سید مجتبی میرزاده

از یاقوت
(تغییرمسیر از مجتبی میرزاده)
سید مجتبی میرزاده
نوازنده ویولن، کمانچه، سه‌تار و آهنگساز موسیقی کلاسیک، سنتی و پاپ ایرانی
اطلاعات شخصی
نام کاملسید مجتبی میرزاده
تاریخ تولد۲۷ اسفند ۱۳۲۴
ملیتایرانی
محل تولدکرمانشاه، ایران
محل درگذشتتهران، ایران
تاریخ درگذشت۲۶ تیر ۱۳۸۴
تحصیلاتپذیرفته‌شده دانشگاه هنرهای زیبا
دانشگاهدانشگاه هنرهای زیبا
اطلاعات هنری
زمینه فعالیتموسیقی کلاسیک، سنتی، پاپ
پیشهنوازنده و آهنگساز
حوزه فعالیتموسیقی (ویولن، کمانچه، سه‌تار، آهنگسازی فیلم و موسیقی محلی و پرآوازه)
علت شهرتنوازندگی تکنوازی ویولن در موسیقی کردی و فارسی و آهنگسازی فیلم و سرودهای انقلابی
شناخته‌شده برایآثار متنوع در موسیقی محلی، کلاسیک، پاپ، جاز، بلوز، سرودهای انقلابی، موسیقی فیلم
فعالیت از سننوجوانی
شروع فعالیت هنریهمکاری با رادیو کرمانشاه از سال ۱۳۳۹
سال‌های هنریحدوداً ۱۳۳۹ تا ۱۳۸۴
سبکترکیبی از موسیقی ایرانی و غربی؛ بداهه‌نوازی
آثار برجستهتکنوازی ویولن، سرود «به لاله در خون خفته»
آثارتکنوازی‌ها، آهنگسازی فیلم، سرودهای انقلابی، تنظیم آثار خوانندگان مشهور
زبان آثارفارسی و کردی
موضوع آثارموسیقی کردی و فارسی، فولکلور، پاپ، فیلم، سرود
تأثیرپذیرفته ازپرویز یاحقی
سایر
سایر فعالیت‌هاهمکاری با ارکسترهای باربد، نکیسا، فارابی، رادیو تهران و کرمانشاه


سید مجتبی میرزاده (زادهٔ ۲۷ اسفند ۱۳۲۴ در کرمانشاه – درگذشتهٔ ۲۶ تیر ۱۳۸۴ در تهران) نوازنده ویولن، کمانچه، سه‌تار و آهنگساز موسیقی کلاسیک، سنتی و پاپ ایرانی بود. وی برای هنرمندان بسیاری آهنگ‌سازی کرده و ساخت موسیقی فیلم‌های متعددی را بر عهده داشت. گسترهٔ فعالیت هنری او بسیار متنوع بود؛ از تکنوازی ویولن در موسیقی کردی و موسیقی فارسی گرفته تا نوازندگی در ارکسترهای رادیو و ضبط‌های استودیویی؛ از موسیقی محلی تا موسیقی کلاسیک غربی، پاپ، جاز و بلوز؛ و از موسیقی سنتی تا ترانه‌های کوچه‌بازاری، سرودهای انقلابی و موسیقی فیلم.

او در نوجوانی، علیرغم مخالفت پدرش با نوازندگی، به‌صورت خودآموخته و تنها با گوش دادن به برنامه‌های رادیو، نواختن ویولن را فراگرفت. بعدها در اردوی رامسر مقام نخست ویولن و مقام دوم سنتور، تار و نقاشی را به دست آورد و در ادامه به همکاری با ارکستر حسن کامکار در سنندج پرداخت.

میرزاده از سال ۱۳۴۷ وارد رادیو تهران شد و با بسیاری از خوانندگان برجستهٔ ایرانی از جمله حسن زیرک، علیرضا افتخاری، ایرج و دیگران همکاری کرد. او بیش از ۴۰ موسیقی فیلم ساخت که از میان آن‌ها می‌توان به در امتداد شب (۱۳۵۷) و دادا (۱۳۶۲) اشاره کرد.[۱]

میرزاده در جامعهٔ موسیقی ایران با لقب‌هایی همچون «نابغهٔ بی‌ادعای موسیقی ایران» و «شعبده‌باز جهان صداها» شناخته می‌شود. او در ۲۶ تیر ۱۳۸۴ در تهران بر اثر سکته قلبی درگذشت.

زندگی‌نامه

مجتبی میرزاده در ۲۷ اسفند ۱۳۲۴ در کرمانشاه به دنیا آمد. در دوران کودکی، به دلیل مأموریت کاری پدرش، خانواده مدتی در شهر ایلام زندگی کردند و سپس دوباره به کرمانشاه بازگشتند.

میرزاده از همان کودکی به موسیقی علاقه‌مند بود و بدون استاد، تنها از طریق گوش دادن به برنامه‌های موسیقی رادیو، به آموختن ساز ویولن پرداخت. او در سال‌های دبیرستان در مسابقات هنری اردوی رامسر شرکت کرد و موفق شد رتبهٔ اول در نوازندگی ویولن و رتبهٔ دوم در سنتور، تار، نقاشی و آبرنگ را کسب کند.[۲]

فعالیت هنری

میرزاده در سن نوجوانی فعالیت خود را با نوازندگی در رادیو کرمانشاه آغاز کرد. پس از آن مدتی در شهر سنندج اقامت داشت و با «ارکستر حسن کامکار» همکاری کرد.[۳]

در سال ۱۳۴۶ در کنکور هنرهای زیبا شرکت کرد و با رتبهٔ سوم پذیرفته شد. از سال ۱۳۴۷ همکاری او با رادیو تهران آغاز شد. میرزاده در طول دوران فعالیت خود با بسیاری از خوانندگان مشهور ایرانی از جمله حسن زیرک، علی‌اصغر کردستانی، مرضیه، داریوش رفیعی، ایرج، علیرضا افتخاری، و دیگران همکاری داشت.

او بیش از ۴۰ موسیقی فیلم ساخت و در زمینهٔ سرودهای انقلابی، موسیقی پاپ، فولکلور کردی و فارسی، موسیقی سنتی و کلاسیک نیز آثاری ارزشمند بر جای گذاشت.

یادگیری ویولن با رادیو

میرزاده، در گفت و گو با فروغ بهمن‌پور در مجله مقام موسیقایی، بیان کرده بود: «یادش بخیر؛ با چه مصیبتی کارم را شروع کردم. یواشکی و دور از چشم پدر شروع کردم به تمرین در یک اتاق کوچک...؛ بدون معلم. آن موقع ساز، تنها از رادیو پخش می‌شد. من شیفته نوازندگی آقای پرویز یاحقی بودم. خیلی سعی می‌کردم که او را الگوی خودم قرار بدهم. شب و روز من شده بود آرشه‌کشی. بعد هم که کمی گذشت، چند کتاب درخصوص ساز ویولن به دستم رسید که خیلی کمک حالم شد».

سرانجام پدرش به اصرار یکی از آشنایان که علاقهٔ «مجتبی» را به ویولن دیده بود برای او یک ویولن خرید. او پیش از آن مدتی با سنتور برادر بزرگتر تمرین موسیقی کرده بود. پس از خریدن ویولن، چون معلمی برای یادگیری ویولن نمی‌یابد، خود با استفاده از آهنگ‌های آن زمان رادیو شروع به یادگیری ویولن می‌کند.

«مجتبی میرزاده» در همان نوجوانی از کرمانشاه به سنندج می‌رود و در آنجا می‌تواند با فراغت خاطر بیشتری به ساز زدن بپردازد. وی در سنندج با ارکستر حسن کامکار (پدر اعضای اصلی گروه کامکارها) همکاری می‌کند و پس از چندی دوباره در سال ۱۳۳۹ به کرمانشاه بازمی‌گردد و در این باره می گوید: «من به رادیو کرمانشاه رفتم و صدای ساز من مورد تأیید استادانِ آن زمان قرار گرفت. آهنگ‌های متعددی تنظیم کردم که با صدای «حسن زیرک»، «ابراهیم خوشنوا»، «مرتضی تندر»، «مظهر خالقی» و خیلی‌های دیگر ضبط و پخش شد».

سرود «به لاله در خون خفته» از سرود‌های محبوب دانش‌آموزی است که در سال‌های پس از انقلاب در مدارس توسط گروه‌های سرود باز تولید شده است.

میرزاده را می توان در تنظیم موسیقی جزو بهترین ها نام برد.

همکاری با رادیو تهران

میرزاده در سال ۱۳۴۶ با کسب رتبه سوم آزمون در دانشگاه هنرهای زیبا پذیرفته می‌شود و یک سال بعد هم از آزمون رادیو با تأیید بزرگانی چون مرحومان استادان «علی تجویدی»، «مصطفی کسری»، «حبیب‌الله بدیعی» و «محمد میرنقیبی» سربلند بیرون می‌آید تا بدین ترتیب همکاری خود را با رادیو در تهران آغاز کند».

در آن سال ها با ارکسترهای باربد، نکیسا و فارابی به عنوان نوازنده ویولن آغاز می‌کند. ساز تخصصی او، ویولن و کمانچه بود و با سه تار و سنتور آشنایی کامل داشت. در کارنامه او، تعداد زیادی آثار موسیقی سنتی، فولکلور و پاپ همراه با بیش از ۴۰ موسیقی فیلم دیده می شود.

پای ویولن نوازی استاد میرزاده در دو شاهکار کردی مشهور

ردپای ویولن نوازی زیبا استاد میرزاده را می توان در بسیاری از شاهکارهای استاد حسن زیرک یافت، اما جالب است بدانید که پنجه های طلایی او در مقام کردی شاهکار (ئه‌ی مانگ من و تۆ هه‌ر دوو هاو ده‌ردین) با صدای جاودانه استاد «طاهر توفیق» و آهنگ مشهور و فراموش نشدنی (گیانه به‌سیه‌تی) از استاد «علی مردان» هم حضور دارد.

زمانی که اساتید نامدار موسیقی کردی «طاهر توفیق» و «علی مردان»، سفری به کرمانشاه داشته اند و در مدت اقامتشان در کرمانشاه به همراه ارکستر این شهر برنامه هایی اجرا می کنند در دو اثر یاد شده ویولن کم نظیر مرحوم مجتبی میرزاده با آنها هم نوا می شود و شاهکارهایی زیبا خلق می شود.

کامبیز روشن‌روان، سال ٩٢ در یادداشت «دولت عشق» در روزنامه شرق می نویسد: «در ضبط‌های استودیویی، نوازندگان برای اولین بار نُت‌های مربوط به ساز خود را که باید اجراکنند، می‌بینند. بنابراین برای کسب آمادگی و اجرای بهتر موسیقی، قسمت‌هایی از نُت‌ها را قبل از اجرا تمرین می‌کنند. ولی مجتبی گویی تمام آن نُت‌ها را از قبل آماده کرده و این‌گونه به نظر می‌رسید که موسیقی را بارها اجرا کرده است. چنان با تسلط، مهارت، شور و احساس می‌نواخت که به سختی می‌توانستم باور کنم اولین باری است که نُت‌ها را می‌بیند».

در بخش آهنگ های انقلابی نیز شاید کمتر کسی بداند که آهنگ سرودهای معروف به لاله در خون خفته، بوی گل سوسن و یاسمن آید و خجسته باد این پیروزی که به یُمنِ آزادی خرمشهر از تصرف بعثیان ساخته شد، از آثار این نابغه کرمانشاهی باشد.

سبک نوازندگی

میرزاده از دید بسیاری از موسیقی‌دانان یک نوازندهٔ نابغه بود. او در نوازندگی ویولن، تحت تأثیر «پرویز یاحقی» قرار داشت و خود نیز این موضوع را بیان کرده بود. او اعتقاد داشت که کمانچه باید مستقل از ویولن نواخته شود و به همین دلیل سبک شخصی و ابتکاری در کمانچه‌نوازی به وجود آورد.[۴] بداهه‌نوازی‌های او در ویولن و کمانچه، چه در موسیقی کردی و چه در موسیقی سنتی ایرانی، شهرت بسیاری یافت. به گفتهٔ هم‌عصرانش، او «شعبده‌باز جهان صداها» بود که توانست تکنیک‌های پیچیده و خلاقانه‌ای را وارد موسیقی ایران کند.[۵]

جایگاه

مجتبی میرزاده در جامعهٔ موسیقی ایران به عنوان «نابغهٔ بی‌ادعای موسیقی ایران» شناخته می‌شود.[۶] خبرگزاری‌ها و منابع هنری نیز از او با لقب «شعبده‌باز جهان صداها» یاد کرده‌اند.[۷] در منابع انگلیسی نیز او را با عنوان «the genius» (نابغه) توصیف کرده‌اند.

آثار

از میان آثار فراوان میرزاده می‌توان به آلبوم‌های «بداهه‌نوازی ویولن مجتبی میرزاده» و «راز گل» (با صدای علیرضا افتخاری) اشاره کرد.او همچنین موسیقی متن بیش از ۴۰ فیلم سینمایی را ساخت.میرزاده علاوه بر موسیقی فیلم، در خلق و تنظیم سرودهای انقلابی نیز نقش پررنگی داشت که سرود معروف «به لاله در خون خفته» از برجسته‌ترین آن‌هاست.

درگذشت

مجتبی میرزاده در ۲۶ تیر ۱۳۸۴ در تهران بر اثر سکتهٔ قلبی درگذشت.[۸]

گفتاورد

در یک مهمانی، میزبان موسیقی زیبایی گذاشت که من متوجه شدم که این موسیقی باید ساخته یک ایرانی باشد. در حالی که دیگر مهمانان می گفتند خیر این آهنگساز روسی یا خارجی است. من با اطمینان گفتم این آهنگساز قطعاً ایرانی و مرجحاً میرزاده است. زیرا کمانچه ای در اثر بود که من ذهنم به وی معطوف شد. منتها من چون موسیقی را قبلاً نشنیدم، نتوانستم اظهارنظر قاطع کنم. به همین خاطر، گفتم چه خوب است که با خود میرزاده در میان بگذاریم. با وی تماس گرفتیم. برای وی موسیقی را گذاشتیم وی گفت: بله! کاری از من است. موسیقی فیلم “دالاهو” است. تعریف می کرد من یکبار صبح رفتم استودیو در اتاق فرمان استودیو نشستم و فیلم را دیدم به صورت بداهه این موسیقی را ساختم. میگفت عمده سازهای ارکستر را خودم زدم (تا جایی که تبدیل به یک ارکستر بزرگ شده بود!) یکی از ویژگی‌های میرزاده این بود که همواره در پشت صحنه کارهای هنری میکرد.

مجتبی از نظر قدرت نوآوری و ابداع، بهترین نوازنده‌ای بود که در طول عمرم دیدم

مظهر خالقی، خواننده مشهور کرد، درباره مجتبی میرزاده می‌گوید: همیشه نیز گفته‌ام، حسن زیرک شهرتش را مدیون میرزاده است. چون حسن زیرک قبل از مجتبی، به رادیو تهران رفته بود و آن‌جا با ارکستر بزرگ آواز خوانده بود، اما به نظر من، این آثار زیاد مردمی نشدند و بیشتر آن‌ها از ذهن پاک شده‌است. [زیرک] در تهران با ارکستر مشیر همایون شهردار کار کرده بود، هیچ‌کدام از این آثار موجب شهرت حسن زیرک نشده بود و کارهایش وارد جامعه نشد، حتی آثاری که در رادیو بغداد ضبط کرده بود، زیاد مورد توجه قرار نگرفت، اما تمام آثاری که با رادیو کردی کرمانشاه که سرپرست آن محمد عبدالصمدی و هنر میرزاده ضبط شده‌است، حس خاصی دارد و در حافظه جمعی مردم، ماندگار شده‌اند.


پانویس