ره بر همان قدر که ره بر تیم حفاظت است، ره بر مردم نیز هست، ره بر نیروی انتظامی، ره بر چتربازان مرز نشین، ره بر جوانان برومند، ره بر پیرمردان بی دندان، ره بر فرزندان بی کس شهدا، ره بر رانندههای فرمانداری، ره بر پسران نماز جمعه، ره بر دختران خیابان، ره بر هپی برادرز، ره بر خواهران زینب، ره بر چپ، ره بر راست، ره بر استان دار، رهبر فرماندار، ره بر بلوچ، ره بر زابل، ره بر سیستان، ره بر شیعه، ره بر سنی، ره برکرد و ترک و ترکمن، ره بر یاروها، ره بر بچههای نشر آثار، ره بر بچههای مخالف نظام…
داستان سیستان (کتاب)
![]() تصویری از جلد کتاب | |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | رضا امیرخانی |
تاریخ نگارش | ۱۳۸۲ |
موضوع | سفر رهبری به سیستان |
سبک | سفرنامه |
زبان | فارسی |
تعداد صفحات | ۲۰۶ |
قطع | رقعی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | قدیانی |
شابک | 9789644177064 |
کتاب داستان سیستان اثر رضا امیرخانی، سفرنامهای است که به روایت ده روز همراهی با آیتالله العظمی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سفر سال ۱۳۸۱ به استان سیستان و بلوچستان میپردازد. این اثر که در سال ۱۳۸۲ منتشر شد، با سبک داستانی، طنز و مستندنگاری، حاشیههای سفر و مسائل اجتماعی همچون روابط شیعه و سنی را به تصویر میکشد و مواضع رهبر ایران دربارهٔ برابری و وحدت اسلامی را منعکس میکند.
نویسنده
رضا امیرخانی نویسنده و منتقد ادبی ایرانی است. او مدتی رئیس هیئتمدیره انجمن قلم ایران بود. او تاکنون آثار مختلف رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه، سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی را نگارش کرده است. برخی از آثار وی به زبانهای روسی، اندونزیایی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده است. وی از پرطرفدارترین رماننویسان ایرانی است و تا کنون جوایز و افتخاراتی از برای نوشتن آثارش به دست آورده است.
معرفی کتاب
داستان سیستان، ده روز با رهبر کتابی است که به خاطر همراهی نویسنده با رهبر انقلاب اسلامی ایران به سیستان و بلوچستان نوشته شده است. این اثر که پنجمین کار امیرخانی است، روایتگر حواشی این سفر است. این اثر را امیرخانی در سال ۱۳۸۲ با همکاری انتشارات قدیانی در ۲۰۶ صفحه به چاپ رسانده است.
موضوع کتاب و سبک نوشتاری
موضوع اصلی این سفرنامه، حاشیههای سفر سید علی خامنهای رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران به استان سیستان و بلوچستان است. در این سفر که در سال ۱۳۸۱ رخ داد، تعدادی از نویسندگان ایشان را همراهی کردند. رضا امیرخانی نیز یکی از نویسندگانی بود که در این سفر حاضر بود و در میانه آن، عکس و یادداشت تهیه میکرد. در این میان، یادداشتهای شخصی او جمعآوری و به عنوان یک سفرنامه به چاپ رسید.
نویسنده تلاش میکند در عین حفظ واقع گرایی و مستند نگاری، این سفر ۱۰ روزه را در چاچوبی داستانی روایت کند، عاملی که بر جذابیت آن میافزاید. نویسنده که خود یکی از کسانی بوده که رهبر را همراهی میکرده با کمک از توانایی طنز پردازی اش توانسته داستان جذابی را بنویسد. نویسنده به جنبههای دیگری هم پرداخته و صرفاً وقایع نگاری نکرده است، یکی از این مسائل متفرقه پرداختن به شیعه و سنیها است که با استناد به صحبتهای رهبر ایران به بیان مواضع ایشان در این باره و ویژگیهای دین اسلام که همانا دوستی و برابری است، میپردازد.
برشهایی از کتاب
مردم دم در ایستادهاند و هیاهو میکنند و میخواهند داخل شوند، اما تیم حفاظت ممانعت میکند. آقا متوجه میشود و استکان چای را نیمه تمام روی سینی میگذارد و اشاره میکند که اهل محل داخل شوند. مردم مثل سیل میریزند توی خانه؛ نگرانم که مبادا هجوم ببرند به سمت آقا. بچههای حفاظت به سختی سعی میکنند که آنها یکی یکی نزدیک آقا بروند.
از همان ابتدای انقلاب، ما نخواستیم فقط پرچم شیعه را بلند کنیم، ما پرچم اسلام را بلند کردیم تا همه دور هم جمع شوند. امروز کتابهای ضد شیعه، تحریف تاریخ شیعه، زیاد چاپ میشود، نه مثل قدیمها و آن چاپهای بد پاکستانی. در شکلهای نو و جذاب. ما هم میتوانیم جواب شان را بدهیم. توانش را هم داریم. اما این کار را صلاح نمیدانیم، این کار را نمیکنیم. در جوانی که در مسجد بین مغرب و عشا منبر میرفتم، کارم این بود که معارف عمیق اسلامی را منتقل کنم. از همان زمان تأکید داشتم بر وحدت. البته خیلیها مرا متهم میکردند به سنی گری، اما من میگفتم که فرصت جواب دادن به اینها را ندارم.