عکس یادگاری با کت دکتر احمدی‌نژاد (کتاب)

از یاقوت
عکس یادگاری با کت دکتر احمدی‌نژاد (کتاب)
تصویر جلد کتاب
تصویر جلد کتاب
اطلاعات کتاب
نویسندهمحمدرضا سرشار
موضوعخاطرات
سبکداستان
زبانفارسی
تعداد صفحات۱۹۲
قطعرقعی
اطلاعات نشر
ناشرسوره مهر
تاریخ نشر۱۳۸۸
وبسایت ناشرhttps://sooremehr.ir


عکس یادگاری با کت دکتر احمدی‌نژاد یا چگونه یک نویسنده سیاستمدار می‌شود نوشته محمدرضا سرشار است.

این کتاب مجموعه خاطرات نویسنده از فعالیت‌های سیاسی‌اش است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

نویسنده

محمدرضا سرشار (زادهٔ ۲۳ خرداد ۱۳۳۲ در کازرون) با نام مستعار «رضا رهگذر» نویسنده و داستان‌نویس، گوینده و مجری رادیو و تلویزیون است. او از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۸۴ اجرای برنامه رادیویی قصه ظهر جمعه را برعهده داشت. در سال ۱۳۸۵ از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان و نویسندگان مستقر در وزارت ارشاد، برای مجموعه فعالیت‌های ادبی سرشار، گواهینامه درجه یک هنری داده شد.

سرشار فعالیت‌های بسیاری در زمینه‌‌ داستان‌نویسی و آموزش آن، نقد ادبی و داوری آثار ادبی انجام داده و کتاب‌های مشهوری همانند آنک آن یتیم نظر کرده و مهاجر کوچک را در کارنامه‌ آثار خود دارد. سرشار برای نگارش کتاب تشنه دیدار برگزیدهٔ اولین دورهٔ کتاب سال ایران شد.

رهبر انقلاب اسلامی، آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت فعالیت‌های محمدرضا سرشار، در دستخطی خطاب به وی نوشتند: «آقای سرشار حق بزرگی بر ادبیات انقلاب دارند».

معرفی کتاب

محمدرضا سرشار، نویسنده کتاب «عکس یادگاری با کت دکتر احمدی‌نژاد» صرفا رمان‌نویس و فعال ادبی نیست. او دوره‌ای به عنوان نماینده مجلس فعالیت کرده است. در فواصل کوتاه و لابه‌لای فعالیت‌های انتخاباتی، یادداشت‌های کوتاهی ـ به عنوان خاطرات انتخاباتی ـ در دفترش می‌نوشته است. بعدها با خود فکر کرده شاید مطالعهٔ آنها برای دیگران و کسانی که از خارج گود به این مسائل می‌نگرند، خالی از لطف نباشد. این بود که با مغتنم شمردن فرصت ایام انتخابات مجلس هشتم، اقدام به بازنویسی و انتشار آنها از این طریق کرده است. کتاب عکس انتخاباتی با کت دکتر احمدی نژاد اثری جذاب از خاطرات این نویسنده شده است.

برشی از کتاب

شنبه ۷۸/۲/۱۱، روز استیضاح نخستین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت آقای خاتمی، آقای عطاءالله مهاجرانی، در مجلس پنجم ـ که اکثریت نمایندگان آن را، طیف موسوم به اصولگرا تشکیل می دادند ـ بود. این جریان، بنا بود به طور همزمان، از شبکهٔ رادیویی فرهنگ ـ که همیشه صبحها مذاکرات مجلس را به طور زنده پخش می کند ـ به گوش مردم برسد.

برای من، که شاید جدی ترین منتقد سیاستهای آقای مهاجرانی در عرصهٔ فرهنگ، خاصه ادبیات داستانی بودم، این، واقعهٔ مهمی بود. به همین سبب، آن روز را به محل کارم نرفتم و در منزل ماندم، تا بی واسطه، شنوندهٔ این مراسم از رادیو باشم.

با نام آقای مهاجرانی، نخستین بار در جریان اولین دورهٔ انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۵۸ در شیراز آشنا شدم. آن زمان می‌گفتند که او جوانی بیست و پنج ساله، دانشجوی مقطع لیسانس رشته تاریخ دانشگاه شیراز و اصالتاً از اهالی یکی از روستاهای اراک و نیز ساکن همان‌جاست، که صرفاً به سبب پذیرفته شدن در دانشگاه شیراز به آن شهر رفته است. او در شیراز، گویا از طریق حضور در جلسات سخنرانی آیت‌الله سیدعبدالحسین‌دستغیب، به تدریج خود را به ایشان نزدیک کرده بود. به طوری که در نهایت شگفتی، توانسته بود در اولین دورهٔ انتخابات مجلس شورای اسلامی، از شیراز، نامزد نمایندگی مجلس شود، و حمایت شخص آیت الله دستغیب ـ به عنوان امام جمعه و از برجسته ترین شخصیتهای مذهبی و اجتماعی آن شهر ـ را نیز در این امر، برای خود کسب کند. که دقیقاً به سبب همین حمایت نیز، در یک رقابت ـ می توان گفت ـ ناعادلانه با دیگر نامزدها، او و آقای صباح زنگنه (از معاودین عراقی در دهه ۱۳۴۰ و متولد کشور عراق؛ که وی نیز ظاهراً در آن زمان، در شیراز دانشجو بود) توانستند به عنوان نمایندگان شیراز، به مجلس شورای اسلامی راه یابند.