محمد مجتهد شبستری

از یاقوت
محمد مجتهد شبستری
فقیه، الهی‌دان و نظریه‌پرداز هرمنوتیکِ دینی
ملیتایرانی
تاریخ تولد۱۳۱۵ ‏(۸۸–۸۹ سال)
محل تولدشبستر
پیشهاستاد پیشین دانشگاه تهران
مدیر اسبق مرکز اسلامی هامبورگ
نمایندهٔ دورهٔ نخست مجلس شورای اسلامی
تحصیلاتحوزوی
آثارهرمنوتیک، کتاب و سنت
ایمان و آزادی
نقدی بر قرائت رسمی از دین
تأملاتی در قرائت انسانی از دین


محمد مجتهد شبستری (زادهٔ ۱۳۱۵ خورشیدی در شبستر) فقیه، الهی‌دان و نظریه‌پرداز هرمنوتیکِ دینی، استاد پیشین دانشگاه تهران و مدیر اسبق مرکز اسلامی هامبورگ است. او از دههٔ ۱۳۷۰ با آثاری چون هرمنوتیک، کتاب و سنت، ایمان و آزادی و نقدی بر قرائت رسمی از دین به یکی از چهره‌های شاخص «روشنفکری دینی» بدل شد. کارنامهٔ او از همراهی نهادی با نظام نوپای جمهوری اسلامی در سال‌های نخست انقلاب تا طرح دیدگاه‌هایی است که در محافل حوزوی و دانشگاهیِ جمهوری اسلامی، نقدهای مبنایی برانگیخته است.

زندگی‌نامه و تحصیلات

شبستری در شبستر به دنیا آمد، در کودکی به تبریز رفت و در سال ۱۳۳۰ وارد حوزهٔ علمیهٔ قم شد. او هجده سال در قم به تحصیل فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و تا سطوح عالی پیش رفت. در ۱۳۴۸ به دعوت شهید سیدمحمد حسینی بهشتی برای ادارهٔ مرکز اسلامی هامبورگ به آلمان رفت و پس از بازگشت به ایران در ۱۳۵۷ نمایندهٔ دورهٔ نخست مجلس شورای اسلامی شد. سپس به دانشگاه تهران پیوست و در گروه‌های فلسفهٔ اسلامی و الهیاتِ تطبیقی تدریس کرد. علاوه بر تدریس، در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی مسئولیت گروه «الهیات و فرق» را بر عهده داشت.

حوزه‌های فعالیت

  • مدیریت دینی برون‌مرزی: سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ و گفت‌وگوهای بین‌ادیانی (۱۹۶۹–۱۹۷۹).
  • نمایندگی مجلس اول (۱۳۶۰–۱۳۶۴): سپس کناره‌گیری از سیاست انتخاباتی.
  • دانشگاه تهران (دههٔ ۱۳۶۰ تا میانهٔ ۱۳۸۰): فلسفهٔ اسلامی، کلام جدید و ادیان/الهیات تطبیقی.
  • دائرةالمعارف بزرگ اسلامی: دبیر گروه الهیات و مشارکت در تدوین مدخل‌ها.

مبانی و منظومهٔ فکری

هرمنوتیک دینی و تاریخ‌مندی فهم

شبستری با تکیه بر هرمنوتیک فلسفی (گادامر و…) تأکید می‌کند هیچ فهمی «بی‌پیش‌فهم» نیست؛ مفسّر با افقِ علایق و انتظارات به متن نزدیک می‌شود و فهم دینی تاریخی و تحول‌پذیر است. او در هرمنوتیک، کتاب و سنت، از «پیش‌فهم‌ها» و «گفت‌وگوی پرسش و پاسخ» به‌عنوان منطق تفسیر سخن می‌گوید و نتیجه می‌گیرد که باید اندیشهٔ دینی پیوسته نقد، اصلاح و بازسازی شود.

ایمان و آزادی، و حقوق/سیاست

در ایمان و آزادی، گوهر ایمان با آزادیِ اراده و اندیشه فهم می‌شود و نسبت ایمان و ساختار سیاسی بازخوانی می‌گردد. در مقالات بعدی، او بر «قرائت انسانی از دین» تأکید می‌کند که دین‌ورزی را امری انسانی–تاریخی می‌فهمد و برای مفاهیم مدرنِ حقوقیْ نقش مستقلی از نص قائل است.

«نقد قرائت رسمی از دین»

در این مجموعه، شبستری مدعی «بحران تبیین» در قرائتِ فقهی–حکومتیِ رسمی است و پیشنهاد می‌کند با گفت‌وگوی روشمند میان قرائت‌ها، عقلانیت دینی–سیاسی ارتقا یابد.

نسبت با جمهوری اسلامی ایران

  • همراهی آغازین: مدیریت مرکز اسلامی هامبورگ در کنار شبکهٔ نهادهای انقلابی خارج از کشور و نمایندگی مجلس اول، جایگاه او را در ساختار رسمی تثبیت کرد.
  • فاصلهٔ نظری از میانهٔ دههٔ ۱۳۷۰: با طرح هرمنوتیکِ دینی و سپس «قرائت انسانی»، فاصلهٔ او با مبانی کلامی–فقهیِ جمهوری اسلامی پررنگ شد و نقدهای صریح حوزوی/دانشگاهی را در پی داشت.

آثار مهم

  • هرمنوتیک، کتاب و سنت (تهران: طرح نو، ۱۳۷۵) — معرفی پیش‌فهم‌ها، منطق پرسش/پاسخ و بازسازی اندیشهٔ دینی.
  • ایمان و آزادی (۱۳۷۷–۱۳۷۸) — نسبت ایمان، آزادی و سیاست.
  • نقدی بر قرائت رسمی از دین (۱۳۸۰–۱۳۸۴) — بحران قرائت رسمی و پیشنهادهای اصلاح.
  • تأملاتی در قرائت انسانی از دین (۱۳۸۳ به بعد، مجموعهٔ مقالاتِ توسعه‌یافته در سایت رسمی).

نقدها و مناقشات

نقدِ مبانی هرمنوتیکی

  • اتّهام نسبی‌گرایی معرفتی: منتقدان می‌گویند تعمیم هرمنوتیک فلسفی به متن وحی، اگر با ضوابط اجتهادی و حجّیتِ نص همراه نشود، به نسبی‌سازی حقیقت دینی و سلب مرجعیت فقاهت می‌انجامد. نقدهای پژوهشی حوزوی بر هرمنوتیک، کتاب و سنت این خطر را تصریح کرده‌اند.
  • ناهم‌خوانی «تجربهٔ دینی» با وحی قرآنی: برخی پژوهش‌ها، ابتنای فهم دینی بر «religious experience» (با ریشه‌های مسیحی) را قابلِ تسری به وحی اسلامی نمی‌دانند و میان «تجربهٔ دینی» و «وحی» تمایز ماهوی می‌گذارند.
  • همسنجی با هرمنوتیک فلسفی: در مطالعه‌ای تطبیقی گزارش شده که شبستری فهم وحی را ذیل منطق دور هرمنوتیکی/پیش‌فهم‌ها می‌نشاند؛ منتقد، این تعمیم را فاقد ملاحظهٔ ویژگی‌های کلامیِ متنِ قدسی می‌داند.

نقدهای قرآنی–کلامی بر «قرائت انسانی»

  • کلامِ الهی یا کلامِ نبوی؟ مجموعه‌ای از مقالات دانشگاه تهران و پایگاه‌های نمایه‌ساز نشان می‌دهد منتقدان، تلقیِ شبستری از قرآن به‌عنوان «کلامِ نبوی/قرائتِ پیامبر از جهان در پرتو وحی» را مخِلّ الهی‌بودنِ الفاظ قرآن و حجّیت ظواهر می‌دانند. استدلال محوری آنان: «تاریخ‌مند کردنِ بیش از حدّ وحی» به بشری‌سازیِ وحی می‌انجامد.
  • نامه‌ها و ردیه‌های آیت‌الله جعفر سبحانی: سلسله‌نوشته‌ها و نامه‌هایی که ابتدا پیرامون سخنرانی‌های شبستری آغاز شد، با تأکید بر وحیِ لفظی و خاتمیت تلقی‌های وی را ناروا دانست و به بحث عمومی انجامید؛ متن نامه و پاسخ شبستری نیز منتشر شده است.
  • ارزیابی‌های تازه (۱۴۰۱–۱۴۰۳): پژوهش‌های جدید، خوش‌بینی شبستری به هرمنوتیسین‌های غربی و بدبینی به جامعهٔ دینیِ سنتی را «آمیخته با التقاط» خوانده و در مقام روش، پیش‌فرض‌های برون‌دینی او را محلّ نقد دانسته‌اند.

نقدهای فلسفهٔ دین و الهیات سیاسی

  • عبدالحسین خسروپناه (پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی): در کتاب فراتر از امر بشری و مقالات متعدد، وی دیدگاه‌های سروش و شبستری دربارهٔ وحی/زبان دین را کاهش‌گرایانه تلقی می‌کند و می‌نویسد: محصول نهایی این دستگاه‌ها «تردید در ماهیت زبانیِ وحی و تشکیک در مصدر وحی» است. (نقلِ مضمون، با ارجاع به خبر رونمایی و صفحهٔ نویسنده).
  • نقدهای مجلات تخصصی (ISC): از «قولِ الهی و وحی» تا «آسیب‌شناسی هرمنوتیکی در برداشت از قرآن»، مقالات متعدد به‌طور نظام‌مند پیامدهای نظریهٔ شبستری را برای نظریهٔ دلالت، حجیت، و زبان دین ارزیابی انتقادی کرده‌اند.

پاسخ‌های شبستری به نقدها

شبستری در وبگاه شخصی‌اش بخشی با عنوان «نقد و پاسخ» دارد که در آن به نقدهای حوزوی (از جمله خسروپناه/قمی و نیز نامهٔ منتسب به دفتر آیت‌الله سبحانی) پاسخ داده و از مبانی هرمنوتیکی خود دفاع کرده است. محور دفاع او: تاریخی‌فهمیِ دین به‌معنای انکارِ الهی‌بودنِ دین نیست، بلکه راهی برای فهمِ عقلانی و مسئولانهٔ دین در روزگار جدید است.

گزیدهٔ دیدگاه‌ها

  • «دین‌ورزی کارِ انسان است؛ دین، متعلقِ انسان است… دین نمی‌تواند جای علم و فلسفه و هنر را بگیرد.» (از گفت‌وگو دربارهٔ «قرائت انسانی»).
  • «قرائت رسمی از دین با بحران تبیین روبه‌روست و نیازمند نقدِ عقلانی و بازسازی است.» (خلاصهٔ مدعیات مجموعهٔ نقدی بر قرائت رسمی از دین).

جمع بندی

شبستری بی‌گمان در تاریخ فکری معاصر ایران اثرگذار است: از خدمت نهادی در هامبورگ و مجلس اول تا طرحِ هرمنوتیک دینی و «قرائت انسانی». از منظر مبانی جمهوری اسلامی، منتقدان یاد شده معتقدند بخش مهمی از این دستگاه نظری—اگر به «بشری‌سازیِ وحی»، «نسبی‌گرایی معرفتی» و «به‌حاشیه‌راندنِ نهاد فقاهت» بینجامد—با حجیتِ نص، خاتمیت و کارآمدیِ نظام اجتهادی ناسازگار است. در عین حال، طرح این مباحث در چارچوب گفت‌وگوی علمی و مناظرهٔ روشمند می‌تواند به تقویت الهیات و اصول فقه و روشن‌تر شدن حدود و ثغور زبان دین در جهان جدید یاری رساند.

منابع