هادی انباردار

از یاقوت
هادی انباردار
تهیه‌کننده و مدیر تولید
اطلاعات شخصی
تاریخ تولد۲۸ تیر ۱۳۵۳ ‏(۵۱ سال)
ملیتایرانی
زبان مادریفارسی
محل تولدتهران
تحصیلاتمدیریت بازرگانی
اطلاعات هنری
زمینه فعالیتتهیه‌کننده، مجری‌ طرح و بازیگر
اطلاعات ارتباطی
آدرس اینستاگرامهادی انباردار


هادی انباردار (زاده ۲۸ تیر ۱۳۵۳ در تهران) تهیه‌کننده، مجری‌ طرح و بازیگر ایرانی است. او که فارغ‌التحصیل رشته‌ مدیریت بازرگانی است، از سال ۱۳۶۷ وارد سینما شد و در سال ۱۳۷۷ مؤسسه فرهنگی هنری سینمایی ایما فیلم را تأسیس کرد.

از جمله فعالیت‌های سینمایی_ تلویزیونی انباردار می‌توان به فیلم‌های «انفجار در اتاق عمل»، «بر بال فرشتگان»، «ویرانگر»، «رفقای خوب»، «سرگذشت من»، «قصه‌های شب» و «همه ایرانی هستیم» اشاره کرد.

آثار

عنوان نوع سال نوع فعالیت
صلیب سینمایی ۱۳۹۹ تهیه‌کننده و مدیرتولید
ماهی و برکه سینمایی ۱۳۹۷ تهیه‌کننده
ماه‌گرفتگی سینمایی ۱۳۹۵ تهیه‌کننده
دویدن با شب سینمایی ۱۳۹۳ تهیه‌کننده
بوی گندم سینمایی ۱۳۸۹ مدیرتولید و مجری طرح
حرکت اول سینمایی ۱۳۸۷ مدیرتولید و مجری طرح
دلخون سینمایی ۱۳۸۷ مدیر اجرایی
در شهر خبری نیست هست سینمایی ۱۳۸۶ بازیگر
خانه‌ای در شن سینمایی ۱۳۸۲ مجری طرح
بوتیک سینمایی ۱۳۸۲ مدیرتولید
پرنده باز کوچک سینمایی ۱۳۸۰ مدیرتولید
آقای رئیس جمهور سینمایی ۱۳۷۹ مدیرتولید
لوکوموتیوران سینمایی ۱۳۷۹ بازیگر و دستیار کارگردان
لانه عقابها سینمایی ۱۳۷۸ مدیرتولید
نابخشوده سینمایی ۱۳۷۵ بازیگر و دستیار کارگردان
دشمن سینمایی ۱۳۷۴ بازیگر
ویرانگر سینمایی ۱۳۷۴ بازیگر
پرواز از اردوگاه سینمایی ۱۳۷۳ بازیگر و مدیر روابط عمومی
بر بال فرشتگان سینمایی ۱۳۷۱ بازیگر
انفجار در اتاق عمل سینمایی ۱۳۷۰ بازیگر
سریال شب رو نمایش خانگی ۱۴۰۰ تهیه‌کننده
مجموعه سه دونگ سه دونگ تلویزیونی ۱۳۹۰ مدیرتولید
مقبره نحس تلویزیونی ۱۳۸۴ مجری طرح و مدیر تولید
رفقای خوب تلویزیونی ۱۳۸۲ بازیگر
بازگشت پرستوها تلویزیونی ۱۳۷۶ بازیگر

گفتاورد

سینمای خانواده هنوز در سینمای ایران به‌جایگاه اصلی خودش نرسیده است و من فکر می‌کنم قداست این جایگاه حفظ نشده است چراکه اگر بخواهیم این سینما را براساس آموزه‌های دینی و اسلامی دنبال کنیم باید مباحث زیادی را در دل آن بگنجانیم.
اگر فیلمسازان و متصدیان سینما در ایران همگی به مسائل دینی و قرآنی تسلط داشته باشند، به‌بهترین شکل خواهند توانست مبانی خانواده را استخراج کنند و به شکل درست انعکاس دهند. سینمای خانواده هنوز در ایران و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه اصلی خودش را پیدا نکرده است درحالی که به‌راحتی در فیلم‌هایی که در تلویزیون و سینما تولید می‌شود، می‌توانیم تاثیرات بسزایی داشته باشیم.
هرچند قدم‌هایی برداشته شده است اما هنوز در زمینه سینمای خانواده تلاش‌ها ضعیف و کم بوده است چراکه جایگاه خانواده در سینمای ما بعد از گذشت 43 سال بعد از انقلاب کمرنگ بوده است درحالی که خانواده مهم‌ترین رکن یک جامعه و مهم‌ترین مسئله کشور و حساس است که نیازمند موشکافی دقیق و روان‌کاوی است تا بتوان جایگاه خانواده را در سینما پیدا کرد.
فیلمنامه‌نویسان ما به ذهنیت درستی درباره مفهوم خانواده نرسیده‌اند تا بتوانند یک فیلمنامه خوب درباره این موضوع بنویسند؛ شاید این اتفاق تاثیرگرفته از جامعه و سبک زندگی غیرایرانی باشد. وقتی یک فیلم خانوادگی و یا اجتماعی نمایش داده می‌شود خانواده‌ها اکثراً گروهی به دیدن آن می‌روند درحالی که شاید در یک فیلم، مخاطب فرزند خانواده که یک نوجوان است، نباشد لذا در این فضا تاثیرپذیری کوتاه‌مدت و لحظها‌ی و حتی بلند مدت صورت می‌گیرد. بسیاری از فیلم‌هایی که به اسم خانواده تولید می‌شود اصلا مناسب یک خانواده نیست و باید در این آثار نیز گروه‌بندی و مرزبندی صورت بگیرد.
در کمدی‌های سینمای ایران شاهدیم محور فیلم، دیالوگ است؛ مخاطبان نوجوان وقتی این فیلم‌ها را می‌بینند یاد می‌گیرند درحالی که این فیلم مناسب این مخاطب نیست. البته این اتفاق در سینمای کودک نیز وجود دارد؛ فیلم‌های کودکان ما را بزرگسالان تماشا می‌کنند و فیلم کودک ما اصلاً مناسب این گروه سنی نیست و همه اینها نشان می‌دهد هنوز خانواده در سینمای ما به جایگاه مطلوب خودش نرسیده است که باید توجه بیشتری صورت گیرد و نیاز است در این زمینه کارشناسی در سطوح مختلف صورت گیرد تا بتوانیم تاثیرات این آثار را در دراز مدت در سینما ببینیم.
جشنواره فیلم حوا به شرط برنامه‌ریزی دقیق و منسجم می‌تواند یک حرکت خوب و تاثیرگذار باشد؛ تداوم داشتن جشنواره از اصل برگزاری آن مهم‌تر است تا نویسنده، تهیه کننده و کارگردان از این فرصت استفاده و با فیلم‌هایشان الگوسازی کنند. جشنواره حوا یک کار اصولی و ریشه‌ای است و می‌تواند یک تلنگر و آگاه‌سازی برای فیلمسازان برای پرداختن دقیق به خانواده باشد.[۱]

متأسفانه هم و غم مدیران سینمایی پرداختن به فضاهایی جز دفاع مقدس است و به همین علت است که ما شاهد مهجوریت و سرخوردگی این سینمای اصیل و ارزشمند هستیم. بنده معتقدم تمامی معضلات حوزه سینمای دفاع مقدس به مدیران فرهنگی و سینمایی برمی گردد. متأسفانه گویا مدیران این سینما را فراموش کرده‌اند و تنها در کلام هرزگاهی از این سینما یاد می‌‌کنند.
ما نباید فراموش کنیم که در دهه ۶۰ سینمای دفاع مقدس ما شکوه و جلوه عظیمی داشت و به شدت از آن استقبال می‌‌شد. خیلی از فیلمسازان اصلاً با همین فیلم‌های دفاع مقدس بود که به سینما علاقمند شده و وارد آن شدند. در آن دوره شرایط ساخت این فیلم‌ها نیز بسیار راحت‌تر بود و فیلمسازان به راحتی به ادوات و تجهیزات متعدد برای تولید فیلم دسترسی داشتند و این همه بروکراسی‌های پیچیده امروزی در تولید حاکم نبود.
امروز اگر فیلمسازی دغدغه‌اش تولید فیلم در حوزه سینمای دفاع مقدس باشد آنقدر درگیر بروکراسی‌های پیچیده اداری می‌‌شود که از تصمیم خود سرخورده و پشیمان می‌‌شود. این بروکراسی‌ها از زمان پروانه ساخت شروع می‌‌شود تا گرفتن مجوزهای متعدد از سپاه و ارتش و... متأسفانه این مسائل باعث می‌‌شود تا رغبت برای تولید این نوع آثار روز به روز کمتر از قبل شود.
بعد از سال‌ها که از جنگ جهانی دوم می‌‌گذرد هنوز شاهد تولید فیلم‌های پارتیزانی در این خصوص هستیم که اتفاقاً مخاطبان خاص خود را هم دارد و مردم دنیا از این فیلم‌ها استقبال می‌‌کنند اما ما قدر دفاع مقدس مان را نمی‌دانیم و با اینکه هنوز سال‌های زیادی از آن دوران نگذشته در خصوص تولید فیلم در این باره کم کاری می‌‌کنیم.
واقعاً نمی‌دانم وقتی شخص اول مملکت چنین دغدغه ای دارد و چنین به صراحت در این باره سخن می‌‌گوید پس چرا مسئولان فرهنگی دست روی دست گذاشته‌اند و در این راستا کار درخور توجهی صورت نمی‌دهند؟ این باعث تأسف است که گوش شنوایی حتی برای شنیدن سخنان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی وجود ندارد و به فرمایشات این بزرگوار نیز توجه نمی‌شود. این باعث تأسف است که ما بسیاری از شهدا و سرداران بزرگی را داریم که هنوز بخش کثیری از مردم به واسطه کم کاری‌های صورت گرفته در حوزه فرهنگی آنها را نمی‌شناسند.
تولید فیلم دفاع مقدسی نیاز به حمایت دولتی دارد؛ بدیهی است که بخش خصوصی روی این فیلم‌ها سرمایه‌گذاری نمی‌کند و می‌‌رود فیلم‌هایی مانند «فسیل» می‌‌سازد که بتواند فروش داشته باشد و از قبل آنها تجارت کند؛ حال در این شرایط وظیفه دستگاه‌ها و نهادهای دیگر مانند سازمان اوج و انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و بنیاد فرهنگی روایت و حوزه هنری و خلاصه همه نهادهای حامی سینمای انقلاب چیست؟ چرا این نهادها کاری نمی‌کنند؟ چرا بخش‌های فرهنگی بسیج، سپاه، بنیاد شهید، ارتش و... آنچنان که باید در این حوزه فعال نیستند؟
باعث تأسف است که علیرغم این همه دستگاه و نهاد و ارگان سینمای دفاع مقدس رو به تعطیلی گذاشته است. مسئولان سینمایی و فرهنگی کشور باید این سینمای ارزشمند را سر پا نگه دارند تا نسل جوان از گذشته آگاه شود و بداند در آن روزگار چه ایثار و فداکاری‌هایی صورت گرفته تا امروز آنها در امنیت و آرامش کامل زیست می‌‌کنند.
بنیاد سینمایی فارابی در این سال‌ها فیلم‌هایی تولید کرده که ضعف‌های جدی داشته‌اند. دلیل این اتفاق آن است که از متخصصان و کسانی که در دوران هشت سال دفاع مقدس حضور داشته‌اند در این فیلم‌ها استفاده نشده است. اصلاً اینکه بنیاد سینمایی فارابی به عنوان نهادی که متخصص تولید فیلم‌های کودک و نوجوان است به سمت تولید فیلم‌های دفاع مقدسی رفته غلط است! فارابی بهتر است به سینمای کودک بپردازد که جشنواره‌اش تعطیل نشود.
مسأله این است که در سینما کسی درست سر جای خود قرار نگرفته! همین اتفاق باعث شده تا ما با محتوا و فرم ضعیفی در فیلم‌ها روبرو شویم! این اتفاق در حالی است که یک زمان کارهای درخشانی از نظر فرم و محتوا در این نوع سینما تولید می‌‌شد اما متأسفانه سال‌ها است چنین اتفاقی را مشاهده نمی‌کنیم.[۲]


پانویس

  1. سینمای خانواده به جایگاه اصلی‌اش نرسیده است، تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.
  2. هم و غم مدیران سینمایی پرداختن به فضاهایی جز دفاع مقدس است، تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ش.

پیوند به بیرون

حفظ خون شهدا،‌انگیزه حضور مردم در انتخابات است