بی بیهای ما پای دار قالی حرفهایی میزدند… میگفتند تاروپودی که زن آبستن و زائو ابزار زده باشد، شل و وارفته است. فرشی که پیرزن بافته باشد، گرم است و به درد خواب زمستان میخورد… فرش دختر مجرد، تیز رنگ است و تند چشم را میزند… اما همانها میگفتند که امان از قالی نو عروس و دختر عاشق… نقش ش هزار راه میبرد آدم را… نقش ش غلط است؛ مرغ ش سر میکند توی گل و گل ش میرود زیر بال و پر مرغ، اما عوض ش تا بخواهی جان دارد ..
قیدار (کتاب)
![]() تصویری از جلد کتاب | |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | رضا امیرخانی |
تاریخ نگارش | ۱۳۹۱ |
سبک | رمان |
زبان | فارسی |
تعداد صفحات | ۲۹۶ |
قطع | رقعی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | افق |
شابک | 9789643698324 |
کتاب قیدار اثر رضا امیرخانی، داستانی با محوریت جوانمردی و مرام پهلوانی است که در فضای تهران قدیم جریان دارد. شخصیت اصلی، قیدار، مردی جوانمرد و صاحب گاراژ است که نمادی از اصالت و فضیلتهای اخلاقی فراموششده است. این اثر در سال ۱۳۹۱ منتشر شد و همان سال برندهٔ جایزهٔ کتاب فصل شد.
سبک نوشتاری، زبانی خاص با اصطلاحات قدیمی است که فضای پیش از انقلاب را بازآفرینی میکند و شباهتهایی به آثار پیشین نویسنده، نظیر من او دارد. این رمان تلاش میکند ارزشهای اخلاقی گذشته را احیا کند.
نویسنده
رضا امیرخانی نویسنده و منتقد ادبی ایرانی است. او مدتی رئیس هیئتمدیره انجمن قلم ایران بود. او تاکنون آثار مختلف رمان، داستان بلند، مجموعه داستان کوتاه، سفرنامه و مقالات بلند تحلیلی اجتماعی را نگارش کرده است. برخی از آثار وی به زبانهای روسی، اندونزیایی، عربی، اردو و ترکی ترجمه شده است. وی از پرطرفدارترین رماننویسان ایرانی است و تا کنون جوایز و افتخاراتی از برای نوشتن آثارش به دست آورده است.
معرفی کتاب
رمان قیدار نوشتهٔ رضا امیرخانی، داستانی است که در تهران قدیم روایت میشود و بر مفاهیمی چون جوانمردی و مرام پهلوانی تأکید دارد. این اثر که به نوعی برداشتی آزاد از زندگی جهان پهلوان تختی است، قیدار را بهعنوان شخصیتی نمادین معرفی میکند. این کتاب در سال ۱۳۹۱ در ۲۹۶ صفحه منتشر شد و همان سال برندهٔ جایزهٔ بیستویکمین دورهٔ کتاب فصل شد.
شخصیت اصلی و پیام داستان
قیدار، شخصیت اصلی داستان، مردی جوانمرد و صاحب گاراژ است که اصول اخلاقیاش او را از دیگران متمایز میسازد. داستان بر ارزشهای فراموششدهای تأکید دارد که نویسنده در تلاش است تا آنها را احیا کند. قیدار نمایندهٔ اصالت و فضیلتهایی است که نویسنده آنها را در جهان امروز کمرنگ میبیند.
سبک نوشتاری و ویژگیهای ادبی
این رمان با زبانی خاص و بهرهگیری از اصطلاحات قدیمی نوشته شده است که فضای پیش از انقلاب را زنده میکند. سبک نوشتاری آن به آثار پیشین امیرخانی مانند من او شباهت دارد. این زبان ممکن است برای خوانندگان جوان چالشبرانگیز باشد، اما جذابیت داستان به مرور خواننده را درگیر خود میکند.