میگویم نه! ماه مبارک سفر نمیآیم... اصلاً برکاتی در ماه مبارک هست که در ماههای دیگر نیست... شما به ز من میدانید، باید از این فیوضات استفاده کرد... عمر برف است و آفتاب تموز... حسین خودش چوب این منبرها را رنده کرده است. به تأسف سری تکان میدهد و میگوید: ــ سفری بود به کرهٔ شمالی... بیسجامپ و سقوط آزاد از منبر میپرم پایین؛ جوری که عبا و عمامه همان بالا جا میماند! ــ کرهٔ شمالی؟! میآیم! همین امروز هم اگر باشد، میآیم. ــ هنوز نگفتهام همسفرانمان را... ــ میآیم... بدون شرط! به فرودگاه امام خمینی که میرسیم تقریباً همهچیز همانجور است که حدس میزدم. سه نفر از حزب مؤتلفه آمدهاند و دو نفر هم با تجهیزات عکاسی و فیلمبرداری. من کت را گذاشتهام در کاور و کنار کیف دستی میآورمش تا فردا در فرودگاه پیونگیانگ بپوشم، اما باقی تقریباً همه مرتب و یکدست، کت و شلوار پوشیدهاند. سلامی و علیکی. چشم میدوانم و حسین دعایی را نمیبینم. بعد از یکی از دوستان عکاس میپرسم که آقای دعایی نیستند؟ میخندد: ــ چرا! هستند. دوباره دور و بر را نگاه میکنم. خبری از سیدحسین نیست. دوست عکاس جواب میدهد: ــ خودم هستم! سیدمجتبا دعایی! میفهمم در جلساتی که پیش از سفر تشکیل شده است، حسین دعایی عذر آورده است و نیامده است و به جای او دو نفر از شرکت، یکی اخویش مجتبا و دیگری هم آقای سیدموسوی همسفر خواهند بود. البته در اسنادِ سفر، من هم نفرِ سومِ شرکت هستم! پروازمان دقایقی بعد از اذان مغرب خواهد بود. روزهٔ روز بیست و سوم را باز میکنیم و سوار میشویم. مجتبا برای جمع آب معدنی میگیرد و تهِ ثواب افطار را با یک بطری آبمعدنی جاروبرقی میکشد. حسین هم زنگ میزند همان موقع. بهش میگویم: ــ حسین جان! به نظرم کیلویی فروختی ما را. آب هم میدهی که وزن اضافه کنیم!! کاش سنگ نمک هم میدادی برادرت میآورد. سنگ نمک، از ملزوماتِ مالفروشیهای دانشبنیانست! صبح فردا فرودگاه بیجینگ هستیم. هر چه باشد پکن در دهن بسیاری از اروپاییها و امریکاییها درست نمیچرخد. اتفاق خاصی نمیافتد. کتابی آوردهام و کمی هم سرگرم مطالعه.
نیمدانگ پیونگیانگ (کتاب)
تصویری از جلد کتاب | |
| اطلاعات کتاب | |
|---|---|
| نویسنده | رضا امیرخانی |
| تاریخ نگارش | ۱۳۹۸ |
| موضوع | سفرنامه |
| سبک | رمان |
| زبان | فارسی |
| تعداد صفحات | ۳۴۴ |
| قطع | رقعی |
| اطلاعات نشر | |
| ناشر | افق |
| شابک | 9786003538566 |
نیمدانگ پیونگیانگ مجموعهای از مشاهدات و یادداشتهای دو سفر رضا امیرخانی به کشور کره شمالی است که نخستینبار توسط نشرِ «افق» منتشر شد و در قالب سفرنامه (یا خاطرات میدانی) در دسترس خوانندگان قرار گرفت.
نسخه کاغذی کتاب حدود ۳۴۳ صفحه است. امیرخانی سفر اولیهاش به پیونگیانگ را در خرداد ۱۳۹۷ انجام داد و کتاب مجموعهای است از گزارشها، روایتهای موضعدار و تأملهایی که او در دو سفرش به کرهٔ شمالی نوشته و در آن تلاش کرده تصویری از این کشور «فراتر از روایتهای صرفاً غربی یا صرفاً دولتمحور» ارائه دهد. کتاب در زمستان ۱۳۹۸ منتشر شد و خیلی زود به چاپ دوم رسید.
ساختار کتاب شامل سه بخش اصلی است که نویسنده در مقدمه با نام فرعی «الطریق ثم الرفیق» زمینه همراهیاش با هیئتی از ایران را توضیح میدهد؛ فصلهای کتاب که بهطور عام با عناوین «کیمچی»، «قاشقچی» و «چیطولی» شناخته شدهاند، ترکیبی از گزارشهای میدانی، توصیف مکانها و آدمها، بازتاب گفتوگوها با همراهان و میزبانان، و تأملات انتقادی - طنزآمیز نویسنده درباره مشاهداتش را پیش میکشند. در این فصول امیرخانی از جزئیاتی مانند زندگی روزمره مردم پیونگیانگ، مناسبات رسمی و نمایشهای دولتی، الگوهای فرهنگی و نیز تجربه شخصیِ خود در مواجهه با چارچوب بسته آن جامعه میگوید.
«کیم چی» فصل اول کتاب محسوب میشود. این فصل شامل اتفاقات و جریانات مختلف در سفر اول رضا امیرخانی در سال ۲۰۱۸ به کره شمالیست.
«قاشق چی» فصل بعدیست که درمورد انگیزهی نوشتن سفرنامه و مقدمات سفر دوم به کره شمالی توضیح میدهد.
«چیطولی» فصل سوم و آخرین فصل کتاب است که در واقع دومین سفر امیرخانی به کرهی شمالی به صورت مستقل است. این سفر که در سال ۲۰۱۹ صورت میگیرد، به سبب مستقل بودن نویسنده باعث شده است که جریانات و اتفاقات به زندگی عادی مردم کره نزدیکتر شود و مشاهدات عریانتر صورت بگیرد.
در لحن و زاویه دید، امیرخانی میکوشد بین دو امر متضاد تعادل برقرار کند. از یکسو از «غرضورزی» برخی گزارشهای غربی فاصله بگیرد و از سوی دیگر روایتهایی که صرفاً ستایشگر دستگاه حکومتیاند را بازتولید نکند؛ نتیجه اثری است که در آن هم کنایه و طنزِ ادبی دیده میشود و هم شرح دقیقِ وضعیت اداری، فرهنگی و اقتصادیِ نقاطی از پیونگیانگ.
سبک نوشتاری امیرخانی در این کتاب، روان، طنزآمیز و تحلیلی است. او از توصیفهای دقیق و ثبت تصاویر بهره میگیرد تا خواننده را در فضای کتاب غرق کند. یکی از ویژگیهای مهم این اثر، تلاش نویسنده برای خالی کردن ذهن خود از پیشفرضها درباره کره شمالی است تا بتواند روایتی مستند و بیطرفانه ارائه دهد. این اثر، نه تنها خواننده را با جنبههای ناشناخته این کشور منزوی آشنا میکند، بلکه نوعی نگاه متفاوت به سفرنامهنویسی را نیز ارائه میدهد.
نویسنده
رضا امیرخانی نویسنده و منتقد ادبی ایرانی است. او مدتی رئیس هیئتمدیره انجمن قلم ایران بود. او تاکنون آثار مختلف رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه، سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی را نگارش کرده است. برخی از آثار وی به زبانهای روسی، اندونزیایی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده است. وی از پرطرفدارترین رماننویسان ایرانی است و تا کنون جوایز و افتخاراتی از برای نوشتن آثارش به دست آورده است.
معرفی کتاب
سفرنامهای است که در آن نویسنده تجربیات خود از دو سفر به کره شمالی را روایت میکند. این اثر در سه فصل «کیم چی»، «قاشق چی» و «چیطولی» به بررسی مشاهدات شخصی نویسنده از زندگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این کشور پرداخته است. امیرخانی، با قلمی روان و شیوا، تلاش کرده تصویری نزدیک به واقعیت از کره شمالی ارائه دهد که کمتر در رسانههای رایج دیده میشود.
این کتاب در سال ۱۳۹۸ توسط انتشارات افق در ۳۴۴ صفحه منتشر شد.
شخصیت اصلی و پیام داستان
محور اصلی داستان، خود نویسنده است که بهعنوان مسافری ایرانی، به همراه گروهی در خرداد ۱۳۹۷ به کره شمالی سفر میکند. تجربیات او شامل تعامل با مردم، مشاهدهٔ قوانین خاص و بررسی محدودیتهای حاکم بر جامعه است. فصل اول کتاب، مشاهدات نویسنده در سفر اولش را بازگو میکند؛ فصل دوم پس از بازگشت او به ایران نوشته شده و نگاهی تحلیلیتر دارد؛ و فصل سوم که حاصل سفر دوم است، به جزئیات بیشتری از تعاملات اجتماعی پرداخته است. نویسنده به دور از هرگونه پیشداوری، تلاش کرده است تصویری بیطرفانه از این کشور ارائه کند.
سبک نوشتاری و ویژگیهای ادبی
سبک نوشتاری امیرخانی در این کتاب، روان، طنزآمیز و تحلیلی است. او از توصیفهای دقیق و ثبت تصاویر بهره میگیرد تا خواننده را در فضای کتاب غرق کند. یکی از ویژگیهای مهم این اثر، تلاش نویسنده برای خالی کردن ذهن خود از پیشفرضها دربارهٔ کره شمالی است تا بتواند روایتی مستند و بیطرفانه ارائه دهد. این اثر، نه تنها خواننده را با جنبههای ناشناختهٔ این کشور منزوی آشنا میکند، بلکه نوعی نگاه متفاوت به سفرنامهنویسی را نیز ارائه میدهد.