مژگان مطهری
| طنزپرداز | |
| اطلاعات شخصی | |
|---|---|
| تاریخ تولد | ۱۳۴۸ (۵۵–۵۶ سال) |
| ملیت | ایرانی |
| اطلاعات هنری | |
| عنوان هنری | طنزپرداز و کاریکلماتور‌نویس |
کاریکلماتورهای مژگان مطهری
در حلقه رندان (جلسه ۱۴۳)
0:00
0:00
مژگان مطهری (زادۀ ۱۳۴۸) طنزپرداز و کاریکلماتور‌نویس ایرانی است. از وی کتاب طنز «در دستگاه شور به یاد شیرین می‌نواخت» توسط انتشارات نصیرا در سال ۱۳۹۳ منتشر شده است. همچنین برگزاری کارگاه آموزش کاریکلماتور، در سابقه او به چشم می‌خورد.
چند کاریکلماتور از مژگان مطهری
| شماره | جمله |
|---|---|
| ۱ | قبض موبایلش را که دید عاشقی از سرش پرید. |
| ۲ | تلفن‌های اعتباری، اعتبار مخابرات را زیر سوال بردند. |
| ۳ | سایه انسان در روزهای آفتابی، همراه اولش محسوب می‌شود. |
| ۴ | چشمانت را پشت ویترین عینک، قیمتی‌تر دیدم. |
| ۵ | آنقدر رنجور بود که کفن، لباس عافیتش شد. |
| ۶ | در دستگاه شور به یاد شیرین می‌نواخت. |
| ۷ | در مایه دشتی دلبری می‌کرد. |
| ۸ | قانون را خوب می‌نواخت و سخت اجرا می‌کرد. |
| ۹ | گاهی اوقات دندان عقل انسان را دیوانه می‌کند. |
| ۱۰ | دو مادر ورزش‌هاست و این فوتبال دایه مهربان‌تر از مادر! |
| ۱۱ | آدم بدبین از نیمه خالی لیوان آب می‌نوشد. |
| ۱۲ | انسان فقیر نان را نه به نرخ روز که به خون دل می‌خورد. |
| ۱۳ | بهار فصل چراست و آغاز سال نو برای کودک فقیر، آغاز چراهاست. |
| ۱۴ | مرغداری، حرمسرای خروس است. |
| ۱۵ | بعضی‌ها گران بودن ماهی را گردن پولکی بودنش می‌اندازند. |
| ۱۶ | چوب درخت با کلاس از کلاس درس سر در می‌آورد. |
| ۱۷ | کودکان، بازار بستنی یخی را داغ کردند. |
پیوند به بیرون
