داوود مرادیان

از یاقوت

این نوشتار توسط گروه پژوهشگران یاقوت راستی آزمایی و تأیید شده است.

داوود مرادیان
زمینه فعالیتپژوهشگر و نویسنده، تصویربردار و کارگردان حوزه مستندسازی
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱۲ آذر ۱۳۵۸ ‏(۴۵ سال)
آدرس اینستاگرامداوود مرادیان


داوود مرادیان (زادهٔ ۱۲ آذر ۱۳۵۸) پژوهشگر و نویسنده، تصویربردار و کارگردان ایرانی فعال در عرصه سینمای مستند است.

مرادیان از بنیان‌گذاران جشنواره مردمی فیلم عمار است. وی در سال ۱۴۰۰، ظی حکمی به سمت مدیرگروه مستند روایت فتح منصوب شد. تألیف کتاب‌های «لنز بازی» و «دوربین بازی» محصول انتشارات ساقی و برگزاری چندین دوره کارگاه‌های آموزشی برای مستندسازان جوان، از جمله فعالیت‌های این هنرمند فعال و جوان در حوزه نشر و آموزش است.

کتاب دوربین بازی
جلد کتاب لنزبازی

تحصیلات و فعالیت حرفه‌ای

مرادیان تحصیلات خود را در رشته عکاسی و تا مقطع کارشناسی دنبال کرده است. او کتاب لنزبازی را در زمینه شناخت انواع لنز به چاپ رسانده است و ۲۰ فیلم مستند در کارنامه‌اش دارد. در سال ۱۴۰۰، سیدمحمدیاشار نادری رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح طی حکمی داوود مرادیان را به سمت مدیرگروه مستند روایت فتح منصوب کرد.

او بیش از هفت هزار دقیقه مستند و فیلم کوتاه داستانی را تدوین و کارگردانی کرده است که بیشتر آثارش مربوط به دفاع مقدس و اقتصاد سیاسی می‌شود. مجموعه مستندهای کلاشینکف‌های آمریکایی، رؤیای آجری، چهل و سه روز، بعد حصر، دشمن ملت و جاش و کاک از جمله کارهای مستند اوست.

تألیف کتاب‌های «لنز بازی» و «دوربین بازی» محصول انتشارات ساقی و برگزاری چندین دوره کارگاه‌های آموزشی برای مستندسازان جوان، از جمله فعالیت‌های این هنرمند فعال و جوان در حوزه نشر و آموزش است.

آثار

مستند

  • گیلن باره: این مستند به تبعات اقتصادی حوادث سال ۸۸ و اجماع جهانی برای اعمال تحریم‌ها علیه ایران می‌پردازد و روایتی از وضع تحریم‌ها علیه ایران از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۸ را شامل می‌شود. فیلم گیلن باره به کارگردانی داوود مرادیان در سال ۱۳۹۷ ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر مستند می‌باشد.
  • اوین لند: مستند اوین لند روایتی از مشکلات و موانع جوانان ایرانی که به‌دنبال ایجاد اولین شهربازی معارفی در ایران هستند. کارگردان در سفرهای مختلف به شهرهایی که این شهربازی در آنها برگزارشده، حال و روزگار مردانی را به نمایش گذاشته که برای جمع‌آوری هزینه ساخت هرکدام از وسایل این شهربازی مجبور بوده‌اند، کارگری کنند. فیلم اوین لند به کارگردانی عباس مرادیان (برادر داوود مرادیان) در سال ۱۳۹۶ ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر مستند می‌باشد، داوود مرادیان تهیه کنندگی مستند اوین لند را برعهده داشته است.
  • کلاشینکف‌های آمریکایی: مستند کلاشینکف‌های آمریکایی، به ماجراهایی ناگفته چون عضویت صدام در سازمان سیا و به قدرت رسیدن وی، عضویت سران ارتش رژیم پهلوی در سیستم نظامی صدام و مشاوره‌های آنها برای حمله به ایران، نقش دولت موقت در کم توانی قدرت مرزی ایران، چرایی ادامه یافتن دفاع‌مقدس از نگاه اسناد جهانی و… می‌پردازد. داوود مرادیان کارگردان این مستند در توضیحاتی گفت: بخشی از اسناد «کلاشینکف‌های آمریکایی» به‌صورت پراکنده است که وقتی آنها را کنار هم می‌چینید مخاطب را به تحلیل می‌رساند. بخشی از این اسناد از آرشیو ملی انگلستان به‌دست آمده است که به‌تازگی منتشر شده است. مستند «کلاشینکف‌های آمریکایی» که تولید مشترک مرکز فیلم و نمایش بسیج و مرکز مستند سوره است، در پنج قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. فیلم کوتاه سفره، گورکن و… نیز از آثار وی است.

کتاب‌ها

  • کتاب دوربین بازی، نشر ساقی
  • کتاب لنز بازی، نشر ساقی

فعالیت‌ها

  • نویسندگی و کارگردانی تیزر «سوگ» با موضوع کرونا
  • ساخت مستند پیله و پروانگی، اولین مستند دیجیتال آنامورفیک ایران
  • نویسنده فیلم کانادا درای در مورد معضلات اجتماعی
  • مدرس دوره‌های کارگردانی و جلسات نقد فیلم
  • کارگردان مجموعه مستند رسام با موضوع بررسی دستاوردهای نظامی ایران
  • فیلم نامه‌نویس مستند قصه آدم‌های عجیب دربارهٔ اردوی جهادی دانشجویان به مناطق محروم
  • تهیه‌کننده مستند مانند علی (ع) که به موضوع برخورد ایران با اسرای عراقی در طول جنگ تحمیلی
  • نویسنده فیلم داستانی «روز داوری»، داستان مناظرهٔ یک مسئول انقلابی با ضد انقلاب، در جریانات سال ۸۸
  • کارگردان، تهیه‌کننده، نویسنده و راوی مستند پای پیاده‌روی آب، داستان جنایت نیروهای آمریکایی در خلیج فارس
  • کارگردان، نویسنده و راوی مستند پای دیوار مرز، با موضوع بازگرداندن امنیت در مرز شمال‌غربی کشور
  • کارگردان، نویسنده مستند فتح محال، بررسی اوضاع اجتماعی شهرها در رابطه با هشت سال دفاع مقدس
  • کارگردان فیلم کوتاه «گورکن»
  • مدرس مؤسسه آموزشی راه

گفتاورد

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ محدثه ابراهیمی؛ در چند سال اخیر مشکلات استان‌ها و نوع مواجه رسانه‌های محلی و سراسری با آن نشان می‌دهد صدا و سیما برای حل مشکلات استان‌ها، قدم‌های محکم و جدی برنداشته؛ شبکه‌های استانی نه در حل مشکلات و برآورده کردن مطالبات مردم استان‌ها نقش داشته و نه در حفظ و تقویت خرده‌فرهنگ‌های اقوام ایرانی. در واقع سیمای استان‌ها بیشتر از اینکه زبان مردم باشد، زبان مسئولین بوده؛ درهمین باره با داوود مرادیان، مدیرگروه مستند روایت فتح و فعال رسانه‌ای به گفتگو نشستیم. مرادیان یکی از مهم‌ترین مشکلات صدا و سیما را گسترش کمی شبکه‌ها دانست و گفت:
تعدد شبکه‌ها در قدم اول باعث ضعف رسانه ملی شده؛ دومین مسئله ۲۴ساعته شدن شبکه‌هایی است که ظرفیتش نهایتاً ۴٬۵ ساعت است و هیچ ضرورتی ندارد وقتی شبکه‌های استانی برنامه ندارد، ۲۴ساعت برنامه پخش کنند و همان ساختاری که در صدا و سیمای تهران وجود دارد را در استان‌ها اجرا کنند. مرادیان، چالش جدی صدا و سیمای استان‌ها را نادیده گرفتن ظرفیت‌ها و توانایی‌های رسانه‌ای استان دانست و بیان کرد:
مدیران شبکه‌های استانی مستقل از معاونت امور استان‌ها نیستند و کاملاً به صدا و سیمای مرکز وابسته‌اند؛ در مقاطعی در بخشنامهٔ سیمای استان‌های مرکز به شبکه‌های استانی آمده بود که موظفید در برنامهٔ تولیدی استانی، سه بازیگر تهرانی را دخیل کنید و عوامل تولید آن برنامه از تهران به استان بروند؛ معنی این اقدام است که در صدا و سیما عملاً با تخفیف استان‌ها مواجهیم. چندی پیش آقای رنجبران، مدیر سابق روابط عمومی صدا و سیما، در گزارش عملکرد پنج‌ساله رسانه‌ملی، سریال ایلدا را به عنوان افتخار صداسیما در حوزه اقوام مطرح کرده بود؛ در حالی که این فیلم ربطی به اقوام نداشت؛ چون کلیهٔ عوامل این سریال از تهران به کهگیلویه‌وبویراحمر رفته بودند و هیچ نسبتی با آن قوم نداشتند و آن سریال مزخرف مطلق بود؛ یعنی ما با صدا و سیمایی مواجه بودیم که مزخرف و فاجعه را فخر تلقی می‌کرد؛ ذهن تهران زدهٔ مدیران قبلی می‌گفت که در استان‌ها استعداد و توانی وجود ندارد. در حالی که ما در استان‌ها استعدادهایی داریم که با این طرز تفکر ازربین رفته. مدیرگروه مستند روایت فتح یکی از راه‌حل‌های مشکلات استان‌ها را تمرکززدایی از تهران دانست و خاطرنشان کرد:
تهران یکی از استان‌های کوچک ایران است و استان‌ها باید به تهران الگو بدهند و تمرکززدایی را از تهران شروع کنند تا مشکلات حل شود اما برعکس شد. این در حالی است که ما در استان‌ها با ده‌ها فرد امثال علیخانی، رشیدپور و فرزاد جمشیدی مواجهیم اما شخصیت‌های رسانه‌ای استان‌ها مقلد الگوهای رسانه‌ای تهرانی شده‌اند و به‌جای اینکه شبیه قوم خودشان باشند، شبیه تهرانی‌ها می‌شوند. در حوزه برنامه‌سازی نیز به جای اینکه به توانمندی‌های بومی نگاه کنند و اهمیت استراتژیک منطقه خودشان را درک کنند، به مقلدین مرکز تبدیل شدند؛ برای مثال یک سلبریتی یا یک بازیگر از تهران به استان خود دعوت می‌کنند تا دیده شود. مرادیان ادامه داد:
عدم توجه به آثار نمایشی در حوزه اقلیم‌ها مشکلی است که صدا و سیما با آن مواجه است. مراکز استان‌ها توجهی به داشته‌های خود ندارند؛ برای مثال در عرصهٔ تهیه مستند، چه اصراری وجود دارد که مثلاً در شبکه اردبیل، مستند به زبان فارسی تهیه شود در حالی که زبان آنجا آذری است؟ باید به زبان آن منطقه برنامه تولید شود تا برای آذری‌زبان‌های خارج از کشور هم حرف وجود داشته باشد. وقتی صدا و سیما در مرکز کرمانشاه آنتن دارد، یعنی همزمان در حال پوشش استان دیالهٔ عراق و آن طرف مرز عراق است؛ پس باید به زبانی برنامه تولید کند که خارج از مرزها را هم تحت پوشش بگیرد؛ یا مثلاً وقتی در آستارا آنتن نصب می‌کنند، چند کیلومتر از آذربایجان را هم دربرمی‌گیرد؛ پس سیمای استان‌ها لاجرم باید به‌جای الگو گرفتن از تهران، هویت مستقل خودش را حفظ کند و برای قوم خودش و به زبان آن‌ها برنامه تولید کند. این فعال رسانه‌ای، سیمای استان‌ها را استراتژیک‌ترین معاونت در صداسیما دانست و گفت:
به اعتقاد من معاونت امور استان‌ها حتی از معاونت خبر و معاونت سیاسی هم مهم‌تر است اما متأسفانه به یک متروکهٔ مخروبه تبدیل شده. معمولاً مهم‌ترین اخبار در استان‌ها رخ می‌دهد. در چنین مواقعی سیمای استان‌ها باید حضور پررنگ داشته باشد؛ نه‌اینکه اخبار استان‌ها از شبکه‌های سراسری پوشش داده شود. قبل از اینکه شبکه‌های سراسری به طرف حل مسائل استان‌ها بروند، شبکه‌های استانی باید این کار را انجام دهند؛ اما باید پرسید در دوره‌ای که گذشت هفت‌تپه در کجای سیمای استان‌ها جا داشت؟ ۳۳ شبکه استانی ترسو داریم که همگی به صدا و سیمای تهران وابسته‌اند و هیچ استقلالی ندارند. زبان این شبکه‌ها زبان مردم نیست؛ زبان مسئولین است. کیفیت برنامه‌هایی که در شبکه‌های استانی ارائه می‌شود کم است و در نهایت مخاطبی هم ندارد. سیمای استان‌ها باید از نظر اجرایی درکی از مسائل استان خودش داشته باشد و به زبان مردم خودش محتوا تولید کند. در واقع باید مسائل منطقهٔ خودش را درنظر بگیرد اما توجه نمی‌کند؛ مثلاً وقتی ترکیه روی بحث تجزیه‌طلبی کار می‌کند، کار سه استان آذری‌زبان در کشور ما بسیار سخت می‌شود و باید استراتژی و آینده‌نگری داشته‌باشند؛ یعنی بدانند این موضوع تبدیل به مسئله شده و به سمت تولید بروند؛ در حالی که چنین نبود و آقای دارابی، مدیر سابق این حوزه نه در زمینهٔ استان‌ها تخصص داشت و نه انگیزه.[۱]


پانویس

  1. «داوود مرادیان در گفتگو با دانشجو: سیمای استان‌ها مقلد سیمای تهران‌/ شبکه‌های استانی زبان مردم نیستند». ۲ آذر ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۵ آذر ۱۴۰۳.