ظهر دارد میشود. جا ماندم، امسال نی که نبردم هیچ، خودم هم از مراسم جا ماندم. چهقدر حرف زد این دختر غاضریه. چی میگفت؟ این چیزهایی که میگفت توی مراسم ما نبود. با تمام توانم میدوم طرف امامزاده. میگذارم همانجا بماند. شاید هم خودش را برساند، شاید هم دارد پشت سر من میدود. برمیگردم، کسی نیست. صدای سینهزنی دارد هی بلندتر و نزدیکتر میشود.[۱]
موهای تو خانه ماهیهاست (کتاب)
رمان نوجوان | |
![]() | |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | محمدرضا شرفی |
موضوع | رمان نوجوان |
زبان | فارسی |
تعداد صفحات | ۱۰۴ |
قطع | رقعی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | انتشارات شهرستان ادب |
تاریخ نشر | ۱۳۹۷ |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۸۱۴۵۸۱۳ |
وبسایت ناشر | انتشارات شهرستان ادب |
نسخه الکترونیکی | دارد |
موهای تو خانه ماهیهاست، داستانی خواندنی و جذاب، به قلم محمدرضا شرفی خبوشان است. این کتاب توسط انتشارات شهرستان ادب در سال ۱۳۹۷ چاپ و منتشر شده است.
دربارهٔ کتاب
موهای تو خانه ماهیهاست، رمانی با همه ویژگیهای یک رمان خوب نوجوان است و داستان از زبان یک پسربچه نوجوان روایت میشود. داستان به صورت موازی پیش میرود و در زمان حال و گذشتهای اسطورهای در رفتوآمد است.
لحن کتاب به صورت مناسب با س سال و نوع نگاه راوی هماهنگ است. در کنار ماجرای اصلی، یکی دو خُرده داستان فرعی هم وجود دارد که وجود آن، برای نوجوانها جذاب خواهد بود.
دربارهٔ نویسنده
محمدرضا شرفی خَبوشان (زادۀ ۲۰ مهر ۱۳۵۷) شاعر و داستاننویس ایرانی است. وی در سال ۱۳۹۶ برای رمان بیکتابی برندهٔ جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش ادبیات و نثر معاصر در دوره سیوپنجم شد.
دبیر علمی ششمین دوره جایزه ادبی یوسف، داور بخش رمان و داستان بلند یازدهمین دوره جایزه ادبی جلال و دبیر علمی بخش داستان شانزدهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره، بخشی از سوابق اجرایی شرفی خبوشان است.
بخشی از کتاب
دیگر از پا افتادهام، شکمم قاروغور میکند، خالی است مثل طبل هیئت چهارسوق. از صبح چیزی نخوردهام. یاد یتیمچههای ننهام میافتم، با پیاز و نان داغ چه میچسبد. اگر با ننهام برگشته بودم حتما الان توی ایوان پای سفرهای که انداخته بود، نشسته بودم و لقمه را میگرفتم و پشت بندش یک لیوان دوغ خنک سر میکشیدم.[۲]
پانویس
- ↑ «بخشی از کتاب موهای تو خانه ماهیهاست». دریافتشده در ۲۰ مهر ۱۴۰۳.
- ↑ «بخشی از کتاب موهای تو خانه ماهیهاست». دریافتشده در ۲۰ مهر ۱۴۰۳.