«مستان همه افتاده و ساقی نمانده/ یک گل برای باغبان باقی نمانده»؛ بیتی از شعری ناب است که با نوای استاد محمدعلی کریمخانی به یکی از مداحیهای ماندگار شامغریبان امامحسین(ع) و یارانش معروف شده است. گرچه بیشتر استاد را با قطعه ماندگار«آمدم ای شاه پناهم بده» میشناسند و به شیوه اوج خوانیاش شهرت دارد اما گرمی و سوز صدایش برای دیگر اهلبیت(ع) هم بینظیر است؛ تاجایی که استادمحمدرضا شجریان و فرزندش همایون شجریان نیز این نکته را تأکید میکنند. کریمخانی از این استعداد و توانایی حنجره طلاییاش تنها برای اهلبیت(ع) استفاده کرده و میکند، چون معتقد است؛«اینها همه عنایت خداوند است و خداوند ما را بازخواست میکند که من این صدا را به تو دادم، تو کجا مصرفش کردی؟!» از اینرو با صدای او نواهای ماندگاری برای اهلبیت(ع) تولید شده است. او علاوه بر حضور در مجالس مداحی اهلبیت(ع) افتخار این را دارد که در تهیه و تولید آثار موسیقایی نیز فعالیت کند. اجرای ملودی «قطعهای از بهشت» یا همان «آمدم ای شاه پناهم بده»، اجرای قطعهای عاشورایی در حسینیه کربلاییها با همکاری صادق آهنگران و نزارالقطری و تولید آلبوم «ساقی سرمست» به آهنگسازی آریا عظیمینژاد ازجمله آنهاست.آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگو با این مداح اهلبیت(ع) است.
استاد از شروع مداحی و علاقهتان به خواندن برایمان بگویید…
از کودکی قرآن میخواندم و مداحی میکردم. در دوران نوجوانی وقتی در هیئتها و محافل مختلف میخواندم تشویقم میکردند و میگفتند صدای خوبی داری. پدرم هم صدایش خیلی خوب بود ولی نمیخواند. هم پدربزرگ مادری و هم پدربزرگ پدری و هم پدرم صدایشان خیلی خوب بود ولی نمیخواندند. آنچه من بلدم ژنی است و ارثی. نوجوانی و جوانی من در شهر نرجه، آن طرف تاکستان گذشت. من آنجا به دنیا آمدم و تا ۲۰ سالگی هم همانجا بودم و بعد به تهران آمدم و مداحی را با جدیت ادامه دادم. در ایام محرم و ماه مبارک رمضان تمرین مناجاتخوانی و مداحی میکردم.
روزی که آریا عظیمینژاد از شما دعوت کرد تا قطعهای برای امامرضا(ع) بخوانید، فکرش را میکردید این مناجات آنقدرفراگیر و ماندگار شود که دل هر زائری را بلرزاند و حیرت بسیاری از اهالی حرفهای موسیقی را برانگیزد که چطور حنجره شما تا چند گام بالاتر را ادا کرده است؟
همیشه بزرگترین آرزویم، این بود که نوایم مثل اذان مرحوم موذنزاده ماندگار شود. خاطرم هست تقریبا ۱۴یا ۱۵ساله بودم که همراه خانواده برای نخستینبار به مشهد مشرف و زائر آقا امامرضا(ع) شدم. نمیدانم چه شد که در همان زیارت اول از آقا خواستم تا عنایتی کند و من یک مدح ماندگار برایش بخوانم. آن زمان تحقق این آرزو یکرؤیا بود و خدا را شکر بعد از گذشت چندین سال دعایم مستجاب شد و همیشه برای این لطف سپاسگزارم خدا و امامرضا(ع) هستم.
آلبوم عاشورایی ساقی سرمست شما هم مثل دیگر آثارتان مورد استقبال قرار گرفت. بهنظر شما چرا کارهای شما اینقدر ماندگار میشود؟
هر چه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. من از عمق دل این قطعهها را خواندهام و حس میکردم خدمت امامحسین(ع) و امامرضا(ع) میخوانم بنابراین تلاش میکردم کارم، کم و کسری نداشته باشد. اگر با دل و جان به سمت و سوی امامحسین(ع) بروی و نیمنگاهی به کارت داشته باشند، کار تو ماندگار میشود. یقین دارم آلبوم ساقی سرمست از این درجه بالاتر هم میرود و حتی جوانان خارج از کشور را نیز شیفته خود کرده و میکند. هرکسی، قطعات منتشر شده من را گوش میکند، از این لحن و صدا متعجب میشود.
به نکته خوبی اشاره کردید؛ سبک اوج خوانی شما زبانزد بوده و حتی همایون شجریان به نقل از پدرشان به این شیوه آوازخوانی تأکید داشته است. کمی درباره این سبک توضیح میدهید.
آقای همایون شجریان به ما لطف دارند و ما قابل این حرفها که ایشان فرمودند، نبودیم. خاطرم هست که در همان دفتر قدیمی شرکتشان در خیابان هفتتیر که با محمد اصفهانی به دیدن استاد شجریان رفته بودیم، همانجا بود که قطعه را خواندم. همایون طبقه پایین بود و وقتی آمد پرسید این صدای چهکسی است؟ استاد مرا معرفی کردند. همایون گفت من طبقه پایین گوشهایم را گرفته بودم! من همینجا از همایون شجریان تشکر میکنم و انشاءالله که خداوند پدرشان را شفا بدهد که استادی بزرگ و از نوابغ دوران است.( این گفتوگو قبل از درگذشت زندهیاد محمدرضا شجریان انجام شده بود)
شما سبک خاصی هم در اجرای کارهایتان دارید؟
من، نه مداح هستم و نه خواننده! باید بگویم این را هم من اختراع نکردم، من خودم را به کسی دیگر میسپارم. میخوانم اما تکیهام جای دیگر است.
تمرین هم کردهاید یا نعمت خدادادی است؟
صدا عنایت پروردگار است، منتها ساختنش و پختنش دست کسی است که از این عنایت برخوردار شده است. من شب و روز زحمت کشیدم، آهنگهای مختلف گوش کردم چه ترکی، چه عربی، چه فارسی و... و تمام این موسیقیها را گوش کردم و از آنها چیزهایی درآوردم. همین قطعهای که برای امامرضا(ع) خواندم -آمدم ای شاه پناهم بده- یا آلبوم ساقی سرمست و یا آنچه برای امام حسین(ع) خواندم به اسم «نجوای عاشورا» و مجید مجیدی کارگردانیاش را برعهده داشت و حاج نزارالقطری و صادق آهنگران هم بودند و به زبانهای عربی، فارسی و ترکی خواندیم، اینها عنایت خداوند است و نظر امام حسین(ع) و ما چیزی از خودمان نداریم.کسی هم به من یاد نداده است، من خودم گوش کردهام و اینها را یاد گرفتهام. اما برای داشتن صدای خوب دستگاه فایده ندارد، باید زحمت کشید، باید تمرین کرد. البته که دستگاه هم خیلی مهم است اما منظورم در دستکاری، صدای خواننده نیست. مرحوم صبحدل همیشه به من تأکید میکرد که هنگام اوج گرفتن ۳۰ الی ۴۰سانتیمتر از میکروفون فاصله بگیرم تا صدا جیغ نشود. وقتی اینها را رعایت کنیم نیاز به دستکاری توسط دستگاه نیست.
شما نعمت بزرگی چون صدای زیبا دارید اما چرا از این صدا جز در موسیقی مذهبی استفاده نکردید؟
افتخار من این است که از صدایم فقط برای اهلبیت(ع) استفاده میکنم. اینها همه عنایت خداوند است و خداوند ما را بازخواست میکند که من این صدا را به تو دادم، تو کجا مصرفش کردی؟! من دلم نمیخواهد بهخاطر چند صباحی شهرت و پول از این لطف خدا دور شوم.
صحبتی با مداحان دارید؟ و ویژگی مداحی اهلبیت(ع) چیست؟
من در جایگاهی نیستم که بخواهم در این زمینه اظهارنظر کرده یا نصیحت کنم. اما معتقدم آنچه میخوانیم باید در شأن امامحسین(ع) و اهلبیت(ع) باشد. ما باید اول ببینیم آنچه میخوانیم در شأن اینها هست یا نه، نکند با آنچه من میخواهم بخوانم اینها کوچک شوند و آیا آنچه میخوانم واقعا به دل خودم میچسبد؟! با ۴ نفر هم باید صلاح و مصلحت کرد، یعنی یا باید خودتان بلد باشید و یا اگر بلد نیستید بپرسید، سؤال کردن ایرادی ندارد. متأسفانه بعضیها اینطور نیستند و من هم کارهای نیستم که بخواهم جلوی کسی را بگیرم. من زورم بهخودم میرسد و هرقدر بتوانم اصیل، سوزناک و بر مبنای شعرهای اصیل بخوانم، میخوانم.شاید درست نباشد ولی عقیدهام این است که نوحه و روضه مکشوفه خواندن، درست نیست. من ایما، اشاره و در پردهگویی را بیشتر میپسندم. همه از بچگی پای منبر بودهایم، همه میدانیم امام حسین(ع) را چگونه شهید کردهاند، خیمهاش را آتش زدند، لازم نیست شما در هر روضهای، در هر مداحی اینها را تکرار کنید؛ شعری بخوانید که این را در پرده، با ایما و اشاره یا با استعاره بگوید؛ بنشینید یک شعر و آهنگ خوب انتخاب کنید که چهار نفر دیگر هم که بهدست شما نگاه میکنند چیزی یاد بگیرند. تأکید میکنم که مداح باید حرف تازه و شعر تازه و متناسب با مجلس داشته باشد مثلا در میلاد امامحسین(ع) روضه قتلگاه میخوانند که اشتباه است. منظور این است که مواظب باشیم چیزی نخوانیم که کسرشأن مقام شامخ امام حسین(ع) شود.
در زمینه مداحی شاگردی هم تربیت کردهاید؟
نه، گاهی در مساجد و تکایا چیزی بپرسند، پاسخ میدهم ولی اینکه شاگرد داشته باشم، اینطور نیست.
سبک یا صدای چهکسی را در زمینه مداحی میپسندید و گوش میدهید؟
افراد زیادی فارسی، آذری و عربی میخوانند و خوب هم میخوانند اما همیشه گفتهام و بازهم عرض میکنم که صدای مرحوم استاد سلیم موذنزاده اردبیلی واقعا بینظیر و بدون نقص بود. من شک ندارم اگر استاد سمت موسیقی میرفت، با صدایشان دنیا را تسخیر میکرد که البته هماکنون هم با نوای مداحیشان قلبهای بسیاری را تسخیر کردند.
جز مداحی به چه کاری مشغول هستید؟
بیش از ۵۰ سال است که میخوانم اما مداحی شغل و راهی برای امرار معاشم نبوده است. من بازنشسته شرکت چیتسازیام و منبع درآمدم جداست. البته نمیگویم که از مداحی پولی نمیگیرم اما شغل من نبوده و بلکه عشق و علاقهام بوده و هست.[۱]
محمدعلی کریمخانی


محمدعلی کریمخانی (زادهٔ ۱۳۲۹ در نرجه از توابع شهرستان تاکستان - درگذشت ۳۰ خرداد ۱۴۰۱) مداح و خوانندهٔ برجسته ایرانی بود. کریمخانی بیشتر بهخاطر صدای خاص و پرقدرتش شناخته شد، صدایی که حتی با ورود او به دهه هفتم زندگیاش نیز از کیفیت آن کاسته نشد.
از آثار مشهور و ماندگار او، قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده»، است که برای امام رضا (ع) ساخته آریا عظیمینژاد بود. این قطعه با شعر حبیبالله چایچیان، در سال ۱۳۸۹ منتشر شد و در میان مردم از قطعات محبوب و ماندگار است.
او بهعنوان مناجاتخوان ماه رمضان در رادیو نیز شناخته میشد و سالها اجرای برنامههای سحرگاهی این رسانه را برعهده داشت و در این زمینه نیز آثار بسیاری را خلق کرد. علاوهبر این، آلبوم «ساقی سرمست» در سال ۱۳۹۱ منتشر شد که شامل قطعاتی درباره امام حسین(ع) بود و به آهنگسازی آریا عظیمینژاد تهیه شده بود.
در مراسم رونمایی از آلبوم «ساقی سرمست»، محمد اصفهانی او را صاحب صدایی تکرارناپذیر و پدیدهای استثنائی دانست.
کریمخانی در ۳۰ خرداد سال ۱۴۰۱ درگذشت و در زادگاهش دفن شد.
زندگی و آغاز به نوحهخوانی
محمدعلی کریمخانی از کودکی در مجالس مذهبی به مداحی و خواندن آواز پرداخت. کریمخانی در سنین نوجوانی به تهران آمد و همکاریهای خود را با رادیو ایران آغاز کرد. او در برنامههای سحرگاهی ماه رمضان در رادیو ایران به مناجاتخوانی پرداخته و همچنین در تولید آثار موسیقایی مذهبی مشارکت داشت. از مشهورترین آثار او میتوان به «آمدم ای شاه پناهم بده»، «ساقی سرمست»، «نجوای عاشورایی»، و «حسین آرام جانم» اشاره کرد.
آثار
عنوان اثر | سال انتشار | توضیحات |
---|---|---|
آمدم ای شاه پناهم بده | ۱۳۸۹ | قطعهای مشهور برای امام رضا (ع) با آهنگسازی آریا عظیمینژاد، یکی از معروفترین آثار کریمخانی |
ساقی سرمست | ۱۳۹۱ | آلبومی در رثای امام حسین (ع) به آهنگسازی آریا عظیمینژاد که در آن ترکیبهای مختلفی از دستگاههای موسیقی ایرانی به کار رفته است |
نجوای عاشورایی | — | اثر عاشورایی که به نوعی حال و هوای مراسم عزاداری امام حسین (ع) را منتقل میکند |
حسین آرام جانم | — | اثری در رثای امام حسین (ع) که از نغمههای خاص کریمخانی برخوردار است |
مستان همه افتاده و ساقی نمانده | — | قطعهای با شعری ناب که با نوای کریمخانی به یکی از مداحیهای ماندگار در شامغریبان امام حسین (ع) و یارانش تبدیل شده است |
قطعهای از بهشت (آمدم ای شاه پناهم بده) | — | قطعهای که با نوای کریمخانی، فضای معنوی و روحانی را به خوبی منتقل میکند |
مناجاتهای سحرگاهی | — | اجرای ویژه در ماه رمضان از برنامههای رادیو ایران که به مناجاتخوانی و مداحی میپرداخت |
مثل علی، مثل فاطمه | — | قطعهای مذهبی که در سالهای مختلف در مجالس عزاداری امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) خوانده شده است |
عزای عالم | — | اثری که به عنوان عزای عمومی در مناسبتهای مذهبی و عاشورایی اجرا شد |
آرامگه یار | — | یکی از آثار عاشورایی که به صورت ویژه در مراسم محرم و عزاداریها پخش میشده است |
چشمی پر از باران | — | قطعهای که در آن به ویژگیهای زیبا و معنوی امام حسین (ع) پرداخته شده است |
پیراهنی که آید از او بوی یوسفم | — | اثر دیگری از کریمخانی که در آن به عاشقانههای معنوی پرداخته شده است |
تجلیل
مراسم تجلیل از استاد محمدعلی کریمخانی، مداح پیشکسوت، شامگاه یکشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۳ در فرهنگسرای فردوس برگزار شد. از مهمانان ویژه این مراسم میتوان به سید محمدسادات اخوی (گردآورنده مجموعه موسیقایی «پرده عشاق»)، سید عباس سجادی (مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)، و قندهاری (معاون فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران) اشاره کرد.


گفتاورد
استاد محمد علی کریمخانی که ۶۷ سال قبل در شهر نرجه استان قزوین به دنیا آمده روزی بزرگترین آرزویش، این بود نوایش مثل اذان مرحوم «موذنزاده» ماندگار شود و اکنون با عنایت امام رضا علیه السلام با خلق آمدم ای شاه پناه بده به آرزویش رسیده است.
استاد گویا از کودکی به خواندن غلاقه داشتید و مداحی هم می کردید؟
درست است .از کودکی(حدود ۵-۶سالگی) قرآن می خواندم و مداحی کردم. در واقع، معلم قرآن دبستانم، مشوّق اصلیام برای خواندن بود. در هر هیئت و محفلی هم که میخواندم، همه تشویقم کرده و میگفتند: «صدای این جوان خوب است!» چند سال بعد، به تهران مهاجرت کردیم و من، به خواندن مدح و کرامت ائمهاطهار(علیهمالسّلام) اهتمام بیشتری پیدا کردم. تا این که به آرزوی همیشگیام رسیدم.
فکر می کردید روزی مدحی بخوانید که اینقدر معروف و ماندگار شود؟
۱۴-۱۵ساله بودم که برای اولین بار به حرم امام رضا(علیهالسّلام) مشرّف شدم. آنجا، به حضرت گفتم: «میشه عنایتی کنی تا مدحی بخوانم… یا اذانی بگَم در حرمت… که موندگار بشه؟!» که بعد از گذشت این همه سال، آنها محقّق شد و خدا، دعایم را مستجاب کرد. بعد از منتشر شدن این قطعه، وقتی در حرم امام رضا، مشغول خواندن بودم و هزاران نفر میشنیدند، آنجا بود که فهمیدم خدا مرا به به آرزویم رسانده . همان جا گفتم: «یا امام رضا… ممنونم!»
خاطره ای هم از خواندن این قطعه در میان دارید؟
راستش را بخواهید! وقتی که در مراسمی این قطعه را میخوانم و چهرهی مردم را میبینیم که حالشان خوب شده و از شنیدن این مدح، احساس رضایت میکنند، همه و همهاش در اثر نمکی است که حضرت رضا بر این کار ریخته! مثلاً من عروسی میروم… داماد میگوید: «آمدهام ای شاه» را بخوان! میگویم: «اینجا مجلس عروسی است، مردم با شنیدن این قطعه، ممکن است گریه کنند!» میگوید: «دوست دارم در عروسیام مدح امام رضا خوانده شود. گریه برای امام رضا، بهترین ثمره زندگیام است… شروع زندگیام با گریه بر امام رضاست… خنده ی با گناه بهتر است یا گریه ی بر امام رضا(علیهالسّلام)!»
شما در این قطعه گام بالاتری می خوانید این باعث نشده که حنجره تان آسیب ببیند؟
حنجرهام نه تنها آسیب ندیده، بلکه میتوانم تا سه گام بالاتر را بخوانم. بدون آنکه برای حنجره و صدایم مشکلی ایجاد شود. بعضی وقتها برای خودم هم قابل هضم نیست که چطور حنجرهام میتواند تا این مقدار بالاتر را یاری کند و مشکلی برایش پیش نیاید و این، فقط و فقط لطف خدا و امام هشتم است! بگذارید یکچیز را همینجا بگویم: باعث افتخار من است که نامم، در کنار نام امام رضا علیه السلام آورده میشود؛ چه از این بالاتر! شما وقتی کالایی را به بازار عرضه میکنید، باید نشان دهید که چند مرده حلاجید! اگر نتوانید کار خوبی به بازار ارائه دهید، ستاره شدنتان چه اهمیتی دارد، من شوق شهرت ندارم! من را با کسی میشناسند که زمین و زمان به آن احتیاج دارند؛ «آقا علی بن موسی الرضا(علیهالسّلام)»
آلبوم عاشورایی ساقی سرمت شما هم به موفقیت خوبی رسید؟
محرم۱۳۹۱ پس از چندسال کار کردن، «آلبوم عاشورایی ساقی سرمت»، منتشر شد که آهنگسازی آن نیز با «آریا عظیمینژاد» بوده است. هميشه و از ابتدا اين روال من بوده كه در كارهايم، همه اصول و قوانين لازم را رعايت كنم. اين اِلِمانها، همگي بر ميگردند به موسيقي اصيل ايراني. من تمامي قطعات این آلبوم را با در نظر گرفتن موسيقي اصيل ايران خواندهام، چرا كه بر اين باورم موسيقي اصيل ايراني از تعزيه به ما رسيده است و در سنت ما ريشه دارد. موسيقي، وقتي ريشهدار و با اصالت باشد به طور حتم براي مردم هم دلنشين خواهد بود، زيرا اين نوع موسيقي، جدا از اين كه بسيار سنگين است، عامهپسند بوده و مورد استقبال مردم قرار ميگيرد. من، تكتك اين قطعات را در دستگاهها و گوشههاي مختلف ايراني اجرا كردهام تا حرفي براي گفتن داشته باشند. شايد مثلا فكر كنيد كه همه در دستگاه همايون يا مثلا چهارگاه اجرا شدهاند، ولي اينطور نيست و به نوعي من اين دستگاهها را با هم تركيب كردهام و گاهي چيزهايي را نيز افزودهام. اينكه اين آلبوم با تمامي قطعاتش متعلق به حضرت امام حسين(علیهالسّلام) است، دليلي براي موفقيت آن است. همهی ما وسيله هستيم، دقيقاً مثل دكترها كه وسيله هستند تا مريض بهبود يابد، اما در واقع شفادهنده، خداوند است. در واقع، اين عنايت ائمه و اهلبيت است كه موجب ميشود كاري مثل «ساقيسرمست» به موفقيتي اينچنيني نائل میآيد. سروصدایی که یک باره آغاز میشود، به بنبست میخورد و کار را یک بار مصرف میکند. مهم است که مردم به تدریج متوجه مفهوم کار شوند. مهم است که هر چقدر شما به آهنگ گوش دهید، تمایل بیشتری برای شنیدنش داشته باشید. کار حماسی است و همین آهنگ و شعرهای حماسی فرد را به سوی خود میکشاند. شما به آهنگ «مگر ای کربلا خاک بهشتی» گوش کنید. این ترانه انسان را به سوی خود میکشاند و میبرد.
به نظر شما چرا کارهای شما اینقدر ماندگار می شود؟
هر کاری که از عمق دل باشد و شما شیفته آن باشید، موفق خواهید شد. وقتی این قطعات را میخواندم، حس میکردم نزد امام حسین علیه السلام و امام رضا میخوانم بنابراین تلاش میکردم کارم، کم و کسری نداشته باشد. هر چه در وجودم بود، مصرف میکردم. میگویند از تو حرکت از خدا برکت؛ اگر حرکت کنی و به سمت و سوی امام حسین علیه السلام بروی، اگر نیمنگاهی هم به کارت شود، آن کار ماندگار میشود. یقین دارم «ساقی سرمست» از این درجه بالاتر هم میرود و حتی جوانان خارج از کشور را نیز شیفته خود کرده و میکند. هرکسی، قطعات منتشر شده من را گوش میکند، از این لحن و صدا متعجب میشود. در حالی که بارها و بارها گفتهام: این قدرتِ خواندن را خودشان محبت میکنند وگرنه دست من و ما نیست! اما هنوز هم خواهش میکنم از مسؤلان تا برای آلبومی که من و آریا عظیمینژاد، برای جمعآوری آن، سه سال زحمت کشیدیم، تلاش کنند و آ« را معرفی کنند. این آلبوم و قطعات ۀن،هنوز آنطور که باید و شاید، برای مردم معرفی نشده! خواهش میکنم تا برای کاری که وقت گذاشته شده، ارزش قائل شوند. این کار یک اثر فاخر آیینی است و باید حق آن ادا شود. نه به خاطر این که من خواننده آن هستم، به این خاطر که این آلبوم، مخصوص حضرت سیدالشهداء علیه السلام است و نباید از کنار آن راحت عبور کرد.
سبک خاصی هم در اجرای کارهایتان دارید؟
من، نه مداح هستم و نه خواننده! باید بگویم: این را هم من اختراع نکرد
م، من خودم را به کسی دیگر میسپارم. میخوانم، اما تکیهام جای دیگر است. اگر انسان خودپسند و از خودراضی نباشد همه چیزش درست میشود. اگر بخواهی بگویی من در این مجلس قیامت میکنم، هیچ کاری انجام نمیشود و فقط شرمندگی باقی میماند. من میگویم یا امام حسین علیه السلام! خودت میدانی که من چیزی نیستم، دست من را بگیر. البته ادعا نمیکنم… امام حسین علیه السلام را شناختهام! شاید اصلاً لیاقت خواندن هم نداشته باشم، اما هر موقع خواندهام، فقط برای خودشان بوده است. این کار را نکردم که فلان وزیر یا نماینده مجلس یا شخصیت بازاری که در مراسم است، لذت ببرد. اگر به من بگویند: این، یک تار موی امام حسین (علیهالسّلام) است، زندگیت را رها کن، قطعا آن مو را میگذارم میان کفنم هم میگویم: این مرا بس است. زندگی چه ارزشی دارد. کسی نمیتواند در خلقت با امام حسین علیه السلام برابری کند. وقتی ما کسی را ارباب قرار دادیم، باید ببینیم ارباب چکار کرده، ما همان کار را بکنیم.
یعنی از مرگ نمیترسید؟
اصلاً از مرگ، هراسی ندارم! شاید برایتان جالب باشد که این روزها، وقتی که بیماری بیشتر به من فشار میآورد، روی تخت مینشینم و خواب به چشمم نمیآید. خودم را میان قبر و چشمانتظار سیدالشهداء و امام رضا(علیهمالسّلام) حس میکنم. واقعاً این دنیا چه چیزی دارد که ما باید به آن دلخوش کنیم؟! این همه دویدن و حرصزدن برای مال دنیا، چه فایدهای دارد؟! بهقدر وسع باید کوشید و بهقدر گذران زندگی باید تلاش کرد! اما بیشتر از آن، به چه دردی میخورد؟! من، فقط چشمانتظار دیدار حضرت اباعبدالله و امام رضا(علیهمالسّلام)، هنگام مرگم هستم.
خیلیها دوست دارند در جوار امام رضا علیه السلام دفن شوند شما همچنین آرزویی دارید؟
حالا که سالها کوشیدهام و خدا، چنین لطفی به من کرده است، تنها آرزویم در این شبها و روزها، به دست آوردن سلامتی است! آرزوی دیگرم، خاک شدن در حرم امام رضاست! بارها به دوستانم در مجموعهی آستان قدس گفتهام اگر میشوند کاری کنند، اما هنوز هیچ خبری نشده که بتوانم صاحب قبری در حرم امام هشتم شوم. دوست داشتم خادم هم شوم که فعلاً با این وضعیت جسمانی، اصلاً بعید میدانم اگر هم جور بشود، بتوانم از عهده آن بر بیایم![۲]
پانویس
- ↑ «بازخوانی یکی از آخرین گفتوگوهای مرحوم محمدعلی کریمخانی/ افتخار میکنم صدایم فقط برای اهلبیت (ع) است». دریافتشده در ۲۹ دی ۱۴۰۳.
- ↑ «گفتگو با استاد محمدعلی کریمخانی خالق قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده!»». دریافتشده در ۲۹ دی ۱۴۰۳.