علی اکبر شیروانی

از یاقوت
علی‌اکبر شیروانی
اطلاعات شخصی
تاریخ تولد۱۳۶۰ ‏(۴۳–۴۴ سال)
ملیتایرانی
محل تولداصفهان
تحصیلاتکارشناسی علوم اجتماعی
کارشناسی‌ارشد رشته پژوهش هنر
اطلاعات هنری
زمینه فعالیتنویسندگی و مدیریت فرهنگی
پیشهنویسنده
روزنامه‌نگار
کتاب‌ها
  • «پاریس از دور نمایان شد»
  • «بمبئی رقص الوان است»
  • «آسمان لندن زیاده می‌بارد»
  • «قهوه استانبول نیکو می‌سوزد»
  • «سن پترزبورگ موزیکانچی دارد»
سابقه منصبمدیر عامل انتشارات سوره مهر
جوایزبرگزیده سیزدهمین جشنوارهٔ کتاب و رسانه
اطلاعات ارتباطی
آدرس اینستاگرامعلی اکبر شیروانی


علی‌اکبر شیروانی (زاده ۱۳۶۰ در اصفهان) روزنامه‌نگار، نویسنده، مدرس و پژوهشگر ایرانی است. وی مدیرعامل انتشارات سوره مهر است.

زندگی و تحصیلات

علی‌اکبر شیروانی در سال ۱۳۶۰ در اصفهان متولد شد. وی در مقطع کارشناسی در رشته علوم اجتماعی و سپس در مقطع کارشناسی ارشد در رشته پژوهش هنر تحصیل کرده است.[۱]

علی‌اکبر شیروانی با حکم رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی، به عنوان مدیر عامل انتشارات سوره مهر منصوب شد.[۲] او پیش از این انتصاب، از سال ۱۳۹۵ مدیریت واحد تولید انتشارات سوره مهر را بر عهده داشته است.

فعالیت تخصصی

علی‌اکبر شیروانی علاوه‌بر نویسندگی به روزنامه‌نگاری نیز علاقه‌مند بوده و با نشریاتی همچون شرق و همشهری همکاری داشته است. شیروانی در زمینه آموزش داستان‌نویسی نیز فعالیت داشته است و دوره‌های آموزش «شناخت رمان و آشنایی با سبک، ژانر، مکتب و نویسندگان کلاسیک» را تدریس کرده است. شیروانی مسئولیت گروه پژوهش سفرنامهٔ انتشارات اطراف را نیز بر عهده داشته است.

شیروانی از برگزیدگان سیزدهمین جشنواره کتاب و رسانه در بخش معرفی کتاب بوده است.[۳]

کتاب

مجموعه «تماشای شهر»: تماشای شهر، مجموعه‌ای پنج‌جلدی از نشر اطراف است که به سفرهای خارجی افراد سرشناس، دولتمردان و شاهزادگان دورۀ قاجار می‌پردازد و گزارش و روایت آن‌ها از این موقعیت را بازتاب می‌دهد؛ چهره‌هایی همچون ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، میرزا صالح، ظهیرالدوله و علویه خانم کرمانی.

هر یک از کتاب‌های این سری به یکی از شهرهای پاریس، لندن، سن پترزبورگ، استانبول و بمبئی اختصاص دارد و در آن‌ها بخشی از سفرنامه و خاطرات این مردان یا زنان منتشر شده است.

عناوین کتاب‌های این مجموعه که زیرنظر علی‌اکبر شیروانی جمع‌آوری و تدوین شده‌اند عبارت است از:

  1. «پاریس از دور نمایان شد»، نشر اطراف، ۱۴۰۰
  2. «بمبئی رقص الوان است»، نشر اطراف، ۱۴۰۰
  3. «آسمان لندن زیاده می‌بارد»، نشر اطراف، ۱۴۰۰
  4. «قهوه استانبول نیکو می‌سوزد»، نشر اطراف، ۱۳۹۹
  5. «سن پترزبورگ موزیکانچی دارد»، نشر اطراف، ۱۴۰۰
  • «راه ننوشته؛ با قاسم هاشمی‌نژاد درباره کتاب‌هایش»، نشر هرمس، ۱۳۹۸

گفتاورد

علی‌اکبر شیروانی مدیرعامل انتشارات سوره مهر با حضور در خبرگزاری کتاب و گفت‌وگو با خبرنگاران این رسانه به موضوعات مختلفی از جمله وضعیت صنعت نشر، رسانه‌های کتاب، نقش راهنمای کتاب،‌ کتاب‌های کودک‌ونوجوان، کتاب اولی‌ها و ادبیات مقاومت پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

  • صنعت نشر ایران بعد از کرونا شرایط متفاوتی را تجربه کرد، شما اوضاع این روزهای نشر را چگونه می‌بینید؟
صنعت نشر ایران یک نقطه شروع دارد که بسیار مورد غفلت است. صنعت نشر در ایران از تجارت شروع شد ولی در برخی جاهای دیگر دنیا این روند از دانشگاه‌ها و محیط‌های علمی بود؛ در برخی از کشورها، آغازگر و آدم‌های اصلی این صنعت، کسانی بودند که پژوهشگر و دانشگاهی هستند؛ اما در ایران صنعت نشر در دست تجار و کسانی بود که بیشتر اهل کسب و کار بودند. این شروع اولیه، آفتی داشت و آن هم غلبه بازار بر اندیشه و فکر است. در صورتی که در دنیا صنعت نشر دنباله‌رو اندیشه و فکر بود. درست است که نقطه شروع مهم است اما در سال‌های اخیر سعی شده که این معادله تا حدی به هم بخورد. در نتیجه جریان‌های فکری و اندیشه‌‌ای، بازارسازی می‌کنند و به این صورت نیست که مطلقا دنبال بازار باشند. در دنیا اتفاقی که افتاده سبب شده که کتاب به عنوان صنعت مادر در فرهنگ جا باز کند و به نوعی از لحاظ اقتصادی و فکری، فضای کتاب و نشر شکل‌دهنده فضاهای دیگر مانند سینما، رسانه‌ها، تلویزیون و... باشد. ما از لحاظ اینکه کتاب پایه بقیه حوزه‌ها و فضاها شود، یک پله از دنیا عقب هستیم. در صورتی که در دنیا کتاب، پایه بقیه بخش‌های زندگی است.
مطلب دیگر، در سال‌های اخیر در دنیا، کتاب نوسانات زیادی در زمینه اقتصادی داشته است. جاهایی که کتاب کم و زیاد بوده است به خاطر توجه‌ای است که به کتاب به عنوان مادر فرهنگ شده است. اکثر نقاط دنیا توجه ویژه‌ای به صنعت نشر داشته و دارند و در جاهایی که این توجه ضعیف شده، نشر نیز تضعیف شده است؛ بنایراین در دنیا در همین راستا به کتابفروشی‌ها و ناشران کمک کردند؛ در ایران هم کمک شد؛ اما چون در اینجا کتاب مادر صنعت فرهنگی و هم‌عرض حوزه‌های دیگر نیست، خیلی چشمگیر نبود. بعضی از شاخص‌ها نشان می‌دهد که در دنیا بعد از کرونا صنعت نشر از لحاظ تولیدی و اقتصادی به قبل کرونا برگشته است. ولی به نظر می‌رسد که این اتفاق در ایران نیفتاده است. با اتفاقاتی که قبل از کرونا افتاده است هنوز فاصله دارد. به نظر من در ایران چون از ابتدا صنعت نشر، بازارمحور بوده و اندیشه‌محور نبوده است. و دلیل بعدی هم این است که به کتاب به عنوان پایه حوزه‌های دیگر نگاه نشده است و همچنان هم‌عرض حوزه‌های دیگر نگاه می‌شود.
  • در چنین شرایطی، رسانه در بهبود اوضاع نشر چقدر تاثیرگذار بوده است؟
رسانه نقش اساسی دارد مخصوصاً در انتقال چنین مفهومی! سیاست‌گذار باید متوجه اهمیت کتاب باشد. و نه تنها سیاست‌گذار بلکه مصرف‌کننده هم باید متوجه اهمیت کتاب باشد. یک کارگردان تئاتر یا بقیه کسانی که در حوزه فرهنگی کار می‌کنند، باید بداند که بدون کتاب هیچ‌اند.
  • انتشارات سوره مهر در راستای افزایش اهمیت و ضرورت کتاب به مخاطب چه اقداماتی انجام داده است؟
ناشر تا حدی تکالیف و وظایف خاص خودش را دارد که مانند بقیه ناشران باید بر اساس سیاست‌گذاری نشر جلو رود. انتشارات سوره مهر یک ناشر عمومی است و در همه حوزه‌های فرهنگی و عمومی کتاب دارد؛ در بخش هنری هم کتاب‌های جدی دارد. تکالیف یک نشر، در حد چهارچوب‌های تعریف شده نشر است. مسئله مهمتر، تاکید به اصل خواندن است؛ چون جامعه ما در وضعیتی نیست که بگوییم چه بخوانند بلکه باید بگوییم بخوان! کتاب‌های عامه‌پسند از جهت اینکه بتواند مخاطب را درگیر خواندن کند، خیلی ارزشمند است. ضرورت اولیه باید لذت خواندن باشد.
  • یکی از مسائل مهم در زمینه کتاب، نبود راهنما مناسب است؛ این شخص می‌تواند کتابدار، رسانه و ... باشد؛ به صورت کلی انتخاب کتاب برای مخاطب آسان نیست؛ نظر شما در این رابطه چیست؟
به عقیده من کتاب خواندن خیلی مهمتر از راهنمایی و معرفی کتاب است. این نگاه بر اساس این است که کسانی که کتاب می‌خوانند باید راهنمایی شوند؛ اما متاسفانه تعداد زیادی هستند که کتاب نمی‌خوانند و اولویت اول تاکید و ضرورت هر چه بیشتر به خواندن است تا راهنمایی! لذا پیش از اینکه درگیر راهنمایی کتاب باشیم باید آن‌ها را ترغیب به خواندن کنیم؛ اگر بتوانیم قشر زیادی را کتابخوان کنیم بعدا باید درگیر راهنما شد که در این راستا به شدت نیاز به تبلیغ و ترویج کتابخوانی داریم. نکته مهم در این امر این است که یک نگاه سنتی وجود داشته است که با آن مخالف هستم و آن این است که کتابخوانی بر اساس نیاز باشد. ما تبلیغی نیاز داریم که مخاطب کتاب درک کند کتابخوانی نوعی لذت است. اگر می‌خواهیم آن را توسعه دهیم باید ببینیم این لذت خواندن را به چه شکلی ترویج دهیم. اگر کسی لذت ببرد کم‌کم می‌توانیم آن را راهنمایی کنیم و این خواندن را به سمت مفید بودن، یادگیری و بهره‌وری پیش ببریم؛ اما وقتی لذت وجود ندارد باید دائما یک نیاز بسازیم. به عنوان مثال یک خواننده مسئله‌ای دارد و برای حل مسئله به سمت کتاب می‌رود که در اینجا راهنما نقش مهمی دارد چون لذتی درکار نیست. باید لذت هم باشد تنها رفع نیاز مهم نیست.
  • دلیل تفکیک بزرگسالان و کودک (سوره مهر و مهرک) چه بوده است؟ چقدر این دو انتشارات با هم تعامل دارند؟
کارم در انتشارات سوره مهر از سال ۹۶ شروع شد. جداسازی را از آن زمان شروع کردیم. به دلیل نبود تمایز بین کتاب‌های کودک و بزرگسال، کتاب‌های کودک خیلی دیده نشده بود. شروع اولیه از آن زمان بود و زمانی که شروع کردم بخش مهرک کاملا مستقل شد. مهرک زیر مجموعه انتشارات سوره مهر است ولی به جز سیاست‌گذاری‌ کلان، ورود مستقیم به مهرک نداریم. در زمینه کودک و نوجوان هم همچنان تاکید بر لذت مطالعه است. یک خردسال یا کودک یا نوجوان، اولین چیزی که در ارتباط با کتاب دارد، لذت است. در زمینه خردسال تکیه بیشتر روی کتابسازی و تصویر است و در نوجوان شیوه روایت و فرم کلی که قرار است نوجوان را درگیر کند. به خاطر همین نگاه تصمیم گرفتیم که در مهرک این سه بخش را جدا کنیم و برنامه‌ریزی جدا داشته باشیم. خردسال، کودک و نوجوان.
  • علاوه بر تفکیک بخش‌های خردسال، کودک و نوجوان، یکی دیگر از اقدامات انتشارات مهرک، همکاری با رادیکو بوده است. درباره این همکاری و ترغیب بیشتر مخاطب در این حوزه کمی توضیح بفرمایید.
کار رادیکو، یک همکاری بین دو بخش انتشارات است. یکی دیگر از اقداماتی که در سوره مهر انجام شد، بخش کتاب صوتی مستقل بود و نام آن واحد سماوا شد. این واحد صوتی مستقل تنها با سوره مهر کار نمی‌کند. واحد کتاب صوتی یکی از بخش‌هایی است که با حوزه کتاب کودک و نوجوان همکاری دارد. در این روش بچه‌ها درگیر کتاب‌های صوتی می‌شوند و این امکان برای کودکانی که توانایی خواندن ندارند نیز فراهم می‌شود که کتاب بخوانند؛ علاوه بر این برای بچه‌ها، شنیدن کتاب صوتی آن هم با صدای خودشان و همسن‌هایشان لذتبخش‌تر است.
  • آیا همچنان مانند گذشته از نوقلمان یا کتاب اولی‌ها حمایت می‌کنید؟
یک ویژگی خاصی که انتشارات سوره مهر دارد این است که تقریباً تمام پنجره‌های ترجمه را بسته است. در نگاه اول شاید اشکالاتی در این قصه وارد شود، اما سیل کار ترجمه به قدری زیاد بود که ما با هر مدلی سعی می‌کردیم که درگیر آن نشویم، نمی‌شد. اینکه سوره مهر یک ممنوعیتی دارد که درگیر آن نشود و کار ترجمه نداشته باشد، خواه‌ناخواه درگیر کتاب اولی‌ها می‌شویم و کتاب اولی‌ها شانس بیشتری دارند؛ البته مانند انتشارات دیگر استانداردهای زیادی وجود دارد. به شدت هدف ما کمک به بهبود اثر نویسنده کتاب اولی‌هاست.
  • چرا انتشار کتاب‌های مقاومت را به عنوان کارتان برگزیدید؟
این‌طور نیست. همه سلیقه‌ها را نگاه می‌کنیم. فکر می‌کنم به دلایل متفاوتی بعضی از رقبا بدشان نمی‌آید که بگویند در حوزه مقاومت کار می‌کنیم و چنین برچسب‌هایی را به انتشارات سوره مهر بزنند. فکر می‌کنم هیچ نشری مانند سوره مهر، به این اندازه تنوع ندارد و در همه حوزه‌ها کار تولید نمی‌کند. انتشارات سوره مهر پرفروش‌ترین کتاب‌های شعر را دارد. به صورت جدی و مستمر در حوزه نمایشنامه و تئاتر ایرانی کار می‌کنیم. همچنان در حوزه هنرهای گرافیک، موسیقی و تجسمی نیز فعال هستیم؛ لذا این ادعای بعضی از ناشران است. این صحبت‌ها شیوه رقباست که مخاطب بی‌اطلاع به سمت این نشر نیاید. همه ناشرها به هر جهت قفسه‌های مختلفی برای خود می‌سازند. پرفروش‌ترین کتاب‌های دنیا، کتاب‌هایی است که بخشی از جنگ را روایت می‌کند. متاسفانه ادبیات مقاومت را از ادبیات جدا کردیم. بازهم شاید این کار رقبا باشد که بگویند ادبیات مقاومت با ادبیات فرق دارد. اگر کتاب‌های پرفروش مناطق مختلف دنیا را ببینید حتما چند اثر شبیه آن چیزی که ما به آن ادبیات مقاومت می‌گوییم، تولید می‌شود. اثری که درباره ادبیات کلاسیک منطقه‌ای باشد، خاطرات جنگ است. به عقیده من دیوارکشی بین ادبیات مقاومت و ادبیات اشتباه است. این آثار نیز ادبیات است اما جنس آن متفاوت است؛ ممکن است بعضی از این آثار به تاریخ نزدیک باشد و بعضی به ادبیات.[۴]

علی‌اکبر شیروانی دبیر مجموعه کتاب تماشای شهر در گفتگو با خبرگزاری ایبنا درباره این مجموعه گفت:

  • پروژه «تماشای شهر» از ابتدا چطور تعریف شد و چرا به سفرنامه‌های دوره قاجار رجوع کردید؟
«تماشای شهر» نقطه تلاقی چند علاقه بود؛ علاقه به متون کهن، سفرنامه‌خوانی، سفر و دست آخر علاقه به خود شهر. شکل‌گیری تماشای شهر گرچه از حدود یک سال قبل از انتشار اولین کتاب این مجموعه آغاز شد اما ریشه‌هایش از سال‌ها پیش شکل گرفته بود. کسانی که با سفرنامه‌خوانی سروکار دارند نیک می‌دانند که فراوانی سفرنامه و سفرنامه‌نویسی در دوره قاجار قابل مقایسه با دیگر دوره‌های تاریخی ایران نیست. این امر دلائل متعدد دارد که در مقدمه کتاب‌ها به آنها اشاره کرده‌ام. اما آنچه امروز که کتاب‌ها منتشر و دیده شده و نقد و نظرهایی بر آنها نوشته شده از نظرم مهم است این است که هر خواننده‌ای خوانش متفاوتی از کتاب‌ها دارد و این اتفاقاً رویداد بسیار مبارکی است. من نخواستم چیزی بر خواننده تحمیل شود و دلم می‌خواست همان چیزی که در خواندن این متون برای من شیرینی و لذت و گاهی غم و اندوه داشت برای خواننده این کتاب‌ها بازسازی شود و آن طور که فهمیده‌ام این کتاب‌ها چنین عمل کرده‌اند.
  • چه هدفی از انتخاب این بریده‌های روایت از سفرنامه‌های مختلف دوره قاجار با محوریت یک شهر، در معرفی به مخاطب امروز داشته‌اید؟ با توجه به این که روایت‌ها از خط قصه‌ای هم پیروی نمی‌کنند.
دوره قاجار مصادف است با جوانی و طراوت شهرهای مدرن به خصوص در اروپا. خودِ شهر قدمتی طولانی دارد اما مثل بسیاری از پدیده‌ها از زمانی ما با شهرهای مدرن مواجه‌ایم. پس به نوعی می‌توان گفت آنچه که ما امروزه از شهرهای‌مان می‌شناسیم و مسائل و مشکلاتی که با شهرها داریم خیلی پیش از ما در شهرهایی وجود داشته است. البته فریبائی و فریبندگی شهرهای مدرن هم که باز امروز وجود دارد در آن زمان وجود داشته است. شهر و سفرنامه تقاطع اصلی این کتاب‌هاست. به ضرس قاطع نمی‌توانم بگویم اهمیت کدام یک از این دو برایم بیشتر است اما به فکر کردن به هر دو و خواندن درباره هر دو علاقه‌مندم. این کتاب‌ها هم درباره سفر و هم درباره شهر هستند. اما ماخذ کتاب‌ها سفرنامه‌هاست و سفرنامه‌نویسی از آغاز تا کنون دستخوش تغییرات گوناگونی شده است. مثلاً بعضی مسافران بسیار پرگو بوده‌اند و برخی نه؛ بعضی بسیاری از چیزهایی را که هیچ ربطی به سفرشان نداشته است در سفرنامه‌شان آورده‌اند و برخی نه. قاعدتاً خواننده امروزی وقت و حوصله خواندن اضافات و افاضات را دارد و نه ضرورتی برای مخاطب عام است. آنچه در گزینش متن‌ها مد نظر بود مقید بودن به دو نکته بود؛ آنچه می‌خوانیم درباره شهر باشد و سفرنامه باشد.
  • ویژگی سفرنامه‌نویسی در دوره قاجار چگونه بود و سفرنامه‌ها در این دوره به نسبت دوره‌های قبل چه تغییراتی کرده بودند؟
زبان و نثر سفرنامه‌های دوره قاجار به زبان امروزی نزدیک است. سفرنامه‌نویسی هم متاثر بود از زمانه قاجار و هم تاثیرگذار بود بر آن دوره. هم وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دوره را می‌طلبید که زبان به سادگی نزدیک شود و هم سفرنامه‌ها با خصلت شتاب‌زده‌شان کمک کردند به دور شدن از اغلاق در زبان. از سوی دیگر با تسهیل حمل و نقل سفر آسان شد و شیوع سفر بیشتر. اینکه بسیاری از پادشاهان و شاهزادگان در این دوره مسافر شدند به خاطر تسهیل سفر بود. این دو را می‌توان از عوامل مهم برشمرد گرچه عوامل متعدد دیگری سفرهای دوره قاجار را خاص می‌کند.
  • چرا این شهرها را انتخاب کردید؟ آیا این شهرها در سفرهای آن روزگار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بودند؟ در سفرنامه‌ها به شهرهای دیگری اشاره نشده بود؟
از سویی می‌خواستم کتاب‌ها درباره شهرهایی باشد که هنوز زنده‌اند، حیات دارند و تپنده‌اند و شهرهای مهمی محسوب می‌شوند و از سوی دیگر فراوانی نسبی متن درباره هر شهر برایم اهمیت داشت. می‌خواستم یک شهر را از منظرهای مختلف ببینیم و با چشم‌هایی که هرکدام پیشینه متفاوتی دارند و نمایش متفاوتی از یک شهر ارائه می‌کنند به آن شهرها نگاه کنیم. اگر درباره شهرهای مرده یا بی‌رونق کتابی منتشر می‌شد صرفاً با متنی تاریخی مواجه بودیم که ارتباطی با زمان حال پیدا نمی‌کرد و اگر با تک‌روایت یا روایت محدود از یک شهر مواجه می‌شدیم آن نگاه چند بُعدی به دست نمی‌آمد. گرچه باید بگویم که شهری نیست که روایت‌های فراوانی در دوره قاجار درباره‌اش داشته باشیم و امروز شهر پویایی نباشد.
  • آیا از تمام منابع سفرنامه‌نویسی موجود در دوره قاجار برای مجموعه «تماشای شهر» بهره برده‌اید؟ چرا این نویسندگان را مورد توجه قرار دادید؟
تا جایی که منابع در دسترس‌مان بود از منابع بهره برده‌ایم و این در دسترسی که عرض می‌کنم به معنای منابع در دسترس داخلی شامل کتابخانه‌های اصلی و مهم است و اگر منبعی خارج از کشور باشد یا در کتابخانه‌ای خصوصی باشد از قلم افتاده است. البته در بعضی از سفرنامه‌ها بسیار کوتاه درباره شهری نوشته‌ای موجود است که با توجه به اینکه از حدود و ثغور متنی که شهری را بنماید خارج بود از آن استفاده نشد. توجه به افرادی که نام‌شان در فهرست کتاب‌هاست فقط از آن رو بود که سفری به شهر مد نظر کرده‌اند، درباره‌اش نوشته‌اند و نوشته‌شان آنقدر کوتاه و بی‌رمق نیست که بود و نبودش چندان تفاوتی ایجاد نکند. به خواننده این کتاب‌ها تا حدی زیادی می‌توانم اطمینان بدهم که بعید است مطلب دندان‌گیری درباره شهرهایی که کتابش را در دست دارد از دست بدهد.
  • در انتخاب قطعات به چه ویژگی‌هایی توجه داشته‌اید؟
هرچه درباره شهر بود؛ از معماری، فرهنگ، آداب، رسوم، آب و هوا و حتی اتفاقات شخصی مسافر در این کتاب‌ها آمده است. آنچه حذف شده چیزهایی است که به نظر می‌رسید درباره شهر نباشد و ربطی به شهری که کتاب درباره‌اش است نداشته باشد. با دید باز و گشوده آنچه را که درباره شهر بود در کتاب حفظ کرده‌ام.
  • در مقدمه «قهوه استانبول نیکو می‌سوزد» چرا به رنگ شهر به عنوان یک ویژگی شاخص توجه داشته‌اید و در مقدمه «سن‌پترزبورگ موزیکانچی دارد» به موسیقی هر شهر به عنوان نماد هویت آن اشاره کرده‌اید؟ چطور می‌توان یک شاخصه را به عنوان نمادی از هویت یک شهر اشاره کرد؟
باورم این است که شهر و سفر موجودات زنده‌ای هستند که با هر نظر به یکی از ویژگی‌های‌شان می‌توان نگریست. در مقدمه‌هایی که اشاره کردید هربار سعی کردم به یکی از ویژگی‌های شهر و سفر نگاه کنم و البته به نظرم این نوع نگاه بسیار گسترده‌تر از آن مقداری است که در مقدمه‌ها آمده است.
  • برخی از موارد در روایت‌های مختلف تکرار شده است، نظیر توصیف موزه آرمیتاژ در سن پترزبورگ یا توصیف آتش سوزی در استانبول و... چه نگاهی به تکرار یک موضوع در روایت‌های مختلف داشتید؟ آیا روی این موضوع تاکید داشتید؟
این تاکید از من نبود از سوی خود سفرنامه‌نویسان بود. به هر جهت هم در گذشته و هم اکنون شهرها شاخصه‌هایی دارند که برای مسافر در وهله اول برجسته است. هنوز هم اگر کسی به پاریس سفر کند با برج ایفل عکس یادگاری می‌گیرد و اگر به ترکیه سفر کند مسجد ایاصوفیه را خواهد دید و اگر به سن‌پترزبورگ سفر کند موزه ارمیتاژ را بازدید خواهد کرد. همان‌طور که اصفهان با سی‌وسه‌پل و اهواز با پل کارون و بندرعباس و بندر انزلی با سواحل و لنج‌های‌شان گره خورده‌اند. اما مثال‌هایی که زدید از یک جهت جالب بود. در سوال شما، ما از طرفی با موزه ارمیتاژ طرف هستیم که هنوز هم برجسته است و با شنیدن اسم سن‌پترزبورگ به ذهن‌مان نام این موزه تداعی می‌شود و احیاناً اگر مسافر این شهر شویم سری به آن می‌زنیم و از سوی دیگر با آتش‌سوزی‌های مدام استانبول مواجه‌ایم که امروزه دیگر اثری از آنها نیست. پس شاخصه‌ها هم می‌توانند ماندگار باشند و هم رو به زوال و این هنر مردمان هر شهر است که چه شاخصه‌های ماندگاری برای شهرشان بسازند و چه خصلت‌هایی را بزدایند.[۵]


پانویس

  1. «زندگی‌نامه علی‌اکبر شیروانی». دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۳.
  2. «مراسم تکریم و معارفه مدیر عامل سوره مهر برگزار شد». ۱ دی ۱۳۹۹. دریافت‌شده در ۸ آبان ۱۴۰۳.
  3. «برگزیدگان سیزدهمین جشنواره کتاب و رسانه معرفی شدند». ۱۴ بهمن ۱۳۹۳. دریافت‌شده در ۸ آبان ۱۴۰۳.
  4. «کتابخوانی نوعی لذت است/ در زمینه کودک و نوجوان هم تاکید بر لذت مطالعه است». ۱ آذر ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۸ آبان ۱۴۰۳.
  5. «فراوانی سفرنامه در دوره قاجار قابل مقایسه با دیگر دوره‌های تاریخی ایران نیست». ۲۲ فروردین ۱۳۹۷. دریافت‌شده در ۸ آبان ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون