مجتبی عرب مازار یزدی

از یاقوت

این نوشتار توسط گروه پژوهشگران یاقوت راستی آزمایی و تایید شده است.

مجتبی عرب مازار یزدی
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱۳۶۶ ‏(۳۷–۳۸ سال)
تحصیلاتحوزوی
کارشناسی مکانیک
کارشناسی‌ارشد مدیریت منابع انسانی و توسعه سازمانی
دانشگاهدانشگاه صنعتی شریف


مجتبی عرب مازار یزدی: چه‌کسی ما را وسط دعوای فلسطین و اسرائیل کشاند؟ قسمت اول از بخش دوم برنامه مجال


مجتبی عرب مازار یزدی (زادهٔ ۱۳۶۶) معروف به مجتبی عرب، مدرس حوزه و دانشگاه، فعال رسانه‌ای و رئیس سابق «بنیاد نهضت» است.

عرب از چهره‌های فعال دانشگاهی و سرشبکه‌های فعال دانشجویی بوده و از شاگردان و نزدیکان حجت‌الاسلام محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی است.

مجتبی عرب در راهبردهای محتوایی و کنش‌های رسانه‌ای تمرکزی ویژه بر مکتب اسلام ناب و نگاه اصیل به مبانی افکار امام خمینی و رهبر انقلاب در درک مفاهیم اسلامی و انقلابی دارد.

تحصیلات

مجتبی عرب در سال ۸۴ وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و پس از گرفتن مدرک کارشناسی در رشته مکانیک، همزمان با تحصیل در رشته مدیریت منابع انسانی و توسعه سازمانی همان دانشگاه در مقطع کارشناسی ارشد، از سال ۹۲ تحصیلات حوزوی را آغاز کرد و همچنان در این دانشگاه و حوزه فعالیت دارد. استاد و مدرس حوزه علمیه مشکات و دارالحکمه است.

کتاب "نظریه بسیج در معماری اجتماعی امام" از نوشته‌های مجتبی عرب است که توسط انتشارات باقرالعلوم(ع) به‌چاپ رسیده است.[۱]

مسئولیت‌ها

مجتبی عرب مسئول اسبق بسیج طلاب مدرسه علمیه مشکات و مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه شریف در سال ۱۳۸۷ بوده است. وی از بنیان‌گذاران قرارگاه شهید باقری سازمان بسیج دانشجویی است. ایشان مسئول بخش دانشگاهی بنیاد نهضت را به عهده دارد و همچنین عضو هیئت‌مدیره حوزه علمیه عملیه نهضت نیز است. [۲]

حضور در برنامه جدال

عرب در برنامه‌ها و رویدادهای رسانه‌ای مختلفی حضور یافته و اظهارنظرهای پربسامدی را داشته که از این دست می‌توان به حضور او در برنامه جدال و اظهارنظرهایش درباره حوادث منطقۀ غرب آسیا، بعد از طوفان الأقصی و مبانی دشمنی جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی اشاره کرد.

گفتاورد

سخن امام(ره) بسیار دقیق است. چون به وحدت دانشگاه و حوزه اشاره کردند و نه توحید حوزه و دانشگاه. توحید یعنی یکی کردن دانشگاه و حوزه در حالی که وحدت یعنی یکی شدن در مسیر و قرار نیست یکی از این ها در این میان از بین برود.
وی افزود: امام(ره) فرمود دانشگاه مبدا همه تحولات است. البته باید به ادامه این سخن نیز توجه کنیم که فرمود چه دانشگاه علوم قدیمه و چه دانشگاه علوم جدیده. یعنی یک مبداء برای همه تحولات در کشور وجود دارد که آن جریان پویای جوانانه اهل فضلی است که می توان در حوزه و دانشگاه پیدا کرد؛ نه فقط در حوزه یا فقط در دانشگاه و باید فضائلی در کنار هم جمع شود تا این تحولات بوجود بیاید و کسی که این مسیر را انتخاب می کند، باید تلاش کند تا این جامعیت را در خود محقق کند.
این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: محیط دانشگاه آورده های بسیاری دارد ولی من از تمام درس های مکانیک دانشگاه شریف استفاده مستقیم نمی کنم. چون معتقدم در مرحله زایش تمدنی هستیم و کسی که نمی خواهد یک مهندس معمولی یا طلبه مرسوم شود، باید مسیرهای پیچیده تری را طی کند و بتواند از دانشگاه و حوزه به موقع استفاده کند تا مسیرهای جدیدی ایجاد شود.
انتخاب حوزه یا دانشگاه؟
برخی از دانش آموزانی که دوره متوسطه را به پایان می رسانند در یک دو راهی قرار می گیرند که در دانشگاه قدم بگذارند یا وارد حوزه شوند یا این که پس از اخذ کارشناسی، تحصیلات خود را در حوزه ادامه دهند. به اعتقاد عرب مازار امروز مشاوران می توانند راهنمایی های خوبی برای این دسته از افراد داشته باشند.
هر چه تعداد افرادی که می خواهند این مسیر را طی کنند، بیشتر باشد همچون گام نهادن در میدان مین در شب های عملیات است. یعنی باعث می شود افراد بعدی راحت تر بتوانند در این مسیر گام بردارند.
شرایطی که اکنون موجود است، خیلی بهتر از دورانی است که من طی کردم. چون در آن زمان تصمیم برای چنین انتخاب هایی سخت بود ولی امروز در کنار دانشجویان مشاورانی وجود دارد که همین مسیر را طی کرد ه اند و تجربه هر دو فضا را دارند و می توانند تشخیص دهند کسی که به دنبال انتخاب است، پایگاه خود را حوزه قرار دهد یا دانشگاه. البته به گفته این فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف مسیرهای میانه به تدریج راه خود را باز می کنند و به حوزه دانشجویی یا دوره های تحصیلی جنبی دروس حوزوی به عنوان پدیده اشاره کرد.
اینها کمک می کند مسیری که وجود نداشت، خلق شود و انسان آن فضا را بچشد. اگر تجربه های انباشته گذشته ما در وحدت حوزه و دانشگاه مورد بررسی قرار گیرد آن زمان متوجه می شویم که نظریه وحدت ساختاری تا چه اندازه می تواند موثر باشد. یعنی نهادی که هم حوزه باشد هم دانشگاه مانند دانشگاه مام صادق(ع) یا موسسه امام خمینی(ره) پا به عرصه می گذارد و تجربه ای است که می توان آن را لمس کرد اما باید دید خروجی آن چه بوده است.
تجربه دانشگاهیانی که به حوزه آمدند یا حوزویانی که در امتداد حوزه به دانشگاه رفتند یا موفقیت ها و شکست های آنان به ویژه مشاورانی که هر دو فضا را به خوبی می شناسند، برای کسانی که می خواهند در این عرصه وارد شوند، بسیار مفید خواهد بود.
مهندسی معکوس برای حوزه
عرب مازار زمان ورود دانشجویان یا دانش آموزان به حوزه های علمیه را مشروط دانست و گفت: این مساله به وضعیت و شرایط افراد بستگی دارد. برخی افراد بهتر است از همان ابتدا یعنی پس از دیپلم به حوزه بیایند ولی برخی حتما باید دانشگاه را طی کنند.
البته نکته مهم این است که تصویر افراد نسبت به حوزه و دانشگاه چیست. برخی تصور می کنند طلبه فقط یک روضه خوان است در حالی که کار اصلی او این است که وارث پیامبران است. یعنی نظام های اجتماعی در یک محله، شهر یا کشور یا فضای علمی نیاز به امتداد دستگاه ولایت دارد و طلبه می تواند تاثیرگذار باشد.
این پژوهشگر مذهبی اضافه کرد: بنابر این یک طلب هم روضه می خواند و هم درس و پژوهش و تدریس هم دارد. ممکن است تصور کسی از حوزه این باشد که باید انسان اخلاقی شود. در حالی که محصول جانبی حوزه این است. تصویر صحیحی از کارکرد دانشگاه و حوزه ندارند و باید در ابتدا این تصویر روشن شود که طلبه چه کاره است و آن وقت مسیر را به کمک مشاوران، مهندسی معکوس کنند.
وی تاکید کرد: به این نکته هم توجه داشته باشیم گزینه ای که به صورت ۱۰۰ درصد همه مطلوب های ذهنی ما در آن جمع باشد، وجود ندارد. یعنی هرچند فضای حوزه یک فضای بسیار پربرکتی است که انسان احساس نورانیت و کمک به ارتقاء دین خدا و انقلاب می کند ولی باید بدانیم هر جایی ضعف هایی دارد که باید ببینیم چگونه می توان این ضعف را برطرف کرد.
به دنبال تکلیف باشیم
عرب مازار افزود: افراد نباید به دنبال هدف های خود باشند بلکه به دنبال تکلیف باشند. اگر تکلیف ما حضور در حوزه است به تکلیفمان عمل کنیم. گاهی برخی افراد به دنبال اهداف خود هستند ولی نه در حوزه موفق می شوند و نه در دانشگاه. به همین دلیل چنین افرادی درس دانشگاه را به خوبی نمی خوانند و از حوزه نیز بازمی مانند در حالی که چنین کاری اتلاف عمر است.
وی اضافه کرد: بسیاری از دانشجویان مشورت می کنند تا درس دانشگاه را رها کرده و طلبه شوند و سفارش من به این افراد این است که درس خود را تا مقطع کارشناسی به پایان برسانند و از فضای دانشگاه و کارهای تشکیلاتی و انقلابی استفاده کنند و با کسبب تجربه، دانش خود را در میدان عمل افزایش دهند و با یک دانش انباشته وارد حوزه شوند و هیچ تاخیری هم محسوب نمی شوند.[۳]


پانویس

  1. «مهندسی معکوس در حوزه و دانشگاه». دریافت‌شده در ۱۰ مهر ۱۴۰۳.
  2. «رزومه». دریافت‌شده در ۱۰ مهر ۱۴۰۳.
  3. «مهندسی معکوس در حوزه و دانشگاه». دریافت‌شده در ۱۰ مهر ۱۴۰۳.