یوسفعلی میرشکاک
| شاعر و نویسنده | |
| نام اصلی | یوسفعلی میرشکاک |
|---|---|
| زمینه فعالیت | شاعر نویسنده |
| ملیت | ایرانی |
| تاریخ تولد | ۲۰ شهریور ۱۳۳۸ (۶۶ سال) |
| محل تولد | شوش |
| سالهای نویسندگی | ۱۳۵۸ تاکنون |
| کتابها | ستیز با خویشتن و جهان جای دندان پلنگ فرامرزنامه از زبان یک یاغی |
| جوایز | گواهینامه درجه یک هنری در رشته شعر برگزیده دومین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر |
| آدرس اینستاگرام | یوسفعلی میرشکاک |
یوسفعلی میرشکاک (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۳۸ شوش استان خوزستان) شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، نظریهپرداز فرهنگی و طنزپرداز ایرانی است. او از چهرههای شاخص ادبیات پس از انقلاب اسلامی به شمار میرود و در دومین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش «امام و انقلاب» برگزیده شده است.
میرشکاک از حدود سال ۱۳۵۸ بهطور جدی وارد عرصه شعر و ادبیات شد و طی بیش از سه دهه، در عرصههای گوناگون شعر، طنز، نقد ادبی، مقالههای فرهنگی_اجتماعی و نظریهپردازی ادبی فعال بوده است.
تحصیلات رسمی او در رشته ادبیات فارسی ناتمام ماند، اما به دلیل مطالعات گسترده و عمیق در حوزههای ادبیات کلاسیک فارسی، عرفان، فلسفه اسلامی و مباحث فرهنگی غرب، به عنوان یکی از روشنفکران خودآموخته و منتقدان ساختارهای فکری و فرهنگی معاصر شناخته میشود. او در سالهای نخست انقلاب، به تهران آمد و به فعالیت فرهنگی و مطبوعاتی پرداخت. فعالیت سیاسی و مطبوعاتی اش را از همین دوران در حزب جمهوری اسلامی و سپس روزنامه این حزب و نیز در روزنامه کیهان شروع کرد و چندی نگذشت که مسئولیت صفحات ادبی این روزنامه ها به او سپرده شد. در دهه شصت با انتشار شعرها و نقدهایش در مجلاتی چون «سروش»، «کیهان فرهنگی» و «حوزه» شناخته شد و بهتدریج جایگاهش در میان شاعران نسل انقلاب تثبیت شد.
دهه شصت علاوه بر حضور در جبهه، آثار خود را مانند نخستین مجموعه شعر با عنوان قلندران خلیج منتشر کرد. همچنین دیوان بزرگترین شاعر سبک هندی «عبدالقادر بیدل دهلوی» برای اولین بار در ایران به تصحیح او به چاپ رسید.
میرشکاک شاعری است با زبانی چندلایه و ارجاعمند، که در شعرش همزمان از میراث کلاسیک فارسی و زبان مدرن بهره میگیرد. او در قالبهای گوناگون از جمله غزل، قصیده، مثنوی، ترکیببند و شعر سپید طبعآزمایی کرده و از منظر محتوا، به موضوعاتی چون هویت ایرانی–اسلامی، غربزدگی، جهاد و شهادت، عشق عرفانی و انسان در جهان مدرن پرداخته است. از میان ویژگیهای برجسته شعر او میتوان به استفاده از اسطوره و نماد، واژگان کهن و ارجاعات فلسفی و دینی اشاره کرد.
در کنار شاعری، میرشکاک در حوزه نقد و نظریه نیز فعال بوده است. او با زبانی خاص، صریح و گاه طنازانه و گزنده، نسبت به روندهای فکری روشنفکری ایرانی، مفهوم توسعه و مدرنیته، و بحران هویت در جامعه معاصر موضع گرفته است. او از چهرههای نزدیک به سید مرتضی آوینی بود و در مجله سوره به سردبیری او قلم میزد. مجموعه مقالات نظری او با عناوینی چون «سنت، مدرنیته، هویت»، «توسعه و اباحه»، «نیستانگاری و شعر معاصر»، و «در سایه سیمرغ» از مهمترین آثار فکری او بهشمار میآیند. وی در این آثار، با تکیه بر مبانی فلسفه اسلامی و ادبیات ایرانی، به نقد مدرنیته و تحلیل وضع فرهنگی ایران پرداخته است.
از دیگر آثار او میتوان به مجموعه شعرهای «از زبان یک یاغی»، «جای دندان پلنگ»، «زخم بیبهبود»، «فرامرزنامه»، و نیز کتابهای «ستیز با خویشتن و جهان»، «دیپلماتنامه» (طنز سیاسی فرهنگی) و «در سایه سیمرغ» اشاره کرد. زبان شعرهایش آمیزهای از حماسه و تغزل است و نگاهش، تلفیقی از عرفان، تاریخ و اسطوره.
میرشکاک در گفتار و نوشتار، همواره بر «بازگشت به هویت فرهنگی» تأکید داشته و از منتقدان جدی تقلید از الگوهای غربی در عرصه ادبیات و هنر ایران بوده است. او در عین حال با هنرمندان و شاعران برجسته معاصر، از جمله قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، سلمان هراتی و موسوی گرمارودی ارتباط نزدیک داشت و در شکلگیری جریان موسوم به «شعر انقلاب اسلامی» نقش فعالی ایفا کرد.
وی در دومین جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش شعر انقلاب برگزیده شد و شعرخوانیهای او در محافل ادبی و فرهنگی، از جمله در حضور رهبر انقلاب اسلامی، بازتاب گستردهای یافت.
زندگی و فعالیت هنری
در دوران کودکی، شاهنامهخوانیها و فایزخوانیهای پدرش تاثیری عمیق در او بر جای گذاشت و از همان سالها میل به مطالعه و جستجوی کتابهای تازه در او پیدا شد. زمان تحصیل او در دبیرستان مصادف با حوادث انقلاب بود.
پس از پیروزی انقلاب راهی تهران شد و در آنجا به حلقه شاعران نوپای انقلابی پیوست و از همان زمان بهعنوان شاعری با زبان حماسی در میان دیگران شناخته شد. فعالیت سیاسی و مطبوعاتیاش را از همین دوران در حزب جمهوری اسلامی و روزنامۀ آن و نیز در روزنامه کیهان شروع کرد.
دهه شصت علاوه بر حضور در جبهه، آثار خود را مانند نخستین مجموعه شعر با عنوان قلندران خلیج منتشر کرد. همچنین دیوان بزرگترین شاعر سبک هندی «عبدالقادر بیدل دهلوی» برای اولین بار در ایران به تصحیح او به چاپ رسید.
تاکنون چندین نمایشگاه از آثار نقاشی او برگزار شده که با استقبال پرشور علاقهمندان به این هنر مواجه شده است. مجموعه شعرهای او با عنوان «ماه و کتان»، «از چشم اژدها»، «از زبان یک یاغی» و… یکی پس از دیگری به چاپ میرسیدند و او همچنان در حال خواندن و آموختن بود. او یکی از بهترین منتقدان ادبی دوران ما است و شاهد این سخن مقالات متعدد و آثاری است که در این زمینه منتشر کرده که از آن جمله میتوان به کتابهای «در سایه سیمرغ» و «اجمال و تفصیل» اشاره کرد.
برخی از اشعار استاد میرشکاک توسط اهالی موسیقی کشورمان به آواز خوانده شده است. از جمله غزل؛
- خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد با نام «اسم اعظم» در آلبوم غریبانه۲ با صدای غلامعلی کویتیپور و آهنگسازی مجید رضازاده
- غزل زلف رها در بادت آخر داد بر بادم با صدای مرحوم ناصر عبداللهی در آلبوم بوی شرجی، تصنیف جنون با آهنگسازی سید علی مصطفوی و آواز پوریا اخواص و سرود زیبای رقص مرگ در سوگ شهید آوینی با آهنگسازی هادی آزرم و خوانندگی سید محمد عبدالحسینی
- شعر و دکلمۀ یوسفعلی میرشکاک در آلبوم «داغ سودای محمّد» با آهنگسازی گروه شاهو[۱]
کتابشناسی
- ستیز با خویشتن و جهان، انتشارات برگ، ۱۳۶۹
- جای دندان پلنگ، انتشارات کلیدر، ۱۳۸۶
- از زبان یک یاغی، کتاب نشر، ۱۳۹۱
- فرامرز نامه انتشارات کلیدر، ۱۳۸۶
- زخم بیبهبود، سوره مهر، ۱۳۸۵
- دیپلماتنامه کتاب نیستان، ۱۳۸۶
- پوریای ولی، انتشارات سروش، ۱۳۸۰
- توسعه و اباحه، فرهنگسرای اندیشه، ۱۳۷۸
- مقاله سنت؛ مدرنیته؛ هویت، مجله «سوره اندیشه»، خرداد ۱۳۸۶
- مقاله قارعه تکنیک، مجله «سوره اندیشه»، اسفند ۱۳۸۵ تا فروردین ۱۳۸۶.
- مقاله القارعه، مجله «سوره اندیشه»، پاییز ۱۳۸۵
- مقاله سیاست زدگی، مجله «سوره اندیشه»، ۱۳۸۳
- مقاله رخنه در تکنیک، مجله «سوره اندیشه»، شهریور ۱۳۸۴
- مقاله نسبت ما و تجدد، مجله «سوره اندیشه»، آبان–آذر ۱۳۸۴
- مقاله ایمان و تکنولوژی، مجله «سوره اندیشه»، بهار ۱۳۸۴.
- مقاله مؤمنان در آخرالزمان، مجله «سوره اندیشه»، شهریور ۱۳۸۶
- آخرالزمان و نیست انگاری
- ویژگیهای آخرالزمان
- منتظران و حقیقت انتظار
- ویژگیهای انسان آخرالزمان، مجله «سوره اندیشه»، خرداد ۱۳۸۴
- ایرانیان و موعدگرایی
- برده صاحبعنوان
- مذهب قیاس، سوره مهر
- انسان آزاد
- نوشتن در اوج بحران
- تصوف تقویمی، تصوّف تاریخی
- غفلت و رسانههای فراگیر، سوره مهر، ۱۳۸۸
- نیستانگاری و شعر معاصر، انتشارات پگاه، ۱۳۹۳
جوایز و افتخارات
- دارای گواهینامه درجه یک هنری در رشته «شعر» ۱۴۰۱
- برگزیده دومین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش امام و انقلاب ۱۳۸۷
- جایزه بهترین طنز مکتوب کشور برای کتاب «دیپلماتنامه»
مقالات
- بحران هویت: ۱- فلسفه زدگی و فلسفه زدگان ۲- تقلید تأسیس و دهکده جهانی
- تأملی در شعر لری
- اسطوره یا آزادی؟
- فرامرزنامه
- بیگمان بر آثار عجمی نیز همین خواهد رفت
- نیستانگاری و ایمان
- شهریار و دعوت به توحید و ولایت
- اسپاسمانتالیزم، غایت تجددطلبی در شعر: تأملی در حجمگرایی
- مرتضی پیش از شهادت هم شهید بود
- سردرگمی میان وهم و واقعیت (نگاهی به گندم و گیلاس دفتر شعر منوچهر آتشی)
نمونهای از اشعار
{{شعر | متن = سر بر آر ای خصم کافر کیش حیدر مرده است\\معنی انا فتحنا سر اکبر مرده است صاحب معراج یعنی مصطفی منبر سپرد\\آنکه بر منبر سلونی گفت و منبر مرده است ای یهود خیبری بردار دست از آستین\\مرتضی صاحب لوای فتح خیبر مرده است گر حسن را زهر خواهی داد ای فرزند هند\\گاه شد چون صاحب تیغ دو پیکر مرده است زینبی کو تا بگرید زار بر نعش حسین\\یا حسین آیا کسی جز تو مکرر مرده است آفتاب دین احمد جانشین بو تراب\\بر سر حق سدر سبز سایه گستر مرده است کهف کامل آخرین فرزند صدق مصطفی\\شهپر جبریل اسماعیل هاجر مرده است لافتی الا علی لاسیف الا ذولفقار\\روز خندق پیش چشم خیل کافر مرده است خاک بر سر کن الاشرق حقیقت همعنان\\باختر پیوند شادی کن که خاور مرده است[۲]
اذا الشمس کورت
ترکیببند معروف «اذ الشمس کورت» که در کتاب «ماه و کتان» منتشر شده، از شاهکارهای شعر انقلاب است که بر پیشانی آن نوشته شده است: «در سوگ بقیةالله مصطفوی امام خمینی و بیعت با جانشین روح خدا آیتالله خامنهای». بندی از این ترکیببند زیبا، به عنوان غزل شهرت یافت. ردیف این غزل در همان نسخه «مرده است» درج شده است، اما خود شاعر تأکید دارد ردیف اصلی و اولی شعر همین «کشته شد» است که توسط نخستین انتشاردهندگان بنا به مصالحی عوض شده است.
{{شعر | متن = سر بر آر ای خصم کافر کیش! حیدر کشته شد\\معنی انا فتحنا، سرّ اکبر کشته شد صاحب معراج، یعنی مصطفی منبر سپرد\\آنکه بر منبر سلونی گفت و منبر کشته شد ای یهود خیبری! بردار دست از آستین\\مرتضی، صاحب لوای فتح خیبر کشته شد گر حسن را زهر خواهی داد، ای فرزند هند!\\گاه شد، چون صاحب تیغ دو پیکر کشته شد زینبی کو تا بگرید زار بر نعش حسین؟\\یا حسین! آیا کسی جز تو مکرر کشته شد؟ آفتاب دین احمد، جانشین بوتراب\\بر سر حق سدر سبز سایهگستر کشته شد کهف کامل، آخرین فرزند صدق مصطفی\\شهپر جبریل، اسماعیل هاجر کشته شد لافتی الاّ علی لاسیف الا ذوالفقار\\روز خندق پیش چشم خیل کافر کشته شد خاک بر سر کن، الا شرق حقیقت همعنان!\\باختر! پیوند شادی کن که خاور کشته شد[۳]
پانویس