علی اشرف صادقی

از یاقوت

این نوشتار توسط گروه پژوهشگران یاقوت راستی آزمایی و تایید شده است.

عل اشرف صادقی
زبان‌شناس
ملیتایرانی
تاریخ تولد۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۰ ‏(۸۴ سال)
محل تولدقم
جوایزاهدای جایزه تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار یزدی (۱۳۹۷)


علی اشرف صادقی (زادۀ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۰ در قم) زبان‌شناس ایرانی و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. او در سال ۱۳۸۰ در نخستین همایش چهره‌های ماندگار به‌عنوان چهره ماندگار عرصه زبان و ادبیات فارسی انتخاب شد.

تدوین بخشی از حرف "گ" لغت‌نامه دهخدا، ترجمه و ویرایش دو فصل از کتاب «زبان‌شناسی نوین» و همچنین سرپرستی تدوین «فرهنگ جامع زبان فارسی» بخشی از فعالیت‌های ادبیِ مهم صادقی است؛ افزون‌بر این، ترجمه کتاب «زبان‌های ایرانی» که درباره زبان‌های ايرانی و موضوعات مربوط به زبان‌شناسی است، گامِ مؤثری در طبقه‌بندی زبان‌ها و گویش‌‌های ایرانی به‌شمار می‌رود.

زندگی و تحصیلات

علی اشرف صادقی ۲۵ اردیبهشت ۱۳۲۰ در خانواده‌ای مذهبی در شهر قم به دنیا آمد. پدرش معلم بود و پدربزرگش، اشرف‌الواعظین، از واعظان مشهور به‌شمار می‌رفت. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه در مدرسه حکیم نظامی قم، صادقی در سال ۱۳۳۸ وارد دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۴۱ موفق به اخذ مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی گردید. سپس در سال ۱۳۴۲ به دانشگاه سوربن فرانسه رفت و در رشته زبان‌شناسی عمومی به تحصیل ادامه داد.

او در سال ۱۳۴۶ پس از دریافت دکتری، به ایران بازگشت. استاد راهنمای وی در دوره دکتری، پروفسور آندره مارتینه بود که به‌عنوان زبان‌شناس برجسته و بنیان‌گذار مکتب نقشگرایی در زبان‌شناسی فرانسه شناخته می‌شود.

فعالیت‌های فرهنگی و ادبی

تصویر

تجلیل از علی اشرف صادقی

مراسم اهدای جایزه تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار یزدی به علی اشرف صادقی سال ۱۳۹۷


تصویر

تجلیل از علی اشرف صادقی

مراسم تجلیل از علی اشرف صادقی به‌عنوان «استاد خادم کتاب»

سخنرانی دکتر علی اشرف صادقی در آیین بزرگداشت فردوسی و یادبود ابوالفضل خطیبی/۱۴۰۲


صادقی در فاصله سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ هجری شمسی با مؤسسه لغت‌نامه دهخدا همکاری داشت و در تنظیم بخش‌هایی از حرف «گ» این لغت‌نامه مشارکت کرد. پس از بازگشت به ایران، او در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و تا کسب مرتبه استادی پیش رفت.

در ابتدای سال تحصیلی ۱۳۸۶–۱۳۸۷ به درخواست خود بازنشسته شد تا بتواند تمام انرژی خود را صرف تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی کند. این فرهنگ که از اواسط دهه ۱۳۷۰ با حمایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و با اشراف و سرپرستی او آغاز شده است، جلد اول آن شامل حرف «آ» در سال ۱۳۹۲ منتشر شد. صادقی درباره تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی چنین گفته است:

ما در حدود ۱۰۰۰ متن را برای کارِ فرهنگ‌نویسی انتخاب کردیم، در این مرحله هزار متن شامل کتاب‌های قدیم و جدید، روزنامه‌ها، مطبوعات و وبگاه(سایت)‌های اینترنتی را هم شامل می‌شود. روزنامه اطلاعات از بدو تأسیس تاکنون از هر سال دو شماره به‌صورت تصادفی انتخاب می‌شود و لغات آن به‌صورت کامل استخراج و جمع‌آوری می‌شود. این کار برای این صورت می‌گیرد که دایره‌ی لغات ما به جامعیت نزدیک شود؛ به‌عنوان مثال در مطبوعات لغات فرنگی و یا لغاتی که در آگهی‌های تبلیغاتی وجود دارد و بعداً وارد زبان می‌شوند بسیار دیده می‌شود. از این گذشته انواع و اقسام محصولاتی که وارد کشور می‌شود و لغات جدیدی هم به‌همراه آن وارد زبان می‌شود و بعد از مدتی که آن محصول دیگر تولید نمی‌شود، آن لغت هم فراموش می‌شود. این لغات در هیچ‌ کتابی ضبط نشده است، اما فقط در مطبوعات منعکس می‌شود.[۱]

صادقی علاوه‌بر این، مدیر گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان و دبیر مجله فرهنگ‌نویسی است. او همچنین بنیان‌گذار مجله زبان‌شناسی بوده و تا سال ۱۳۸۶ سردبیری آن را برعهده داشت. همچنین از ویراستاران «دانشنامه ایران و اسلام»، «دانشنامه جهان اسلام» و «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی» بوده است.

تدریس و سِمت‌ها

اشرف صادقی از اساتید برجسته دانشگاه تهران و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی محسوب می‌شود. او همچنین در شورای ویرایش زبان فارسی سازمان صدا و سیما و شورای علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی فعالیت دارد. از سال ۱۳۶۳ به عنوان بنیان‌گذار و مدیر مسئول مجله زبان‌شناسی شناخته می‌شود. در کارنامه علمی این استاد، مدیریت گروه‌های فرهنگ‌نویسی و دستور زبان فارسی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز به چشم می‌خورد.

صادقی از نخستین پژوهشگرانی است که زبان‌شناسی نوین را به شکل علمی و دقیق برای بررسی زبان فارسی به‌کار گرفته است. او درباره مرز پذیرفته شدن کلمه در زبان معیار چنین معتقد است:

مرز این‌که کلمه‌ای در زبان معیار و در میان درس‌خواندگان پذیرفته می‌شود، کجاست؟ باید بگویم این موضوع مرز مشخصی ندارد، اگر واژه در زبان مردم کاملا جا افتاد و به کار رفت، یواش یواش در زبان خواص هم دیده می‌شود. مثلا همه ما می‌گوییم «آجودان» درحالی که اصل این کلمه فرانسه و به شکل «آژودان» است. اما آن‌قدر آجودان نوشته شده، که کلمه پذیرفته شده است و دیگر کسی «آژودان» را قبول ندارد. ما کلماتی را که خیلی جا افتاده، قبول می‌کنیم اما زمانی که جا نمی‌افتد می‌گوییم غلط مصطلح است. همیشه این‌طور بوده است. برخی معتقدند شکل قدیمی‌تر کلمات که در نوشته‌ها آمده، شکل صحیح است و شکل‌های جدید و تحول‌یافته‌تر غلط است و می‌گویند غلط مصطلح، اما زمانی که خیلی جا بیفتد و شکل اصلی را از زبان بیرون کند، دیگر می‌پذیرند و کسی نمی‌تواند بگوید غلط است، این غلط رایج به مرور پذیرفته می‌شود.[۲]

آثار

تألیف

  1. دستور زبان فارسی برای رشته فرهنگ و ادب آموزش و پرورش، با همکاری غلامرضا ارژنگ (۳ جلد، ۱۳۵۵)
  2. تکوین زبان فارسی (تهران، دانشگاه آزاد ایران، ۱۳۵۷)
  3. تصحیح لغت فرس اسدی، با همکاری دکتر فتح‌اللـه مجتبائی (خوارزمی، ۱۳۶۵)
  4. ترجمه دو فصل از کتاب زبان‌شناسی نوین، نتایج انقلاب چامسکی، از ن. ایمیث و د. ویلسون (تهران، آگاه، ۱۳۶۷)
  5. ترجمه کتاب زبان‌های ایرانی از ی. اورانسکی (تهران، سخن، ۱۳۷۸)
  6. نگاهی به گویشنامه‌های ایرانی (تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹)
  7. یادنامه دکتر احمد تفضلی (تهران، سخن، ۱۳۷۹)
  8. مسائل تاریخی زبان فارسی (تهران، سخن، ۱۳۸۰)
  9. شرح السامی فی الاسامی (به‌کوشش علی اشرف صادقی)

ترجمه و تصحیح

  1. ترجمه «زبان‌های ایرانی» اثر یوسیف ارانسکی
  2. تصحیح «خلاصة الاشعار و زبدة الافکار»
  3. «تصحیح ترجمه الابانه»
  4. تصحیح «فرهنگ فارسی مدرسه سپهسالار»
  5. تصحیح و تحشیه «لغت فرس اسدی»

جوایز و افتخارات

  • چهره ماندگار حوزه ادبیات ۱۳۸۰
  • جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران
  • برگزیدهٔ بیست‌وپنجمین جایزهٔ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی ۱۳۹۷
  • تقدیر از علی‌اشرف صادقی در اولین همایش نحو بهمن ۱۳۹۰

نکوداشت و تجلیل

  • در سال ۱۳۹۷، بیست و پنجمین جایزه تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار یزدی برای زبان فارسی و وحدت ملی به علی‌اشرف صادقی اهدا شد.
  • در سال ۱۴۰۳ و در اختتامیه سی و یکمین جشنواره‌ ملی کتاب سال دانشجویی و بیست و یکمین جشنواره ملی پایان‌نامه از علی اشرف صادقی به‌عنوان «استاد خادم کتاب» تجلیل شد.

گفتاورد

زبان پدیده‌ بسیار پیچیده‌ای است زیرا با مغز انسان ارتباط دارد و مغز انسان هم بسیار پیچیده است و هنوز کامل آن را نشناخته‌اند. زبان دائم تغییر و تحول پیدا می‌کند. مقداری از علل تحول زبان را هنوز نتوانسته‌اند دریابند، البته مقداری از علل تحول زبان هم معلوم است؛ مثلا واژه‌هایی که از زبان‌های دیگر وارد زبان مبدا می‌شود. در برخورد زبان فارسی با زبان عربی تعدادی کلمه از عربی به زبان فارسی وارد شده یا واژه‌هایی از زبان فرانسه و انگلیسی به زبان فارسی وارد شده است. علت ورود این کلمات هم مشخص است؛ مثلا مفاهیمی چون حج، خمس، زکات و... را در فرهنگ ایرانی نداشتیم و بعد این کلمات بر زبان فارسی وارد شد یا با آمدن تکنولوژی از غرب به ایران واژه‌هایی نیز همراه آن‌ها آمد؛ کولر، رادیو، تلویزیون، تلگراف و کامپیوتر که بعدها رایانه را برایش ساختند.[۳]

تغییر زبان هم دلیل فرهنگی دارد و هم دلیل تمدنی؛ زمانی که دو تمدن با یکدیگر برخورد کنند، بر زبان و فرهنگ یکدیگر تأثیر می‌گذارند و واژه‌هایی با خود می‌آورند که در جامعه پذیرنده فرهنگ نیست. ما فکر می‌کنیم در دوران ساسانیان هیچ واژه‌ خارجی در زبان پهلوی نیست اما زمانی که واژه‌ها را ریشه‌یابی می‌کنیم می‌بینیم واژه‌هایی که مربوط به سنگ‌های گران‌بها است مانند الماس و یاقوت و زمرد و سیم اغلب از زبان یونانی آمده است یا کلماتی که مربوط به داروها هستند، اغلب هندی هستند زیرا آن‌جا سرزمین سرسبزی بوده و گیاهان دارویی در آن‌جا پرورش پیدا کرده و به ایران می‌آمدند. یا واژه‌هایی از زبان آرامی و سریانی وارد زبان فارسی شده‌اند؛ اسطوخودوس، یاسمن و نرگس از زبان یونانی آمده‌اند و یا نیلوفر هندی است. زبان پذیرنده، قواعد آوایی، واج‌ها و آواهای خود را دارد. مثلا ما در زبان فارسی واج‌های «پ»، «گ»، «چ» و «ژ» داریم که در زبان عربی نیست، در زبان عربی «ث»، «ط» و «ح» دارند که ما نداریم. آواها به ندرت از زبانی به زبان دیگر منتقل می‌شوند. گاه واژه‌ای با آواهایی که گفته شد، وارد زبان عربی شده و بعد شکل معرب آن دوباره به زبان فارسی وارد شده است؛ مثلا جوراب که معرب گوراب است. «گ» آوایی فارسی است که عرب‌ها غالبا به «ج» تبدیل کرده‌اند. یا «گناه»، «جناح» شده است. یا آن‌ها «پ» را که ندارند به «ف» بدل کرده‌اند؛ مثلا «پارس» به «فارس» تبدیل شده و «پارسی» به «فارسی» و ما آن‌ها را دومرتبه از عربی گرفته‌ایم؛ یعنی شکل معربش نام زبانِ خودمان و منطقه فارس را از عرب‌ها گرفته‌ایم. گاه اصل واژه‌هایی که از زبان فارسی به عربی رفته و به اصطلاح عربیزه شده‌اند و ما دومرتبه از آن‌ها گرفته‌ایم، فراموش شده‌اند؛ به عنوان مثال «تاج» معرب واژه «تاگ» است که حتی در زبان ارمنی با «گ» باقی مانده است و به «تاج‌وَر»، «تاگَوُر» می‌گویند. این درحالی است که ما «تاگ» اصلی را از دست داده و «تاج» را گرفته‌ایم و الان این‌ واژه، واژه معیار ماست. تعداد واژه‌های این‌چنینی بسیار است.[۴]

زبان ما فارسی است که در زبان پهلوی به آن «پارسیک» می‌گفتند و در دوره هخامنشیان می‌گفتند «پارسیکا».‌ آن زمان آخر کلمات فتحه داشته که به تدریج افتاده است مثلا «دستْ» که «دستَ» بوده است. ما خبر نداریم آن زمان که این فتحه افتاده و این تحول صورت گرفته، عده‌ای به آن ایراد گرفته‌اند یا نه. زمانی که از زبان ساسانیان که به غلط آن را «پهلوی» می‌خوانیم به فارسی دری آمده‌ایم، شکل کلمات عوض شده است. کلماتی که «ـه» پایانی دارند، پیش‌تر «گ» داشته‌اند مثلا «بنده» در آن زمان، «بندگ» بوده یا «جامه»، «جامگ» بوده، «نامه»، «نامگ» یا «دانا»، «داناگـ بوده است. کلمات بیشتر از پایان ساییده می‌شوند، در واقع انرژی گوینده در پایان کمتر است و به تدریج ساییده می‌شود، در نتیجه واج‌های پایانی از واژه می‌افتد (البته گاه واژه‌ها از ابتدا و میانه هم ساییده می‌شوند) مثلا «بندگ» می‌شود «بنده» اما زمانی که جمع می‌بندیم می‌شود «بندگان». این «گ» دیگر در پایان واژه نیست که بیفتد بلکه در وسط بوده و حفظ شده است. خب یک فرد عامی متوجه نمی‌شود که چرا مفرد می‌شود «بنده» اما زمانی که جمع می‌بندیم، می‌شود «بندگان» یا «هفته» زمانی که «ی» نسبت می‌گیرد، می‌شود «هفتگی»، «خانواده»‌ می‌شود «خانوادگی» اما «سرمه»، «سرمگی» نمی‌شود بلکه «سرمه‌ای» می‌شود یا « قهوه»، «قهوگی» نمی‌شود بلکه «قهوه‌ای» می‌شود. البته گاه این قاعده زبان فارسی را به کلمه‌های عربی هم تسری داده‌ایم مثلا «جمله»، «جمله‌ای» نشده بلکه «جملگی» شده است. یا کلمه مغولی «شِحنه» که شحنگی یا «خیمه» را «خیمگی» گفته‌اند. البته در مناطقی از خراسان به «مکه‌ای»، «مکگی» و به «سرمه» «سرمگی» می‌گویند که نشان می‌دهد در منطقه خراسان این قاعده نسبت به مناطق دیگر قوی‌تر عمل کرده است. الان به کسی که در زبان فارسی بنویسد «قهوگی» می‌خندند اما کاری به «هفتگی» و «خانوادگی» ندارند. «روزنامه» در فارسی «روزنامگ» بوده است که عرب‌ها آن را از ما گرفته و می‌گویند «روزنامج» یا «برنامگ» را از ما گرفته و می‌گویند «برنامج». زمانی که روزنامج جمع بسته می‌شود به «روزنامجات» تبدیل می‌شود و ما آن را از عربی گرفتیم و در ادامه کلمات دیگری ساختیم مثل عطریجات، کارخانجات و ادارجات. خب ادبا بیایند تکلیف این‌ها را مشخص کنند. ما زبان‌شناسان می‌گوییم هرچه اکثریت مردم گفتند، درست است و اگر کلمه‌ای وارد شد تلفظ آن‌ها مطابق تلفظ‌های بومی زبان پذیرنده تغییر پیدا می‌کند.[۵]


Image 1

کتاب فرهنگ جامع فارسی

تصویر جلد نخست کتاب فرهنگ جامع فارسی

Image 2

کتاب خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار

خلاصة الأشعار و زبدة الأفکار، تصحیح دکتر صادقی

Image 3

علی اشرف صادقی در کنار عبدالحسین زرین‌کوب

کنفرانس زبان فارسی

Image 4

علی اشرف صادقی در کنار سعید حمیدیان و داریوش آشوری

سیمنار نگارش فارسی، مرکز نشر دانشگاهی، سال ۱۳۶۱

Image 5

تجلیل از علی اشرف صادقی

پوستر مراسم اهدای جایزه تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار یزدی


پانویس

  1. «خبرگزاری مهر/ گفت‌وگو با علی اشرف صادقی». ۴ شهریور ۱۳۸۵. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۴.
  2. «قدس آنلاین/ گفت‌وگو با علی اشرف صادقی». ۱ خرداد ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۴.
  3. «قدس آنلاین/گفت‌وگو با علی‌اشرف صادقی». ۱ خرداد ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۴.
  4. «قدس آنلاین/گفت‌وگو با علی‌اشرف صادقی». ۱ خرداد ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۴.
  5. «قدس آنلاین/گفت‌وگو با علی‌اشرف صادقی». ۱ خرداد ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۴.

پیوند به بیرون