حسن باقری - فرمانده قرارگاه عملیاتی نصر - در خصوص اقدام نیروهای تیپ ۲۷ در این مرحله از عملیات میگوید: ... نیروهای ما، با استعداد خیلی زیادی توانستند واحدهای خودی را از رودخانهی کارون عبور بدهند و همزمان با تاریکی هوا، بلافاصله حرکتشان را شروع کنند. این پیادهروی به مسافت بیش از سی کیلومتر در غرب کارون که طی مرحلهی اول عملیات انجام گرفت، از جمله معجزات و امدادهای غیبی این مرحله از حمله بود. انسان اگر در روز بخواهد در این دشت صاف و فاقد عارضه فاصلهی ده کیلومتر را بدون داشتن نقطه و نشانی معین برود، راه را گم میکند. روزها که ما در این حد فاصل تردد میکنیم، برادرانی هستند که با وجود اشراف بر نقشه گم میشوند؛ ولی خداوند لطف کرد که برادران رزمنده ما توانستند آن شب در دل تاریکی با شناساییهای دقیقی که قبلا انجام داده بودند، حتی از جادهی آسفالت اهواز - خرمشهر هم رد بشوند و در آن جا با لشکر عراق که نیروی احتیاط بود، درگیر شده، بیش از پنجاه درصد واحدهای آن را منهدم کنند. این از نظر نظامی خیلی حایز اهمیت است و شاید مستشاران نظامی خارجی هم نتوانند توان و جرأت طرحریزی چنین عملیاتی را تحلیل کنند.
همپای صاعقه (کتاب)
طرح روی جلد | |
| اطلاعات کتاب | |
|---|---|
| نویسنده | گلعلی بابایی حسین بهزاد |
| موضوع | دفاع مقدس |
| زبان | فارسی |
| تعداد صفحات | ۹۱۲ |
| قطع | وزیری |
| اطلاعات نشر | |
| ناشر | انتشارات سوره مهر |
| محل نشر | تهران |
| تاریخ نشر | ۱۴۰۰ |
| شابک | ۹۷۸۲۱۴۵۰۶۷۵۳۷ |
| وبسایت ناشر | https://sooremehr.ir/ |
همپای صاعقه کتابی تاریخی و مستند به قلم گلعلی بابایی و حسین بهزاد است که به شکل گیری و فعالیتهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) در دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق میپردازد. این کتاب جزو موردتوجهترین آثار مکتوب ادبیات پایداری است که بارها تجدیدچاپ شده.
جلد اول این مجموعه، با عنوان همپای صاعقه، دوره زمانی حدود ششماهه از دیماه ۱۳۶۰ تا تیرماه ۱۳۶۱ را پوشش میدهد و توسط دو نویسنده شناختهشده ادبیات دفاع مقدس، حسین بهزاد و گلعلی بابایی، به نگارش درآمده است.
در ساختار کتاب، ۱۴ فصل تعریف شده است که هر فصل به بخشهایی از تاریخ لشکر ۲۷ در آن بازه زمانی اختصاص دارد؛ علاوه بر متن روایت، عکسهایی از عملیاتها و نقشههای میدانی نیز در انتهای کتاب درج شده است.
در محتوای کتاب، نویسندگان با بهرهگیری از آرشیو گستردهای از مصاحبهها، نوارهای صوتی بیسیم، اسناد عملیاتی، خاطرات رزمندگان و فرماندهان، وقایع شاخص مانند تشکیل تیپ/لشکر، طرحریزی عملیات «فتحالمبین» و «بیتالمقدّس»، و اعزام نیرو به لبنان را بهصورت داستانی مستند بازسازی کردهاند. در معرفی رسمی آمده است که بیش از پنجهزار دقیقه نوار صوتی و مکالمات بیسیم تحلیل و ثبت شده است.
زبان روایت در همپای صاعقه ترکیبی از سبک زندگی رزمندگان، گفتگوهای زنده زمان جنگ، گزارشهای فشرده میدانی و تحلیلهای تاکتیکی است؛ این شیوه، امکان میدهد خواننده نه تنها با عملیات نظامی بلکه با شرایط روحی، عاطفی و عملیاتی رزمندگان نیز همراه شود.
از دیدگاه موثران و منتقدان، «همپای صاعقه» یکی از متون شاخص در زمینه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس محسوب میشود چرا که توانسته فضای «جنگ» را نه صرفاً میدان نبرد که محلی برای ظهور ارزشهای انسانی و اجتماعی نشان دهد.
رهبر انقلاب در تقریظی بر کتاب همپای صاعقه، آن را «منبع غنی و ارزشمندی» توصیف کرد که «می توان دهها کتاب و فیلمنامه و زندگیانه از آن استخراج کرد»
درباره کتاب
این کتاب، روایتی از یک مقطع زمانی شش ماهۀ جنگ تحمیلی، از ابتدای دیماه ۱۳۶۰ تا اواخر تیرماه ۱۳۶۱ است؛ موضوع اصلی اثر، شرح مستند مراحل آغازین تأسیس تیپ نظامی محمد رسولالله(ص) است و نقش این تیپ را در دو عملیات بزرگ فتحالمبین و بیتالمقدس بیان میکند.
نویسندگان کتاب که خود از رزمندگان لشگر ۲۷ محمد رسولالله(ص) بودهاند، بیآنکه خود به روایت ماجرا بپردازند، از زبان و بیان فرماندهان مفقود و شهید تیپ به روایتگری قصه جنگ پرداختهاند.
فارغ از وجود مصاحبه و ثبت خاطرات کمترشنیدهشده رزمندگان، مکالمات رودرروی فرماندهان و متن مکالمه شهید همت با حاج احمد متوسلیان، متن مذاکرات و تماسهای مخابراتی و بیسیمی، کتاب را جذاب و خواندنی کرده است. شیوه روایی و داستانی کتاب و قرار گرفتن اسناد در دل حوادث، مخاطب را مشتاقانه به صفحات بعد راهنمایی میکند.
«همپای صاعقه» در ۱۴ فصل تدوین شده و علاوه بر این، عکسهایی دیدنی از عملیاتهای گوناگون در انتهای کتاب منتشر شده است.
درباره نویسنده
گلعلی بابایی (زاده ۷ مهر ۱۳۳۹ - استان مازندران) نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس است. بابایی داور دورههای هشتم، سیزدهم و پانزدهم و دبیر علمی شانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد بوده است.
در سال ۱۴۰۳ مدرک دکترای افتخاری به گلعلی بابایی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس از سوی سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور اهدا شد.
کتاب «بدون مرز» این نویسنده که به روایت خاطرات سید علیاکبر طباطبایی، جانشین فرمانده سپاه در سوریه میپردازد، در هفته دفاع مقدس سال ۱۴۰۲ توسط نهادهای غیر مسئول توقیف شده و از دسترس علاقهمندان خارج شد. کشمکشها بر سر توزیع مجدد این کتاب همچنان ادامه دارد.
تقریظ آیتالله خامنهای بر کتاب
آیتالله خامنهای پس از مطالعۀ ویراست دوم این کتاب، ضمن تمجید از کتاب در تقریظ خود نوشت:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
این یک کتاب منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن میتوان دهها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبت شده در سراسر این کتاب، همان ظرافتهای حیرتانگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتحالمبین و بیتالمقدس پدید آمده و برترینهای هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعهی نمایشگاه بینظیر هنرهای انقلاب اسلامی، نشان میدهد.
این مردان بزرگی که نام آنها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما میگذرد، از جنس همان اخوان صفا و فرسان هیجائند که سید شهیدان سلاماللهعلیه آنها را با عظمت و سوز و مهر، مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد.
در روز و شبهایی از آبان و آذر ۸۶ صفحه به صفحه و سطر به سطر مطالعه و نیوشیده شد.[۱]
برشی از کتاب
از آن جا که عراق فکر نمیکرد ما بتوانیم هر دو مرحلهی عبور از کارون و رسیدن به جاده را در یک شب انجام بدهیم، نتوانست به سرعت از خودش عکسالعمل نشان بدهد. در این مرحله از عملیات، رزمندگان ما، بیشتر وقتشان را به تثبیت جادهی آسفالت اهواز - خرمشهر معطوف کرده بودند؛ هر چند که قسمتهایی از خط ما بر روی این جاده خالی مانده بود و زمان میخواست که ما بتوانیم این نقاط خالی را با یک سری عملیات محدود ترمیم کنیم؛ خصوصا که عراق فشار زیادی به نیروهایش وارد میآورد، برای این که جاده را از ما پس بگیرد. اهمیت این جاده برای عراق به قدری زیاد بود که در طول چند ماهی که این جاده در اشغال آنها قرار داشت، در کنار جاده خاکریزی درست کرده بودند که دو متر از سطح جاده بالاتر بود و دشمن سنگرهایی را بر روی این جاده احداث کرد که مانند دژهای اطراف پادگانهای نظامی بود و تعداد زیادی سنگر تانک بر روی این دژ به چشم میخورد. عراق با توجه به این که در غرب کارون نیروهای کمی در اختیار داشت، ضد حملههای زیادی انجام میداد برای اینکه به هر قیمت ممکن، بتواند دوباره این جاده را به دست بگیرد؛ زیرا هر کس که این جاده را تصرف میکرد، طرف مقابل به علت کفی بودن زمین و فقدان کوچکترین مانع طبیعی و مصنوعی در منطقه، مجبور بود که چندین کیلومتر از این جاده دور بشود تا از تیررس واحدهای مستقر بر روی جاده در امان باشد. بعد از این که ما توانستیم جاده را تثبیت کنیم، عراق تا مسافت زیادی ناچار شد از جاده عقب بکشد و فاصله بگیرد.
پانویس
- ↑ «خانه امن». دریافتشده در ۹ آبان ۱۴۰۳.