بهتر است سریال محرمی ده روز اول پخش شود یا بعد عاشورا که هیئت‌ها تمام می‌شود و مردم در خانه‌ها مستقر می‌شوند؟ اگر این قاعده 5why را تا آخر برویم سوالات متعددی پیش می‌آید و جواب‌هایی می‌دهیم که براساس آن می‌شود سیاست‌های دقیق‌تر و درست‌تر و موثرتری را تنظیم کنیم.
وی می‌گوید: من می‌توانم همین الان ادله‌ای به نفع یا ضرر این سوالات که عرض کردم بدهم. ولی راهش این است این سوالات و سوالات دیگری که تامل کنیم به ذهن می‌آید لیست شود و روی کاغذ و نه حافظه سود و زیان‌هایش نوشته شود و تصمیم‌گیری شود. در آن صورت ممکن است در ایام کرونا که مردم در خانه حضور دارند لازم باشد حتماً تلویزیون چند سریال محرمی داشته باشد و بعد کرونا در محرم بیشتر باید تشویق کند در هیئت‌ها و دسته‌ها حضور پیدا کنند و اگر سریالی لازم است رویکرد، هدف، مخاطب، حرف و سخن واضح و مستدل (نه مبهم و مجمل) علمی و روشمند (نه ذوقی و لیست کردن آرزوها )مشخص گردد.
نویسنده سریال اولین شب آرامش می‌گوید: اگر روشمند‌ و علمی با این مسائل برخورد کنیم و پاسخ دهیم در این صورت فرض‌هایی که خیلی در ابتدا بدیهی انگاشته میگشود ممکن است در باز تعریف( redufinition) متفاوت یا وضوحش بیشتر شود. در یک حرف کلان‌تر رسانه نیازمند دیزاین ( Design) و رویکرد خلاقانه حل مسئله است و لازم است از مدل‌های دیزان متدولوژی بهره ببرد، مثلاً یکی از این مدل‌ها، مدل پیشنهادی شورای طراحی انگلستان به نام daubel diamond است که تا رسیدن به redufinition وباز تعریف مسئله باید مراحل کشف(نه صرفاً فهمیدن مسئله) جمع‌آوری دیتا، بینش‌دهی و معنا‌دهی (Insight) به این دیتاها رخ دهد.
اینجوری از اثر دانیگ_ کروگر و سوگیری شناختی‌ای که افراد توانایی‌ و دانش‌شان را بسیار بیش از اندازهٔ واقعی ارزیابی می‌کنند، فاصله می‌گیریم و در همان ابتدا سوال را قطعی نمی‌پنداریم و شروع نمی کنیم راه حل دادن.
در این صورت ممکن است در یک دیزاین و آرایش رسانه‌ای، سریال محرمی حتما برای تلویزیون لازم باشد و در یک دیزاین دیگر خیر.
نعمتی در پایان گفت: مهم این است محرم برای مخاطب تبدیل به یک تجربه (experience) بشود. برای آن تجربه تلویزیون(رسانه) نیازمند یک داستان مشترک میان خودش و مخاطب با موضوع محرم و خلق معنای مدنظر در این داستان است. در حقیقت داستانِ رسانه و مخاطب برای تجربه مشترکی در محرم، نه یک داستان و سریال که از یکی ازشبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود.[۲]

«عباس نعمتی»، نویسنده‌ی سریال «بوی باران» گفت: یک نمایشنامه طنزی در نشریه دانشجویی «موج» امیرکبیر که ۱۵۰نسخه داشت، دقیقا بیست سال پیش نوشته‌ام؛ در انتهای تابستان ۱۳۷۸. بعد که شلوغ شد و من رفتم خودم را تحویل دادم. آیت‌الله بهجت ورود کردند و پیغام دادند به حضرت آقا، آیت‌الله شاهرودی، آقای مروی و مرتضوی که قاضی دادگاه مطبوعات وقت بود که ایشان توهین نکرده و آزادش کنید. حتی به دادگاه ما پیغام دادند که من قبلا آدم پیش مرتضوی فرستاده‌ام. اگر می‌گویید این مطلب توهین به مقدسات است می‌خواهند زنگ بزنند، می‌خواهند مکتوب بپرسند و من بگویم توهین به مقدسات نیست. آقای مرتضوی در دادگاه تایید کرد ایشان نماینده قبلا فرستاده و الان باید برای دادگاه ثابت شود. اینها همه در صورتجلسه دادگاه هست؛ جلوی چند صدنفر. حکم دادگاه من یک سال بود. حضرت آقا هم ورود کردند و دستور آزادی مرا دادند. خبرآنلاین نوشت: «بوی باران» پرحاشیه‌ترین سریال این روزهای تلویزیون است. سریالی با تمام المان‌هایی که تلویزیون می‌پسندد. از بیان ایدئولوژی‌های اخلاقی در قالب دیالوگ بین کاراکترها تا کاراکتری که جوانمردانه به فقرا غذا می‌رساند و معتادها را برای ترک اعتیاد راغب می‌کند، تا کاراکتری که در ابتدا در پاسخ به درخواست همسرش برای چادر سر کردن مخالفت می‌کند و بعد از مرگ همسرش در چرخشی ۱۸۰درجه‌ای چادر را به عنوان حجاب برمی‌گزیند. همین سریال اما با این المان‌ها، در تمام طول پخش از سوی برخی رسانه‌های طیفی که معمولا برای اینگونه سریال‌ها هورا می‌کشند مورد انتقاد قرار گرفت. از اتهام به سیاه‌نمایی تا این اواخر اتهام به نفوذ در صداوسیما. نفوذ نویسنده‌ای که سال‌ها پیش محکوم به اعدام بوده در صداوسیما از نگاه وحید جلیلی نویسنده روزنامه جوان به نفوذی که در «گاندو» به تصویر کشیده شده بود تشبیه شد. پیش از این هم البته این روزنامه بارها با همین تیتر «نویسنده محکوم به اعدام» عباس نعمتی نویسنده فیلمنامه این سریال را نواخته بود و کلیت سریال را به خاطر نویسنده‌اش زیر سوال برده بود. بخشی از سوالات ما از عباس نعمتی در کافه‌خبر به این سوال برمی‌گشت که چرا مورد انتقاد این طیف قرار گرفته است.

  • با اینکه «بوی باران» خیلی شعارزده است و خودتان هم می‌گویید بر اساس المان‌های اخلاقی نوشتید انتقادها به شما درست در جبهه‌ای است که انتظار می‌رود پشت چنین سریالی بایستند.
من خیلی شعار را چیز بدی نمی‌دانم. ژست اینکه ما پیام نمی‌دهیم یا اثر هنری قرار نیست پاسخ بدهد و ما فقط ایجاد پرسش می‌کنیم، اینها قصه و شعار است. واقعا سریال‌های آمریکایی پیام ندارند؟ ما مشکلمان این است که تحلیل نداریم و چون تحلیل نداریم، نمی‌دانیم مثلا درباره مساله فلان چه موضعی بگیریم و چون موضع نداریم قصه ابتر می‌ماند و بعد می گوییم وظیفه هنر فقط طرح سئوال است. اگر اینجوری ست چرا آمریکایی ها آنقدر فیلم ها و سریال هاشان پیام و شعار می دهند؟مگر شما در زندگی عادی شعار نمی‌دهی؟ کاراکتر هم همین است. اتفاقا او باید صیقل‌یافته‌تر حرف بزند و جمله‌هایش باید الماس باشد. البته بعد از این که سریال‌های آمریکایی در ایران باب شد فضا برای این حرف ها راحت‌تر شد. قبلا خیلی گارد بود.
  • نگفتید چرا جریانی که اتفاقا باید از شعارهای این سریال خوشش بیاید شما را می زند؟
امیرمومنان وقتی ابن ملجم را قبل تر دیدند این شعر را خواندند.ارید حیاته و یرید قتلی /عذیرک من خلیلک من مرادی‏ من هم همین شعر را که امیرمومنان برای ابن ملجم خواند،برای این دوستان می خوانم.
  • یک جور از پاسخ دادن در نرفتید؟
چی بگویم؟ آقایانی که سال‌ها ادعای دغدغه گوهرشاد داشتند و واسلاما می‌گفتند که چرا کشتار رضا شاه را کسی کار نمی‌کند و با این حرف‌ها بودجه می‌گرفتند وقتی ما در سریال «از یادها رفته» موضوع کشتار مردم بی‌گناه در مسجد گوهرشاد را کار کردیم و آن سکانس‌های سنگین را گرفتیم شروع به دشنام و حمله کردند. اگر لج‌بازی نیست، پس چیست؟ تو که در ادعا منتقد پهلوی هستی، اصلا عباس نعمتی بد؛ چرا در زمین آنها بازی می‌کنی؟ من واقعا این را نمی‌فهمم و اصلا بعضی از اینها را نمی‌شناسم. گاهی این حمله‌ها مرا یاد همان جمله امیرالمومنین می‌اندازد که می‌فرمود «انسان دشمن چیزی است که نمی‌داند.» همیشه احساس می‌کنم که ما حتی نمی‌دانیم این کیست و چون نمی‌شناسیم دشمنی می‌کنیم. الان مثلا با چه چیز «بوی باران» مشکل دارند؟
  • چیزی که می‌گویند و می‌نویسند این است که شما چرا اینقدر جامعه ایرانی را سیاه نشان دادید؟
من حدود ۴سال درگیر بحث آسیب‌های اجتماعی بودم. هم در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات و هم وزارت کشور. خیلی ایران را گشتم و مستند ساختم. کوچه به کوچه رفتم. زمان آقای سرافراز به من سفارش می دهند یک سریال بنویس درباره آسیب‌های اجتماعی، به من سفارش نداده‌اند درباره دستاوردهای انقلاب بسازم. در دیدار آقا با مسئولین در خصوص آسیب‌های اجتماعی ایشان می‌فرماید توقع دارند بحث آسیب‌های اجتماعی در صداوسیما گفتمان‌سازی شود و می‌گویند درگونه‌های موثر مثل سریال. کارگردان ما خدمت آقا می‌رسند و می‌گوید سریالی با محوریت آسیب‌های اجتماعی داریم و در آن موضوعات حاشیه‌نشینی، اعتیاد ، طلاق و خانواده زندانیان را کار کردیم و توضیح می‌دهند و اینکه زاویه دیدمان این است آسیب های اجتماعی را از زاویه کسانی که کمک می‌کنند ببینیم مثل کاراکتر سیاوش و ترانه و سهیل و سیمین در مدرسه و نه صرفا به عنوان عامل جذابیت. آقا هم این روش و مسیر را تایید می‌کنند. بعد اینها می‌گویند مشکلات را نشان دادی؟ اصلا انقلاب ما آرمانش عدالت است، این چه توقعی است که من سریالی بنویسم که از دردهای مردم نگوید؟ تازه من بخش مثبتش را نوشتم. کاراکتر سیاوش را نوشتم که حالا به فقرا غذا می‌دهد ولی کارتن‌خواب‌ها را هم نشان می‌دهم.قصه از زاویه ترانه است و از چشم او ما مشکلات خانواده زندانیان را ببینیم.
  • بگذارید شفاف تر بپرسم، آقای وحید جلیلی صحبت‌هایی علیه شما کرده‌اند.
بله ایشان صحبت‌هایی کردند و گفتند بودجه «بوی باران» ۱۹میلیارد شده. بنده برایشان پیغام فرستادم که اگر همه حرف‌هایتان در همین حد سندیت دارد روز عرفه است وقت خوبی برای توبه است. دیدم جدیدا عدد را تغییر داده‌اند و نوشته‌اند ۱۵میلیارد تومان شده. پیشرفت‌شان را تحسین می‌کنم. یک مقدار دیگر تخفیف دهد مشتری می‌شویم و یک چندمیلیاردی کم کنند به عدد سریال می‌رسیم. ولی سئوال من هنوز پا برجاست، بقیه کلامشان هم همین قدر سندیت دارد که برآورد را فرموده‌اند؟
  • ایشان گفته شما به جرم توهین به معصومین تا اعدام رفته‌اید و…
اصلا جرم توهین به مقدسات حکمش در قانون بین یک سال تا پنج سال محکومیت است، اصلا اعدام ندارد. اعدام برای ساب النبی است. متاسفانه مشکل ما این است دوستان دور هم می‌نشینند این یکی می‌گوید، آن یکی هم یک چیز می‌گوید می‌شود برایشان حجت شرعی، سریع عزم‌شان جزم می‍شود. اگر برای همین ادعایش هم سند بیاورد خوشحال می شوم.
  • اصل ماجرا را یکبار توضیح می دهید.
من یک نمایشنامه طنزی در نشریه دانشجویی «موج» امیرکبیر که ۱۵۰نسخه داشت، دقیقا بیست سال پیش نوشته‌ام؛ در انتهای تابستان ۱۳۷۸. بعد که شلوغ شد و من رفتم خودم را تحویل دادم. آیت‌الله بهجت ورود کردند و پیغام دادند به حضرت آقا، آیت‌الله شاهرودی، آقای مروی و مرتضوی که قاضی دادگاه مطبوعات وقت بود که ایشان توهین نکرده و آزادش کنید. حتی به دادگاه ما پیغام دادند که من قبلا آدم پیش مرتضوی فرستاده‌ام. اگر می‌گویید این مطلب توهین به مقدسات است می‌خواهند زنگ بزنند، می‌خواهند مکتوب بپرسند و من بگویم توهین به مقدسات نیست. آقای مرتضوی در دادگاه تایید کرد ایشان نماینده قبلا فرستاده و الان باید برای دادگاه ثابت شود. اینها همه در صورتجلسه دادگاه هست؛ جلوی چند صدنفر. حکم دادگاه من یک سال بود. حضرت آقا هم ورود کردند و دستور آزادی مرا دادند.
  • یعنی آن مطلب «موج» توهین به مقدسات نبوده؟
آن مطلب در اینترنت هست سرچ کنید و بخوانید. ببینید و خودتان قضاوت کنید. کلا یک و نیم صفحه است.خلاصه‌اش این است پسری که خیلی ادعای دوست داشتن امام زمان می‌کند شب قدر دارد می‌رود مسجد احیا بگیرد. یک نفر سراغش می‌آید و در حالت مکاشفه می‌گویند امام زمان می‌خواهد ظهور کند تو حاضری جز ۳۱۳ نفر باشی و او می‌گوید از خدایش است. می‌گویند این جمعه پس آماده باش وقت ظهور است. می‌گوید همین جمعه؟ می‌گوید بله. می‌گوید نمی‌شود هفته بعد باشد من این هفته کنکور دارم و درگیر می‌شود. نهایتا باز مسجد رفته قرآن به سرگرفته و بالحجه، بالحجه می‌گوید. انتهایش هم نوشته بودم نمی‌دانم کجا خواندم اگر مردم اندازه کفش گم شده‌شان دنبال ما می‌گشتند مرا می‌یافتند. قصد و نیتم نقد مدعیان مثل خودم بود. ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست. این مطلب را من هجده سالگی و شب قدر نوشتم و با وضو و توسل. اما این فهم آن زمانم بود. من آن زمان نمی‌دانستم شان اهل بیت بالاتر از این است که حرف حق را هم با زبان طنز درباره‌شان بنویسی. این مطلب را من بعدها فهمیدم‌ و آن زمان نسبت به آن جاهل و نادان بودم. ولی این توهین نیست. هر جرمی سه عنصر دارد، عنصر مادی و معنوی و قانونی اینجا نه عنصر معنوی و نیت توهین وجود داشت و نه عنصر مادی جرم که خود توهین باشد. البته این خطا برمن وارد است که در شان اهل بیت نباید حرف حق را هم با زبان طنز زد.
  • آقای وحید جلیلی گفته بوی باران نماد نفوذ در صدا و سیما است.
من از ایشان خواهش می‌کنم اسناد و مدارکی که دارند را به حراست سازمان صدا و سیما، وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه که وظیفه ذاتی‌شان مبارزه با جیسون رضائیان‌ها و نفوذ است ارائه کنند. از عزیزان حراست و اطلاعات هم خواهش می‌کنم یک جلسه ناهار این بزرگوار را صدا کنند و مدارک نفوذ و جیسون رضائیان‌ها و رضایت سی آی ای و موساد را از سریال «بوی باران» از ایشان بخواهند و بررسی سند و اعتبارسنجی کنند. اگر درست می‌گفت برخورد کنند و اگر براساس مدارک و اسناد نبود، اعلام کنند. بالاخره ما باید یک فرقی بین یافته و بافته بگذاریم.-
  • منتقدین شما می‌گویند بحث آسیب‌های اجتماعی را نباید نشان داد سیاه‌نمایی می‌شود.
به نظر شما پدری که بیاید خانه و به اعضای خانواده بگوید من می‌دانم این مشکل را داریم و آن مشکل را داریم و درکتان می‌کنم، تحمل خانواده در مقابل مشکل بالا می‌رود یا پدری که بیاید توی خانه و اصلا درباره مشکلات بچه‌هایش حرف نزند و خود را بزند به ندیدن و فقط لبخند بزند و جوک تعریف کند؟ به نظر من همین که پدر بگوید من درد شما را می‌فهمم تحمل فرزندان خانواده بیشتر می‌شود. اگر کسی بخواهد در کشور امنیت نرم ایجاد کند راهش همین است. راهش این نیست که اصلا درباره آسیب‌های اجتماعی حرف نزنیم. یکی از مشکلاتی که انسان‌های حاشیه‌نشین که حتی ممکن است وسط شهر یا شمال شهر زندگی کنند دارند این است که می‌گویند کسی مرا نمی‌بیند، از درد من خبر ندارند. کسی مرا درک نمی‌کند. همین که تلویزیون از او و مسائل و دغدغه‌اش را بگوید او احساس می‌کند او را می‌بینند، مسئولین درکش می‌کنند. تحملش بالا می‌رود. من در مستندهای آسیب‌های اجتماعی که می‌ساختم بیشترین درد مردم حاشیه‌نشین، شهرستان‌های دور از مرکز، مرز نشین‌ها و اقلیت‌ها این است. احساس می‌کنند دیده نمی‌شوند. می‌دانید چند نفر این جمله را جلوی دوربین گفته‌اند؟ احساس می‌کردند فراموش شده‌اند.
  • این همان مستند معروفی است که در حضور رهبری پخش شده و می‌گویند ایشان متاثر شده. آن را شما ساختید؟
یک گزارش کامل بود که البته من فرد صالحی برای پاسخ درباره آن گزارش نیستم ولی آنقدری که از دور و نزدیک می‌دانم ، یک گزارش مفصلی بود که به دستور رهبری در خصوص آسیب‌های اجتماعی انجام شد. آقای دکتر میرباقری مسئول و نماینده ایشان بودند. همه دستگاه‌ها هم درگیر شدند. بیش از هزار جلسه گذاشته شد. بیش از صد استاد دانشگاه درگیر بودند. چند ده‌هزار صفحه تحقیق و مطالعات تطبیقی انجام شد. بعد از سه، چهارسال این گزارش آماده شده بود و در حقیقت در جلسه‌ای که شما می‌گویید، آقا این گزارش را به مسوولین اجرایی و سایر دستگاههای حاکمیتی نشان دادند که وضع مردم این است. مطالعات در خصوص ریشه‌هایش و پیامدهایش این است. راه‌حل‌ها بخشی‌اش این است و من از شما متوقع هستم به‌صورت ضربتی به درد مردم برسید. آن مستند که شما فرمودید هم بخشی از آن گزارش بود.
  • جمله پایانی؟
بعضی از این دوستان سال‌هاست جشنواره برگزار می‌کنند تا نیرو کشف کنند. کلی کلاس و دفتر و دستک و امکانات. یک سئوال هم من از این بزرگواران دارم کو آن فیلمنامه‌نویس‌هایتان که پرورش دادید که یک سریال بنویسند؟ آن سریال‌های الگو که این فیلمنامه‌نویسانی که قرار بود شما تربیت کنید کو؟ بنده می‌توانم بیش از ده نفر نویسنده معرفی کنم که با بنده وارد جرگه سریال‌نویسی شدند و بعضی‌شان را همین الان آقایان پز می‌دهند. بدون آن که دفتر و امکانات و میز و صندلی داشته باشم. خب محصولات باغ شما کو؟ نشستن و بقیه را نقد کردن و گفتن که لنگش کن کاری ندارد. من از آقای وحید جلیلی خواهش می‌کنم یک سریال الگو بنویسد. من حاضرم به عنوان شاگرد و میرزا بنویس کنار دستش باشم.می‌دانید بوی باران چند صفحه است؟ ۲۲۵۰ صفحه. نه یک صفحه کمتر. نمی‌خواهد فیلمنامه بنویسی، بیا همین جور ۲۲۵۰ صفحه بنویس قسطنطنیه. ببینم حوصله می‌کنی.[۳]


پانویس

  1. «کاربلد، متهم یا سوگلی میرباقری؟». ۲ شهریور ۱۳۹۸. دریافت‌شده در ۱۲ دی ۱۴۰۳.
  2. «آیا مخاطب نیاز دارد در محرم سریال مذهبی ببیند؟». ۱۰ مرداد ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۱۲ دی ۱۴۰۳.
  3. «ماجرای دادگاه نویسنده‌ی «بوی باران» به اتهام «توهین به مقدسات» چه بود؟». ۲۹ مرداد ۱۳۹۸. دریافت‌شده در ۱۲ دی ۱۴۰۳.