سید مجتبی میرزاده

از یاقوت
(تغییرمسیر از مجتبی میرزاده)
مجتبی میرزاده

سید مجتبی میرزاده (زاده ۲۷ اسفند ۱۳۲۴ در کرمانشاه – درگذشته ۲۶ تیر ۱۳۸۴ در تهران) نوازنده ویلن، کمانچه، سه‌تار و آهنگساز کلاسیک، سنتی و پاپ ایرانی بود. وی برای هنرمندان بسیاری آهنگ ساخته‌است و آهنگ‌سازی فیلم‌های چندی را بر عهده داشت و گسترهٔ وسیعی از آهنگ‌ها را نواخته‌است؛ از تکنوازی ویلن در موسیقی کردی و فارسی گرفته تا نوازندگی به همراه گروه در ضبط‌های استودیویی، از موسیقی محلی گرفته تا موسیقی کلاسیک غربی و پاپ، جاز و بلوز، از موسیقی سنتی تا ترانه‌های کوچه‌بازاری و سرود‌های انقلابی و موسیقی فیلم. در آن اوان، علیرغم مخالفت پدرش با نوازندگی کردن، به‌ناچار به صورتِ خودخوانده و بی‌بهره‌گیری از استادی جدّی مجبور بوده نواختنِ ویولن را با گوش‌دادن به نوازندگی‌هایی که از رادیو پخش می‌شده، فرابگیرد.

یادگیری ویولن با رادیو

«میرزاده»، در گفت و گو با فروغ بهمن‌پور در مجله مقام موسیقایی، بیان کرده بود: «یادش بخیر؛ با چه مصیبتی کارم را شروع کردم. یواشکی و دور از چشم پدر شروع کردم به تمرین در یک اتاق کوچک...؛ بدون معلم. آن موقع ساز، تنها از رادیو پخش می‌شد. من شیفته نوازندگی آقای پرویز یاحقی بودم. خیلی سعی می‌کردم که او را الگوی خودم قرار بدهم. شب و روز من شده بود آرشه‌کشی. بعد هم که کمی گذشت، چند کتاب درخصوص ساز ویولن به دستم رسید که خیلی کمک حالم شد».

سرانجام پدرش به اصرار یکی از آشنایان که علاقهٔ «مجتبی» را به ویولن دیده بود برای او یک ویولن خرید. او پیش از آن مدتی با سنتور برادر بزرگتر تمرین موسیقی کرده بود. پس از خریدن ویولن، چون معلمی برای یادگیری ویولن نمی‌یابد، خود با استفاده از آهنگ‌های آن زمان رادیو شروع به یادگیری ویولن می‌کند.

«مجتبی میرزاده» در همان نوجوانی از کرمانشاه به سنندج می‌رود و در آنجا می‌تواند با فراغت خاطر بیشتری به ساز زدن بپردازد. وی در سنندج با ارکستر حسن کامکار (پدر اعضای اصلی گروه کامکارها) همکاری می‌کند و پس از چندی دوباره در سال ۱۳۳۹ به کرمانشاه بازمی‌گردد و در این باره می گوید: «من به رادیو کرمانشاه رفتم و صدای ساز من مورد تأیید استادانِ آن زمان قرار گرفت. آهنگ‌های متعددی تنظیم کردم که با صدای «حسن زیرک»، «ابراهیم خوشنوا»، «مرتضی تندر»، «مظهر خالقی» و خیلی‌های دیگر ضبط و پخش شد».

سرود «به لاله در خون خفته» از سرود‌های محبوب دانش‌آموزی است که در سال‌های پس از انقلاب در مدارس توسط گروه‌های سرود باز تولید شده است. این سروده نوشته جهانبخش پازوکی شاعر و آهنگساز است که آن را در کشاکش روز‌های مبارزه برای انقلاب به همراه مجتبی میرزاده آهنگسازی و همراه با گروه کر ضبط کرد. همچنین، سرود بوی گل سوسن و یاسمن آید را به وی نسبت داده اند (در برخی منابع، اثرِ محمدعلی ابرآویز ذکر شده‌است.)

همکاری با رادیو تهران

میرزاده در سال ۱۳۴۶ با کسب رتبه سوم آزمون در دانشگاه هنرهای زیبا پذیرفته می‌شود و یک سال بعد هم از آزمون رادیو با تأیید بزرگانی چون مرحومان استادان «علی تجویدی»، «مصطفی کسری»، «حبیب‌الله بدیعی» و «محمد میرنقیبی» سربلند بیرون می‌آید تا بدین ترتیب همکاری خود را با رادیو در تهران آغاز کند».

در آن سال ها با ارکسترهای باربد، نکیسا و فارابی به عنوان نوازنده ویولن آغاز می‌کند. ساز تخصصی او، ویولن و کمانچه بود و با سه تار و سنتور آشنایی کامل داشت. در کارنامه او، تعداد زیادی آثار موسیقی سنتی، فولکلور و پاپ همراه با بیش از ۴۰ موسیقی فیلم دیده می شود.

ردپای ویولن نوازی استاد میرزاده در دو شاهکار کردی مشهور

ردپای ویولن نوازی زیبا استاد میرزاده را می توان در بسیاری از شاهکارهای استاد حسن زیرک یافت، اما جالب است بدانید که پنجه های طلایی او در مقام کردی شاهکار (ئه‌ی مانگ من و تۆ هه‌ر دوو هاو ده‌ردین) با صدای جاودانه استاد «طاهر توفیق» و آهنگ مشهور و فراموش نشدنی (گیانه به‌سیه‌تی) از استاد «علی مردان» هم حضور دارد.

زمانی که اساتید نامدار موسیقی کردی «طاهر توفیق» و «علی مردان»، سفری به کرمانشاه داشته اند و در مدت اقامتشان در کرمانشاه به همراه ارکستر این شهر برنامه هایی اجرا می کنند در دو اثر یاد شده ویولن کم نظیر مرحوم مجتبی میرزاده با آنها هم نوا می شود و شاهکارهایی زیبا خلق می شود.

کامبیز روشن‌روان، سال ٩٢ در یادداشت «دولت عشق» در روزنامه شرق می نویسد: «در ضبط‌های استودیویی، نوازندگان برای اولین بار نُت‌های مربوط به ساز خود را که باید اجراکنند، می‌بینند. بنابراین برای کسب آمادگی و اجرای بهتر موسیقی، قسمت‌هایی از نُت‌ها را قبل از اجرا تمرین می‌کنند. ولی مجتبی گویی تمام آن نُت‌ها را از قبل آماده کرده و این‌گونه به نظر می‌رسید که موسیقی را بارها اجرا کرده است. چنان با تسلط، مهارت، شور و احساس می‌نواخت که به سختی می‌توانستم باور کنم اولین باری است که نُت‌ها را می‌بیند».

در بخش آهنگ های انقلابی نیز شاید کمتر کسی بداند که آهنگ سرودهای معروف به لاله در خون خفته، بوی گل سوسن و یاسمن آید و خجسته باد این پیروزی که به یُمنِ آزادی خرمشهر از تصرف بعثیان ساخته شد، از آثار این نابغه کرمانشاهی باشد.

گفتاورد

در یک مهمانی، میزبان موسیقی زیبایی گذاشت که من متوجه شدم که این موسیقی باید ساخته یک ایرانی باشد. در حالی که دیگر مهمانان می گفتند خیر این آهنگساز روسی یا خارجی است. من با اطمینان گفتم این آهنگساز قطعاً ایرانی و مرجحاً میرزاده است. زیرا کمانچه ای در اثر بود که من ذهنم به وی معطوف شد. منتها من چون موسیقی را قبلاً نشنیدم، نتوانستم اظهارنظر قاطع کنم. به همین خاطر، گفتم چه خوب است که با خود میرزاده در میان بگذاریم. با وی تماس گرفتیم. برای وی موسیقی را گذاشتیم وی گفت: بله! کاری از من است. موسیقی فیلم “دالاهو” است. تعریف می کرد من یکبار صبح رفتم استودیو در اتاق فرمان استودیو نشستم و فیلم را دیدم به صورت بداهه این موسیقی را ساختم. میگفت عمده سازهای ارکستر را خودم زدم (تا جایی که تبدیل به یک ارکستر بزرگ شده بود!) یکی از ویژگی‌های میرزاده این بود که همواره در پشت صحنه کارهای هنری میکرد.

مجتبی از نظر قدرت نوآوری و ابداع، بهترین نوازنده‌ای بود که در طول عمرم دیدم

مظهر خالقی، خواننده مشهور کرد، درباره مجتبی میرزاده می‌گوید: همیشه نیز گفته‌ام، حسن زیرک شهرتش را مدیون میرزاده است. چون حسن زیرک قبل از مجتبی، به رادیو تهران رفته بود و آن‌جا با ارکستر بزرگ آواز خوانده بود، اما به نظر من، این آثار زیاد مردمی نشدند و بیشتر آن‌ها از ذهن پاک شده‌است. [زیرک] در تهران با ارکستر مشیر همایون شهردار کار کرده بود، هیچ‌کدام از این آثار موجب شهرت حسن زیرک نشده بود و کارهایش وارد جامعه نشد، حتی آثاری که در رادیو بغداد ضبط کرده بود، زیاد مورد توجه قرار نگرفت، اما تمام آثاری که با رادیو کردی کرمانشاه که سرپرست آن محمد عبدالصمدی و هنر میرزاده ضبط شده‌است، حس خاصی دارد و در حافظه جمعی مردم، ماندگار شده‌اند.