محمدتقی شریعتی

از یاقوت
محمدتقی شریعتی
مفسر قرآن، آموزگار دین، نواندیش دینی
نام تولدمحمدتقی شریعتی مزینانی
زمینه فعالیتتفسیر قرآن، آموزش و پرورش، نواندیشی دینی
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱ فروردین ۱۲۸۶
محل تولدمزینان، سبزوار
محل زندگیمشهد
محل درگذشتمشهد
تاریخ درگذشت۳۱ فروردین ۱۳۶۶
مدفنمشهد
خویشاوندان سرشناسعلی شریعتی (فرزند)
پیشهمفسر، معلم، خطیب دینی
سال‌های فعالیت۱۳۱۰–۱۳۶۶
تحصیلاتعلوم دینی، آموزش نوین
دانشگاهدانشکده الهیات مشهد
فرزندانعلی شریعتی، احسان شریعتی
تأثیراتقرآن، اندیشه اسلامی
تأثیرپذیرفتهسنت دینی خراسان
آثارتفسیر نوین


محمدتقی شریعتی (۱۲۸۶ مزینان – ۳۱ فروردین ۱۳۶۶ مشهد) مفسر قرآن، آموزگار دین، نواندیش دینی و بنیان‌گذار کانون نشر حقایق اسلامی در مشهد بود. او با زبانی ساده، اجتماعی و نسل‌گرا کوشید فهم قرآن و دین را از سطح منبرهای سنتی به گفت‌وگوی نقادانه و آموزشی برای دانش‌آموزان، دانشجویان و طبقه متوسط شهری تبدیل کند. کتاب یک‌جلدی تفسیر نوین مشهورترین اثر اوست؛ تفسیری که از دل سخنرانی‌های هفتگی‌اش برآمد و با هدف پیوند دادن ایمان دینی با مسائل روز جامعه ایران، به‌ویژه نیازهای فکری جوانان، سامان یافت. علی شریعتی فرزند اوست.[۱]

زندگی و تحصیلات

شریعتی در خانواده‌ای روحانی در مزینان از توابع سبزوار به دنیا آمد و اوایل جوانی برای ادامه تحصیل علوم دینی به مشهد رفت. پس از گذراندن دوره‌های حوزوی، مسیر متفاوتی برگزید: لباس روحانیت را کنار گذاشت اما پیوندش با سنت دینی را نگسست و به آموزش نوین و روشنفکری دینی روی آورد؛ ابتدا در دبستان‌ها و سپس در دبیرستان‌ها و حتی دانشکده الهیات مشهد تدریس کرد.[۲]

کانون نشر حقایق اسلامی

در فضای پس از جنگ جهانی دوم و در مواجهه با موج ایدئولوژی‌های نوظهور شهری، شریعتی با یاری یاران خود کانون نشر حقایق اسلامی را در مشهد پایه گذاشت؛ مؤسسه‌ای فرهنگی-دینی که به محفل منظم درس‌گفتارها، مناظره‌ها و نشست‌های آگاهی‌بخش بدل شد و هدفش هم‌زمان «پیرایه‌زدایی از دین» و پاسخ‌گویی به پرسش‌های نسل جدید بود.[۳]

تفسیر نوین: ساختار و مقصود

تفسیر نوین بر سوره‌های جزء سی قرآن تمرکز دارد و بر خلاف بسیاری از تفاسیر سنتی فارسی، با مخاطب‌مندی روشن برای عموم، به‌ویژه جوانان تحصیل‌کرده نگاشته شده است. این کتاب از مقدمه‌ای مفصل درباره وحی، تاریخ تدوین قرآن، مصونیت از تحریف و وجوه اعجاز آغاز می‌شود و سپس هر سوره را با طرح مسأله اجتماعی-اخلاقی روز پیوند می‌زند. بسیاری از فصل‌ها حاصل سخنرانی‌های هفتگی اوست که بعدتر تدوین و در ۱۳۴۶ش به‌وسیله دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد.[۴]

روش‌شناسی و نوآوری فکری

رویکرد شریعتی را می‌توان «تفسیری اجتماعی-روشنفکرانه» نامید:

  • زبان قابل‌فهم و آموزشی به‌جای اصطلاح‌پردازی مدرسه‌ای؛
  • مسأله‌محوری (پرسش‌های جوانان، اخلاق کار، عدالت، معنای رنج و امید) به‌جای شرح‌النص صرف؛
  • گفت‌وگو با ایدئولوژی‌های زمانه—خاصه مارکسیسم و سکولاریسم—از منظر الهیاتی؛
  • تأکید بر تربیت فرد و مسئولیت اجتماعی به‌مثابه غایت قرآن در زندگی امروز.[۵]

خطابه، معلمی و پیوند با نسل جوان

شریعتی به‌عنوان آموزگار-مبلغ شناخته می‌شد: کسی که کلاس درس را به منبر و منبر را به کلاس بدل می‌کرد. جلسات آزاد کانون و سخنرانی‌های عمومی او مفاهیم دینی را با ادبیات روز، مثال‌های اجتماعی و دغدغه‌های معیشتی و اخلاقی جوانان توضیح می‌داد. روایت‌های معاصر او را به سبب همین روش تربیتی و گفت‌وگویی، «سقراط خراسان» خوانده‌اند.[۶]

جایگاه در تاریخ اندیشه انقلاب اسلامی

اگرچه محمدتقی شریعتی در رهبری سیاسی انقلاب اسلامی ایران نقشی مستقیم نداشت، زبان و نهادِ روشنگری دینیِ او—به‌ویژه کانون نشر حقایق اسلامی—به صورت زیرساخت فرهنگی برای نسل جوان در دهه‌های منتهی به انقلاب عمل کرد: آمیختن ایمان با عدالت‌خواهی، دعوت به بازگشت انتقادی به قرآن و تاریخ اسلام، و تربیت نسلی از کنشگران فرهنگی و دانشجویی.[۷]

آثار

میراث فکری

میراث شریعتی را می‌توان در سه سطح خلاصه کرد:

  1. نهادسازی دینی برای عموم (کانون نشر حقایق اسلامی) به‌منزله جایگزینی برای حلقه‌های بسته سنتی؛
  2. بازنگری در زبان تفسیر با هدف اقناع و توانمندسازی جوانان؛
  3. پل‌زدن میان ایمان و پرسش‌های مدرن، بی‌آن‌که به التقاط‌گرایی فروغلتد.[۹]

درگذشت

محمدتقی شریعتی در ۳۱ فروردین ۱۳۶۶ در مشهد درگذشت. یادبودهای متعدد و بازخوانی‌های انتقادی از کارنامه او، به‌ویژه در سالگردها، همچنان در رسانه‌ها و محافل دینی منتشر می‌شود.[۱۰]

پانویس