حسن میرعابدینی منتقد معاصر ادبیات، در کتاب صدسال داستاننویسی در بررسی رمانهای ژانر جنگ، ارمیای امیرخانی را اینگونه توصیف میکند: در داستانهای جنگ به دو الگوی تکرارشونده برمیخوریم. یکی از این الگوها ساختار رویارویی است: با رودررو قرار گرفتنِ شخصیتهای معتقد و مردد، نوعی کشمکش دراماتیک پدید میآید که علاقهٔ خواننده را برای دنبال کردن ماجرا جلب میکند… دومین الگو، ساختار نوآموزی نام دارد: افرادی که هر یک نمایندهٔ تیپ خاصی هستند، بهلحاظ روانی تغییر میکنند و از ناآگاهی به آگاهی و از حالت انفعال به حالت فعال میرسند. در اغلب داستانهای جنگ میتوان شاهد پیروی از این دو الگو بود: در داستانهای دههٔ۱۳۶۰، فردی ترسان و سستاعتقاد، و در نتیجه گریزان از خطرهای خط مقدم، در اثر رویارویی با «قهرمان اصول» که معتقد و نترس است، به خود میآید، روند نوآموزی را طی میکند و «دیگری» میشود تا دست از زندگی بشوید و به استقبال خطر و مرگ برود. در داستانهای دههٔ۱۳۷۰ وضع از چه قرار است؟ قاسمعلی فراست در «گلاب خانم» (۱۳۷۴)، حسین فتاحی در «عشق سالهای جنگ» (۱۳۷۳)، رضا امیرخانی در «ارمیا» (۱۳۷۴) و ابراهیم حسنبیگی در «ریشه در اعماق» (۱۳۷۳)، نگرانی و بیم و امید جانبازانی را شرح میدهند که در بازگشت از جنگ، ناگزیر از مواجهه با مسئولیتهای زندگی روزمرهاند… قهرمان رمان ارمیا دانشجویی که پس از شهادت همرزمش، حاضر به خروج از سنگر نیست. حتی وقتی جنگ پایان مییابد، او تغییر وضع نمیدهد… برخوردهای اطرافیان که رفتارها و سرووضع ارمیا را بههنجار نمیدانند، بر دلزدگی او از زندگی روزمره میافزاید. از شهر میگریزد، از جادهای فرعی به درون جنگلهای شمال میرود؛ به جایی پرت افتاده در میان چند معدنچی؛ ولی جمع آنان و محبت پدرانهٔ معدنچی پیر را هم تاب نمیآورد و…
ارمیا (کتاب)
![]() تصویری از جلد کتاب | |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | رضا امیرخانی |
تاریخ نگارش | ۱۳۷۴ |
موضوع | دفاع مقدس |
سبک | رمان |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | افق |
شابک | 9789643697662 |
جوایز | جایزه رمان برگزیده جشنواره آثار ۲۰ سال دفاع مقدس |
ارمیا نخستین رمان رضا امیرخانی، که در سال ۱۳۷۴ منتشر شد، داستانی دربارهٔ چالشهای شخصیتی به نام ارمیا است که پس از جنگ با تغییرات اجتماعی دوران سازندگی روبهرو میشود. این اثر با زبان ساده و محتوای انتقادی، موضوع تضاد ارزشهای دوران جنگ و زندگی مدرن را بررسی میکند. باوجود ضعفهای تکنیکی، به دلیل محتوای نو و پیامهای اجتماعیاش مورد توجه قرار گرفت و جایزه رمان برگزیده جشنواره ۲۰ سال دفاع مقدس را کسب کرد. استقبال از این اثر، مسیر نویسندگی امیرخانی را هموار ساخت.
نویسنده
رضا امیرخانی نویسنده و منتقد ادبی ایرانی است. او مدتی رئیس هیئتمدیره انجمن قلم ایران بود. او تاکنون آثار مختلف رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه، سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی را نگارش کرده است. برخی از آثار وی به زبانهای روسی، اندونزیایی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده است. وی از پرطرفدارترین رماننویسان ایرانی است و تا کنون جوایز و افتخاراتی از برای نوشتن آثارش به دست آورده است.
معرفی کتاب
کتاب ارمیا نخستین اثر رضا امیرخانی است که در سال ۱۳۷۴ منتشر شد. این رمان روایتگر زندگی جوانی به نام ارمیا است که پس از دوران دفاع مقدس با چالشهای زندگی در جامعه شهری و مدرن روبهرو میشود. این اثر از نخستین آثار داستانی بود که به نقد دوره سازندگی و پیامدهای اجتماعی آن پرداخت.
این کتاب را انتشارات سوره مهر در سال ۱۳۷۴ منتشر کرد. سپس انتشارات افق این اثر را در سال ۱۳۹۰ به چاپ رساند و پس از آن در چندین نوبت، تجدید چاپ شده است. تعداد صفحات این رمان ۳۰۴ صفحه در قطع رقعی است.
شخصیت اصلی و پیام داستان
شخصیت اصلی داستان، ارمیا، نماینده نسل جنگزدهای است که با ارزشها و باورهای گذشته به زندگی پس از جنگ مینگرد. او در تضاد میان ایدئالهای دوران جنگ و واقعیتهای جامعه شهری به دنبال هویت و معنای زندگی خود میگردد. پیام داستان، تأملی بر تغییر ارزشهای اجتماعی و تأثیرات آن بر نسل جوان است. ارمیا در خانواده ای متمول در شمال شهر تهران پرورش یافته است. «ارمیا» که در رفاه و راحتی بزرگ شده حالا دانشجوی مهندسی عمران است و برخلاف خانوادهٔ خود که نسبت به مسائلی همچون جنگ و پایداری و جهاد بی تفاوتند، این مفاهیم برای او حائز اهمیت بوده و بخش بزرگی از دغدغههایش را تشکیل میدهد.
امیرخانی در رمان بعدی خود با نام بیوَتَن که در سال ۱۳۸۷ نوشت، به ماجرای ارمیا پرداخت. موضوع این رمان جدید، مهاجرت ارمیا به آمریکا و سرگذشت اوست…
سبک نوشتاری و ویژگیهای ادبی
ارمیا با زبانی ساده و روان نوشته شده است و در عین حال، ساختار روایی آن انعکاسی از ذهن شخصیت اصلی دارد. هرچند این اثر به دلیل طرح ابتدایی و ضعفهای تکنیکی مورد نقد قرار گرفته، اما از سوی دیگر به دلیل محتوای نو و نگاه انتقادیاش مورد توجه واقع شد.
جوایز و بازخوردها
این کتاب توانست جایزه رمان برگزیده جشنواره آثار ۲۰ سال دفاع مقدس را کسب کند. استقبال از ارمیا، آغازگر مسیر نویسندگی رضا امیرخانی بود و او را به عنوان یکی از نویسندگان برجسته ادبیات معاصر ایران معرفی کرد. این کتاب همچنین در نخستین دوره جشنواره مهر و دومین جشنواره دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت.
گفتاوردها
برشی از کتاب
ارمیا اگرچه تندتند نفس میکشید اما نمیترسید. بیش تر غافلگیر شده بود تا مرعوب. کمکم نفسش جا آمد. اگرچه تا حدودی ترسیده بود ولی سعی میکرد به روی خودش نیاورد. -دستت درد نکند. انگار نمایندهٔ خدا بود. آمده بود من را بیدار کند و برود. میخواستند نمازم قضا نشود. خدا ممنونت هستم. خیلی به فکر مایی. یکی شان هم اگر می آدم کافی بود. لازم نبود بچه گرازها را به زحمت بیاندازی! ولی خوب دست شان درد نکند. البته خداجان، میتوانستی با باد، با پرنده، چه میدانم یک چیزهای سادهتری هم ما را بیدار کنی! خودش از حرف خودش خنده اش گرفته بود. اگر کسی دیگر حرف میزد، به کفرگویی میافتاد. گلهٔ گرازها در انبوه جنگل گم شدند. صدای پای شان و صدای شکسته شدن شاخهها دیگر به گوش ارمیا نمیرسید. نسیم سبکی شروع به وزیدن کرد. احساس سرما روی پاهای ارمیا که با بزاق گراز خیس شده بودند، به وجود آمد. به پاهایش نگاه کرد. از لحاظ ظاهر هیچ فرقی با قبل نداشتند. اما بزاق خشک شدهٔ گراز، بشرههای رویین پوست را به هم چسبانده بود. ارمیا به سمت چشمه راه افتاد. باید پاها را میشست و وضو میگرفت. به کنار چشمه رسید. خودش را در آب زلال در نور کم قبل از سپیده نگاه کرد. هیچ شباهتی به گراز نداشت. خواست پاهایش را بشوید. ناگهان انگار کسی صدایش کرده باشد، کمر را صاف کرد. با خود شروع به حرف زدن: -اا، گراز بود… خوک وحشی… خوک غیراهلی. خوب خوک که نجسه! آخ آخ، حالا لباس هام همه کثیف شدند. همه نجس هستند. باید با همینها نماز بخوانم! آره دیگر، کاریش نمیشود کرد. با خودش تمام احکام فقهی را که بلد بود، مرور کرد. شک نداشت که خوک نجس است. گراز هم احتمالاً نوعی خوک بود. با لباس نجس هم که نمیشد نمار خواند. یاد حکمی افتاد که اگر وقت نماز تنگ شده باشد، در هر شرایطی میشود نماز خواند، حتی اگر لباس نجس باشد