علی شریعتی
نویسنده، جامعهشناس دین، سخنران | |
زمینه فعالیت | اجتماعی، دینی |
---|---|
ملیت | ایرانی |
تاریخ تولد | ۲ آذر ۱۳۱۲ |
محل تولد | مزینان |
تاریخ درگذشت | ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ |
مدفن | حرم حضرت زینب(س)، دمشق |
پیشه | تدریس در دانشگاه مشهد، همکاری با حسینیه ارشاد |
تحصیلات | ادبیات، جامعهشناسی و تاریخ ادیان |
دانشگاه | دانشگاه سوربن پاریس |
تأثیرات | از چهرههای بیدارگر ایمان دینی و عدالتخواهی اجتماعی |
آثار | امت و امامت انسان و اسلام ما و اقبال کویر فاطمه، فاطمه است |
علی شریعتی مزینانی نویسنده، جامعهشناس دین و سخنران اثرگذار دههٔ ۴۰ و ۵۰ خورشیدی بود که با بازخوانی انقلابمحور تشیع، پیوندی میان ایمان دینی، عدالتخواهی اجتماعی و مسئولیت سیاسی برقرار کرد. گفتمان او—از «بازگشت به خویشتن» تا «امت و امامت»—در بسیج نسل جوان و شکلگیری فضای فکری انقلاب اسلامی نقشآفرین شد. در روایت غالب جمهوری اسلامی، شریعتی «نیروی مثبت نهضت» و از چهرههای بیدارگر شناخته میشود.
زندگینامه
شریعتی ۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای کاهکِ مزینان به دنیا آمد و در خانوادهای مذهبی پرورش یافت. پدرش، استاد محمدتقی شریعتی، از فعالان فرهنگی و بنیانگذاران «کانون نشر حقایق اسلامی» در مشهد بود. او پس از تحصیل در مشهد، در سال ۱۳۳۸ با بورس تحصیلی راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن، ادبیات، جامعهشناسی و تاریخ ادیان خواند. آشناییاش با اندیشههای معاصر اروپایی و مبارزات ضداستعماری جهان سوم، در شکلگیری گفتمان فکریاش نقش کلیدی داشت. پس از بازگشت، به تدریس در دانشگاه مشهد پرداخت و سپس با حسینیه ارشاد تهران همکاری کرد. سخنرانیهای پرشور او هزاران جوان را جذب کرد. در سال ۱۳۵۲ حکومت پهلوی حسینیه ارشاد را بست و شریعتی بازداشت و مدتی زندانی شد. خرداد ۱۳۵۶ برای سفری کوتاه به انگلستان رفت و ۲۹ خرداد همان سال در ساوتهمپتون درگذشت. پیکرش بنا به وصیتش در جوار حرم حضرت زینب(س) در دمشق به خاک سپرده شد.
خطوط اصلی اندیشه
۱) بازگشت به خویشتن
مراد شریعتی از «بازگشت»، عقبگرد به گذشته نبود؛ بلکه بازیابی هویت توحیدی و عزت تاریخی برای حضور فعال در جهان مدرن بود. این بازگشت بر متن وحی، تاریخ انبیا و میراث تشیع تکیه داشت و هدفش بازآفرینی تمدنی نو بر پایه ارزشهای اسلامی بود.
2) تشیع علوی و تشیع صفوی
او بین تشیع عدالتخواه نخستین (الگوی علی(ع) و ابوذر) و تشیع درباریِ متأخر تمایز گذاشت تا از دل سنت، نیروی انتقادی برای بازسازی اجتماعی بیرون بکشد.
۳) امت و امامت
در طرح سیاسیکلامی شریعتی، «امت» اجتماع خودآگاه مؤمنان است و «امامت» رهبری معرفتی و ارزشی که امت را به عدالت و توحید رهنمون میکند. او دموکراسی لیبرال را ناکافی میدانست و بر «رهبری مسئول» در چارچوب توحید تأکید داشت.
۴) آیینها به مثابه متن زنده
شریعتی آیینهای اسلامی را نمادهایی زنده برای تربیت فرد و جامعه میدانست. در کتاب حج، این سفر را تمثیل رهایی انسان از قید طبقه و بازگشت به پیمان توحید معرفی میکند. در نگاهش، شهادت امام حسین(ع) اوج مسئولیتپذیری اجتماعی مؤمن است.
۵) نقد ایدئولوژیهای معاصر
شریعتی هم سرمایهداری مصرفگرا و هم مارکسیسم جزماندیش را نقد میکرد و راه حل را در «جهانبینی توحیدی» و «تعهد اجتماعی» میدید.
۶) زن و خانواده
در کتاب فاطمه، فاطمه است، الگوی فاطمه(س) را نمونه زن مؤمن، آگاه و مسئول میداند که هم شأن فردی و هم نقش اجتماعی دارد.
نسبت با انقلاب اسلامی
شریعتی از آغاز دههٔ ۵۰ خورشیدی با بازخوانی مفاهیم دینی چون عدالت، شهادت، امت و امامت، گفتمان انقلاب اسلامی را تغذیه فکری کرد. نوشتهها و سخنرانیهای او در جذب جوانان به نهضت امام خمینی نقش پررنگی داشت و آثارش در سالهای منتهی به ۱۳۵۷ به صورت مخفیانه دست به دست میگشت.
نظرات امام خمینی و آیتالله خامنهای درباره افکار شریعتی
امام خمینی شریعتی را به طور کلی «نیروی مثبت نهضت» دانسته، هرچند به برخی انتقادات او از روحانیت با احتیاط مینگریست و میگفت هر سخن حقی باید استفاده شود. در دیدگاه امام، انگیزهٔ شریعتی در دفاع از اسلام و مقابله با ظلم، ستودنی بود، اما لازم بود برخی برداشتهایش اصلاح شود. آیتالله خامنهای در مراسم ترحیم شریعتی در مشهد (۱۳۵۶) حاضر شد و در سال ۱۳۵۷ در یک سخنرانی عمومی گفت: «ای کاش شریعتی در میان ما بود.» این جمله بعدها به عنوان نشانهای از احترام و پذیرش اثرگذاری شریعتی در بیداری نسل جوان شناخته شد.
بازتابها و نقدها
- مرتضی مطهری: ضمن اذعان به صداقت و تعهد شریعتی، برخی تحلیلهای تاریخی و کلامی او را نقد کرد و بر خطر برداشتهای نادرست از اسلام تأکید داشت.
- سیدمحمد حسینی بهشتی: شریعتی را دارای اندیشه پویا و قریحه قوی میدانست، اما معتقد بود باید در برخی مبانی فکریاش بازنگری شود.
- آیتالله طالقانی: بیدارگری و صداقت شریعتی در بازنمایی اسلام را ستود و او را عامل جذب جوانان دانست.
- رضا داوری اردکانی: ماندگاری اندیشههای شریعتی را نشانه عمق دغدغههای اجتماعی او میداند.
- بیژن عبدالکریمی: بر این باور است که اتهام «ایدئولوژیزدگی» به شریعتی سادهانگارانه است.
ابهامات و مسائل مربوط به مرگ
شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶، سه هفته پس از خروج از ایران، در آپارتمانی در ساوتهمپتون درگذشت. علت رسمی مرگ، ایست قلبی اعلام شد. با این حال، از همان ابتدا گمانهزنیهایی درباره احتمال دخالت ساواک و شخص محمدرضا پهلوی در مرگ او مطرح شد. برخی یاران نزدیکش، مرگ را «مشکوک» خواندند و آن را نتیجه فشارها و تهدیدهای رژیم دانستند. خانواده و همراهان شریعتی هرگز به طور رسمی نظریه قتل را تأیید نکردند، اما فضای سیاسی آن زمان و دشمنی حکومت پهلوی با فعالیتهای او، زمینه این شایعات را تقویت کرد.
روششناسی و زبان
شریعتی آگاهانه میان زبان خطابه و زبان پژوهش رفتوآمد میکرد و مفاهیم پیچیده را با استعاره و روایت تاریخی برای عموم توضیح میداد. این روش، هم عامل نفوذ گسترده و هم منشأ برخی نقدها بر دقت علمی آثارش بود.
آثار برگزیده
سیاست و اجتماع
- امت و امامت
- انسان و اسلام
- ما و اقبال
- اسلامشناسی (مجموعه درسگفتارها)
آیین و معنا
- حج
- شهادت
- حسین وارث آدم
- نیایش
هویت و نقد تمدن
- بازگشت به خویشتن
- تشیع علوی و تشیع صفوی
- اسلام منهای ایدئولوژیهای وارداتی
ادبیات و عرفان
- کویر
- فاطمه، فاطمه است
- گفتوگو با حافظ و مولوی (درسگفتارها)
جمعبندی
علی شریعتی چهرهای بیدارگر است که تشیع اجتماعی را از سطح شعار به سطح مسئولیت رساند. نفوذ کلام و قلم او، همراه با نقدها و گفتوگوهای دروندینی، میراثی بر جای گذاشت که همچنان الهامبخش نسلهای جدید است. هرچند مرگ او در غربت با ابهامات همراه ماند، اندیشهاش در متن تاریخ انقلاب ایران زنده است.