تقی شجاعی

از یاقوت

این نوشتار توسط شخص آقای تقی شجاعی تأیید شده است.
این نوشتار توسط گروه پژوهشگران یاقوت راستی آزمایی و تأیید شده است.

تقی شجاعی
زمینه فعالیتادبیات
داستان‌نویسی
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱۶ دی ۱۳۶۶ ‏(۳۷ سال)
محل تولدخرمدره (استان زنجان)
پیشهداستان‌نویس
تحصیلاتفارغ‌التحصیل ر رشته دبیری تربیت بدنی
کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی
جوایزشایسته تقدیر جایزه کتاب سال دفاع مقدس
آثارپلنگ زخمی
این است آن نیست
سید من حسینی
وقتی بابا رئیس بود
احتناک
شریان


تقی شجاعی (زادهٔ ۱۶ دی ۱۳۶۶ در شهر خرمدره استان زنجان) نویسنده داستان و رمان است. شجاعی نامزد بیستمین جایزه ادبی قلم زرین برای کتاب پلنگ زخمی شد. همچنین، کتاب وقتی بابا رئیس بود از او در سال ۱۴۰۲ شایسته تقدیر جشنواره کتاب سال دفاع مقدس شد.

تحصیلات و آغاز فعالیت حرفه‌ای

تقی شجاعی دوره کارشناسی را در رشته دبیری تربیت بدنی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران و دوره کارشناسی‌ارشد فیزیولوژی ورزشی را در دانشگاه گیلان گذرانده است.

زندگی تقی شجاعی وقتی ۲۶ ساله بود با نوشتن گره خورد. او زمانی به نوشتن علاقمند شد که به‌عنوان نویسنده و سردبیر در یک نشریهٔ محلی مسجد فعالیت داشت. وی فعالیت حرفه‌ای داستان‌نویسی را ابتدا با نوشتن سفرنامه اربعین تحت عنوان سید من حسینی در سال ۱۳۹۵ آغاز کرد. بعد از آن مجموعه خاطراتی از شهدا را نوشت و در سال ۱۴۰۰ اولین رمان او تحت عنوان پلنگ زخمی منتشر شد.

آثار

عنوان ناشر سال انتشار
این است آن نیست شهید کاظمی ۱۳۹۵
سید من حسینی شهید کاظمی ۱۳۹۵
بی برادر مواسات ۱۳۹۷
احتناک نشر معارف ۱۴۰۰
پلنگ زخمی کتابستان معرفت ۱۴۰۰
وقتی بابا رئیس بود جمکران ۱۴۰۱
شریان کتابستان معرفت ۱۴۰۲

گفتاورد

این کتاب در دو دنیای کاملاً مجزا، یکی دنیای جنین که در رحم مادر است و بخشی دیگر در دنیای بیرون و فضای ارتباطی پدر و مادر جنین، شکل می‌گیرد. داستان من در ابتدا جنین نداشت و آن را از زبان سوم شخص نوشته بودم بعدها جرقه‌ای در ذهنم ایجاد شد که می‌توانم داستان را از زاویه دید یک جنین پیش ببرم که دنیا را از سطح بالاتری رصد می‌کند و دنیای پیش‌رو را با عالم قبلی مقایسه می‌کند. یک بار کل داستان را از زبان جنین نوشتم و بعد از مرور آن متوجه شدم داستان آن‌گونه که باید از آب درنیامده به همین دلیل تصمیم گرفتم دو زاویه دید انتخاب کنم که بخشی از آن را از زبان جنین و بخش دیگر را از زبان سوم شخص بنویسم. در کتاب بخشی که به زبان جنین است با تغییر فونت و بولد کردن حروف از بخش دیگر آن جدا شده است. تمام اتفاقاتی که برای انسان‌ها پیش می‌آید، همان انتخابی است که در دنیای قبلی خود داشته‌اند و با توجه به ظرفیتی که به آنها داده شده است این مسیر را انتخاب کرده‌اند. سعی کردم داستان مبتنی بر مطالعاتی که داشته‌ام، نوشته شود. جهان داستان، توهمی از واقعیت است و الزاماً خود واقعیت نیست. من برای مفهومی که می‌خواستم القا کنم از عناصر خیال و موضوعات مختلف بهره گرفتم که ممکن است مبتنی بر واقعیت جهان هستی نباشد به همین دلیل تا جایی که می‌شد تلاش کردم این مسائل اتفاق بیفتد. بخش‌هایی از داستان الهام گرفته از زندگی خود و اطرافیانم است که خود مشاهده‌گر آن بودم و یک بخش‌هایی هم است برای اینکه جذابیت و نمک داستان را حفظ کنم، اشخاص، روایت‌ها و حوادث فرعی دیگری را اضافه کردم تا به هدفی که مدنظر داشتم، برسم. من سعی داشتم به این اشاره کنم که چه اتفاقی می‌افتد که فرد اقدام به خودکشی می‌کند و به سمت آن کشیده می‌شود. به هر حال ما با جنینی روبه‌رو هستیم که قبل از اینکه بخواهد به دنیا بیاید می‌خواهد خودکشی کند. همچنین اسکیزوفرنی و تمایل به خودکشی را طوری در داستان گنجاندم که پاسخی به این داستان داده باشم. قصد داشتم شخصیت پارسا قریب را که پدر جنین و مانند من معلم است را به صورت باورپذیری به تصویر بکشم اما در برهه‌هایی به خاطر بیماریش و مشکلاتی که برایش پیش آمده است، اقدام به خودکشی می‌کند ولی کلیت شخصیت آن انسان مثبتی است و آن بُعد مثبت بر ابعاد منفی و ضعف‌های اخلاقی که در وجودش است، می‌چربد. من نوشتن دیالوگ و گفت‌وگو به زبان معیار را دوست دارم زیرا فکر می‌کنم در همین فضای مجازی که با یکدیگر صحبت می‌کنیم به مرور از زبان معیار فاصله می‌گیریم که ممکن است آیندهٔ خوبی برای ادبیات نباشد. کتاب شریان، ۱۱ فصل دارد و هر فصل با جملهٔ گیرایی آغاز می‌شود و هر جمله مربوط به بخشی از کتاب در همان فصل است که این شیوه را در اثر دیگر خود به نام «پلنگ زخمی» اجرایی کردم. کتاب «پلنگ زخمی» اولین رمان نوجوان من با موضوع انحرافات جنسی است که در دوران بلوغ نوجوانان اتفاق می‌افتد و تلاش داشتم به سمت موضوعی بروم که دغدغهٔ نوجوانان امروز باشد. ممکن است کتاب ضعف‌هایی داشته باشد اما توانستم این معضل و راهکارهای پیشگیری از آن را در قالب داستان و به دور از کلیشه بیان کنم و طبق بازخوردهایی که گرفتم فکر می‌کنم مؤفق بوده‌ام.[۱]


پیوند به بیرون

پانویس

  1. «تقی شجاعی در برنامهٔ «جلد دوم» مطرح کرد». دریافت‌شده در ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون