بعد از ناآرامیهای اخیر و بحثهایی که بخشی از دهه هشتادیها درباره حجاب داشتند، خیلی از کارشناسان فرهنگی از کمکاری نهادهای سیاستگذار در طول سالهای گذشته در اینباره انتقاد کردند. در این شرایط شما مستند «بی حجابی اجباری» را ساختید. چه شد که به فکر ساخت این مستند رسیدید؟
من به همراه یک تیم پژوهشی از سال ۹۳ تا ۹۶ یک پروژه تاریخ شفاهی درباره قیام گوهرشاد و سالهای کشف حجاب رضاخانی را برای دفتر مطالعات انقلاب اسلامی کار میکردم. در این پروژه دنبال آدمهای قدیمی میگشتیم که از سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ خاطره داشته باشند. توانستیم با حدود هزار نفر در مشهد و روستاهای اطراف آن مصاحبه بگیریم. این عده یا خودشان شاهد عینی روزهای کشف حجاب بودهاند، یا به نقل قول از پدر و مادرهایشان خاطرات آنها را تعریف میکردهاند. این پروژه آنقدر برای من جالب بود که بعد از پایان آن دنبال فرصتی بودم که بتوانم مستندی هم درباره آن تولید کنم.
چه چیزی در این مصاحبهها برای شما جذاب بود؟
چیزی که برای من در این قضیه جذابیت داشت این بود که در آن سالها خیلی از دختران ایرانی به خاطر قانون منع حجاب از تحصیل بازمانده بودند. آنها مجبور بودند بین ادامه تحصیل و حجاب یکی را انتخاب کنند و به خاطر پیشینه دینی و فرهنگی خود مجبور شده بودند از ادامه تحصیل انصراف بدهند. این برای من خیلی جالب بود که رضاخانی که گفته بود میخواهد تمدن جدیدی ایجاد و زن را مترقی کند، با این کار جلوی پیشرفت خیلی از زنان را گرفت. قبل از رضاخان ما سابقه تحصیل دختران را داشتیم. حتی در مشهد مدارس دخترانه داشتیم.
ما تحقیقی انجام دادیم که ببینیم وضعیت تحصیل دختران چگونه بوده است که رسیدیم به مدرسه فروغ السلطنه مشهد که سالها قبل از حکومت رضاخان توسط خانم فروغ السلطنه آذرخشی تأسیس شده بود. دیدیم چه جالب، مدرسهای بوده که دخترها درس میخواندند، ولی سالهای کشف حجاب خیلی از دخترها مجبور به ترک تحصیل شدند. حتی ما به صورت ویژه با چند نفر از این خانمها توانستیم مصاحبه بگیریم که فیلمهای آن هم موجود است. کمکم به ذهنم رسید که این موضوع را در دورههای مختلف تاریخی از جمله پهلوی اول و پهلوی دوم و حتی در غرب (غرب به معنای عقیدتی و نه لزوماً جغرافیایی) بررسی کنیم.
خیلی جالب است که حتی همین الان خیلی از کشورها مانع تحصیل دختران باحجاب میشوند، از جمله فرانسه، ترکیه، ارمنستان، الجزایر و انگلستان. به ذهنمان رسید برای این دوگانه تحصیل و حجاب یک کار مستند پژوهشی انجام بدهیم. طرحش را نوشتیم و فرستادیم سازمان هنری و رسانهای اوج. آنها با ساختش موافقت کردند و تیم تولید تشکیل شد و توانستیم کار را در مشهد تولید کنیم.
فرم مستند شما پژوهشمحور است، آورده این پژوهش در فیلم چیست؟
ما یک محقق تاریخ شفاهی در مستند داریم که مشغول پژوهش در موضوع دختران در مشهد است. او به اولین مدرسه دخترانه مشهد سر میزند و با مؤسس آن آشنا میشود. مدیر مدرسه به او میگوید طبق آنچه در سابقه مدرسه موجود است در فاصله سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ افت زیادی در تحصیل دختران اتفاق افتاده و میزان ثبت نام دختران در این مدرسه به طرز چشمگیری کم شده است.
پژوهشگر حساس میشود که علت آن را بفهمد. وقتی تحقیق میکند متوجه میشود آن سالها به خاطر قانون منع حجاب خیلی از دختران در مدرسه ثبت نام نکرده بودهاند. در هنگام پژوهش سری به دانشگاه فردوسی میزند و با دکتر هادی وکیلی، استاد تاریخ، صحبت میکند. او هم این قضیه را تأیید میکند و توضیح میدهد که قانون منع حجاب چه بوده است و در سالهای تصویب این قانون چه تغییراتی در تحصیل دختران رخ میدهد. از آن موقع محقق به این نتیجه میرسد که موضوع پروژهاش را از روی دختران محصل مشهدی به دوگانه تحصیل و حجاب برگرداند.
با راهنمایی اساتید میرود دنبال نمونههایی در ادوار تاریخی مختلف و چند خانم را پیدا میکند که در ایام کشف حجاب از تحصیل بازماندهاند و چند خانم هم که در زمان پهلوی دوم به خاطر حجم ابتذالی که در مدارس بوده است از تحصیل منصرف شدهاند. نمونههای زیادی هم از دختران خارجی در کشورهای مختلف پیدا میکند که به خاطر حجاب از تحصیل منع شدهاند. یکییکی اینها را در طول مستند بررسی میکند و به مخاطب نشان میدهد.
جمعبندی که محقق در مستند به آن میرسد این است که پدیدهای که ما اکنون در جامعه با آن روبهرو هستیم حجاب اجباری نیست و در واقع بیحجابی اجباری است. چطور به چنین جمعبندی رسیدید؟
ببینید همین درگیریهای تاریخی که زنان برای حفظ حجاب داشتند و ما در این مستند نمونههای زنده آنها را نشان دادیم این موضوع را ثابت میکند که حجاب تا چه حد در فرهنگ و تمدن ما بوده است. اما شبهههایی که بعداً ایجاد شدهاند مربوط میشوند به نقطه درگیری تمدنها که الان ما در اوج درگیری تمدنی هستیم. مهمترین مسئلهای که دشمن روی آن دست گذاشته زن است و میداند که اگر حجاب زن را بزند، خیلی از موضوعات دیگر را به راحتی میتواند بزند. ما در این مستند میخواهیم بگوییم زنان در هیچ جای دنیا نباید به خاطر داشتن حجاب از حق تحصیل که یک حق تثبیت شده برای هر انسانی است محروم شوند.
به نظر شما اتفاقات این چنینی در تاریخ معاصر مشهد چقدر جای کار دارند؟ رویدادهای مهمی را در تاریخ مشهد داشتهایم که میتوانند روایتها و ایدههای جذاب و نویی را به عنوان سوژه در اختیار هنرمندان قرار بدهند. ولی چرا هنرمندان کمتر به این سمت رفتهاند؟
بهترین چیزی که میتواند این برهه از تاریخ معاصر ما را ثبت کند تولید آثار هنری است. اما در عمل آثار زیادی تولید نشدهاند. در سالهای بعد از کشف حجاب به خاطر خفقانی که در جامعه بوده هنرمندان نتوانستهاند تولید کنند. امروز هم به نوعی دیگر به فراموشی سپرده شده است، درصورتیکه در اینباره سوژههای خوب و بومی و در دسترسی وجود دارد. هر هنرمندی در اطرافیان خودش هم که بگردد، کلی سوژه مرتبط پیدا میکند.
شما پیش از تولید این اثر جستوجو نکردید که ببینید چه کارهایی قبلاً با این موضوع ساخته شده است؟
چرا، به ندرت انجام شده است. در حد انگشت شماری در سه چهار سال اخیر که موضوع زنان در انقلاب اسلامی مهم شده کارهای پراکنده و کوچکی انجام شده است.
فکر میکنید چه ابعادی در این کارها نادیده گرفته شده است و امروز باتوجه به اتفاقات و شرایط سیاسی جامعه جای کار دارند؟
خود انتقال همین موضوع که روزی زن ایرانی به خاطر حفظ حجاب میجنگیده است امروز بیشتر از همه جای کار دارد. خیلی از همین دختران نوجوانی که امروز میگویند ما حجاب اجباری نمیخواهیم، شاید ندانند که مادربزرگهایشان کسانی بودهاند که به خاطر حفظ حجاب میجنگیدهاند. اگر این پیام از مادربزرگها به نسل امروزی انتقال داده شود، قطعاً میتواند خیلی مؤثر باشد. وظیفه هنرمند این است که بیاید و همین قصههای مادربزرگها را تبدیل به محصول کند؛ یعنی هنرمندها در رشتههای مختلف بتوانند براساس قصههایی که موجود است نشان بدهند که زن ایرانی چه سابقهای داشته و چگونه حتی سالها برای حفظ حجابش جنگیده است.
فکر نمیکنید این کار جواب معکوس بدهد؟ خیلی از فعالیتهای تبلیغی که در سالهای گذشته در حوزه حجاب صورت گرفته به ضدتبلیغ تبدیل شده است. به نظرتان این کار با چه ظرافتهایی باید همراه باشد؟
نه، اگر قصه را بدانند و بدانند که در چه سنگری باید بجنگند که بازی نخورند، به نظرم اتفاقاً خیلی هم به آنها آگاهی میدهد. آنها حرفشان این است که ما حجاب اجباری نمیخواهیم، درحالیکه ما میگوییم اصلاً چیزی به نام حجاب اجباری نداریم و اتفاقا بیحجابی اجباری داریم. حجاب که حتی قبل از اینکه اسلام به ایران بیاید، بوده است. خود ایرانیها قائل به حجاب بودهاند و اصلاً داشتن حجاب و عفت را یک ایثار فرهنگی میدانند. این ظرافتها را به نظرم هنرمند با توان هنری خودش میتواند روی اثر هنری پیاده کند. جوری که مخاطب به موضوع حجاب تشویق شود، نه اینکه دفع شود. خیلی از آن فعالیتهای تبلیغی که میگویید اتفاقاً اگر به وسیله هنر بیان میشدند خیلی بهتر میتوانستند اثرگذار باشند.
چه کسانی باید پای کار بیایند تا این اتفاقی که میگویید بیفتد؟ صرفاً اینکه خود هنرمندان بخواهند و بروند دنبال پژوهش کافی است، یا اینکه باید جاهایی که بودجههای فرهنگی میگیرند فعالتر شوند و چطور میشود فعالترشان کرد؟
وظیفه دستگاههای سیاستگذار است که از طریق ایجاد قوانین و حمایتهای مالی و معنوی از هنرمندان در این حوزه ورود کنند تا هنرمندان تشویق به فعالیت در این عرصهها شوند. مجموعههای پژوهشی مانند دفتر مطالعات انقلاب اسلامی یا مرکز اسناد آستان قدس رضوی میتوانند از طریق در اختیار قرار دادن این محتواها و پژوهشهایی که در سالهای گذشته انجام شده است به هنرمندان کمک کنند. بسیاری از هنرمندان هستند که میگویند ما مایلیم در این حوزه فعالیت کنیم، ولی دستمان از لحاظ محتوا خالی است. اگر تیمهای پژوهشی باشند که به ما اطلاعات بدهند، میتوانیم اثر هنری تولید کنیم.
پس فکر میکنید آنچه مهم است و مغفول مانده، دسترسی به منابع است و حمایتها باید بیشتر در جهت آسان کردن دسترسی به منابع و تولید محتواهای پژوهشی برای هنرمندان باشد؟ یعنی خود قصههایی که در دل اتفاقات وجود دارند آن قدر جذاب هستند که بتوانند هزینههای تولیدشان را دربیاورند؟
قطعاً همینطور است. معمولاً در این حوزهها سه ضلع داریم. یک ضلع راهبرد است که مثلاً در این موضوع همان راهبرد کلان جمهوری اسلامی درباره حجاب است و توسط دستگاههای سیاستگذار تعریف میشود. یک ضلع پژوهش است که کار محققان و پژوهشگران و دفترهای مطالعاتی است. یک ضلع هم این است که اینها را تبدیل به درام و قصه کنیم. این میشود وظیفه هنر و هنرمند. اگر این سه ضلع در کنار هم قرار بگیرند، آثار هنری خوب و شایان توجه و اثرگذاری تولید میشوند.[۲]
بی حجابی اجباری (مستند)
![]() پوستر فیلم | |
نام فیلم | بیحجابی اجباری |
---|---|
موضوع | کشف حجاب اجباری در دوره رضاشاه |
سبک | مستند |
کارگردان | مهدی عشقی رضوانی |
تهیهکننده | محمدمهدی خالقی |
مدیر تولید | محمد کریمی تلگرد ارشاد اسلامی |
محقق | مهدی عشقی رضوانی |
فیلمبرداری | علیمحمد خانیکی |
شرکت/سازمان تولیدکننده | سازمان هنری رسانهای اوج |
زمان | ۴۸ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
بیحجابی اجباری (تولید ۱۴۰۱) مستندی ایرانی با موضوع آثار اجتماعی کشف حجاب رضاخانی است.
این مستند به کارگردانی مهدی عشقی رضوانی، تهیهکنندگی محمدمهدی خالقی و توسط سازمان هنری رسانهای اوج تولید شده و به روایت بانویی پژوهشگر، موضوع زنان جامانده از تحصیل به دلیل اجبار بیحجابی در دوره پهلوی را بررسی میکند.
درباره مستند
مستند «بیحجابی اجباری»، به روایت بانویی پژوهشگر، موضوع زنان جامانده از تحصیل به دلیل اجبار بیحجابی در ایران در دوره پهلوی را بررسی میکند.
صدیقه عظیمی، امالبنین عباسی، فاطمه زینلی اصفهانی، مهدی محقق، معصومه غفوریان محمدزاده، بتول فتورچیانی، عبدالعلی شعاعی شهررضا، مرضیه شایسته خبازان راویان سالهای کشف حجاب در این مستند هستند.
فرمان کشف حجاب به صورت رسمی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ صادر شد. در این روز، جشنی از طرف علیاصغر حکمت که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت، در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند.
شاه طی نطقی همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشویق نمود و اعلام کرد که تاکنون نیمی از جمعیت کشور به حساب نمیآمدند زیرا در پرده به سر میبردند و ادامه داد که نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست و زن روحاً و اخلاقاً میبایست عفیف باشد.
از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند. آنهایی که جرئت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند.[۱]
عوامل
- کارگردان: مهدی عشقی رضوانی
- تهیهکننده: محمدمهدی خالقی
- مشاور کارگردان: محمدرضا دهشیری
- تصویربردار: علیمحمد خانیکی
- دستیاران تصویر: امیرحسین شیرپور، روحالله خالقی و یوسف خرمی
- صدابرداری و دستیار صدا: علیرضا اخلاقی و محمد عابدینی
- تدوین: ارشاد اسلامی
گفتاورد
پانویس
- ↑ «بیحجابی اجباری». دریافتشده در ۱ شهریور ۱۴۰۳.
- ↑ «فرهنگ و هنر سینما و تئاتر گفتوگو با کارگردان مستند «بیحجابی اجباری»». ۱۷ دی ۱۴۰۱. دریافتشده در ۱ شهریور ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون