مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت (کتاب)

از یاقوت
مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت (کتاب)
تصویر جلد کتاب
تصویر جلد کتاب
اطلاعات کتاب
نام‌های دیگرقصهٔ ۸۴
نویسندهرضا امیرخانیمصطفی مستور
سبکرمان - داستان
زبانفارسی
تعداد صفحات۹۶
قطعرقعی
اطلاعات نشر
ناشرسوره مهر
تاریخ نشر۱۳۹۴
شابک۹۷۸۰۳۴۱۷۵۸۸۲۲
وبسایت ناشرhttps://sooremehr.ir


مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت داستانی از رضا امیرخانی، که در سال ۱۳۹۴ در کتاب «قصهٔ ۸۴» منتشر شده است.

«قصهٔ ۸۴» مجموعه‌ای است از چند داستان کوتاه از نویسندگان ایرانی که توسط مصطفی مستور انتخاب شده است. داستانهای این مجموعه عبارت‌اند از: «بالابر» داستانی از میترا الیاتی، «بخشی از داستان بلند بی وتن» از رضا امیرخانی، «بچه‌ها» از علی خدایی، «دستمال توالت‌های بیمارستان مرکزی» از شهرام شفیعی، «LD» از کیارنگ علایی، «گوسالهٔ سرگردان» از مجید قیصری و «مردی که تا پیشانی دراندوه فرورفت» از مصطفی مستور.

نویسنده

رضا امیرخانی (زادهٔ ۱۳۵۲ در تهران) نویسنده و منتقد ادبی ایرانی است. او تاکنون آثار مختلف رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه، سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی را نگارش کرده است. برخی از آثار وی به زبان‌های روسی، اندونزیایی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده است. امیرخانی مدتی رئیس هیئت‌مدیره انجمن قلم ایران بوده است.

وی از پرطرفدارترین رمان‌نویسان ایرانی است و رمان‌هایی چون «منِ او»، «قیدار»، «بیوتن» از امیرخانی جزو مهم‌ترین آثار داستانی سال‌های اخیر ایران به‌شمار می‌آید. کتاب اِرمیا اثر این هنرمند، برگزیده جشنواره آثار ۲۰ سال دفاع مقدس و مورد تقدیر در اولین دوره جشنواره مهر و دومین جشنواره دفاع مقدس شد.

معرفی کتاب

مصطفی مستور در مقدمه کتاب در خصوص گردآوری این مجموعه می‌گوید:

داستان‌های این مجموعه بدون شک بهترین داستان‌های سال نیستند. حتی بهترین داستان‌های نویسندگانشان هم نمی‌توانند باشند، و مگر برای نویسنده‌ای که زنده است و همچنان می‌نویسد مفهوم «بهترین داستان» معنا دارد؟

بدون تردید همه داستانهای این مجموعه دریک سطح نیستند، به لحاظ سبک و گرایش هم، نویسندگان این مجموعه را نمی‌توان در یک گرایش و نحلهٔ ادبی طبقه‌بندی کرد. تنها اشتراک داستانهای این مجموعه برخورداری از معیارهای داستان خوب است: امکان ارتباط، تأثیرگذاری، معناداری و ساختار منسجم. باری داستان جایی است برای شنیدن صدای احساس نویسنده، برای دیدن روح و ذهن و دل کسی که می‌نویسد، برای قدم زدن در کوچه پس کوچه‌های روح کاتب کلمات. این که بعضی کوچه‌ها تنگ یا فراخ باشند اهمیت چندانی ندارد. آنچه اهمیت دارد نفس تماشای این کوچه هاست. نفس شنیدن این صداهاست. ...»