یک هفته از سفرمان به جنوب گذشته است. برایتان گفتم که در این مدت، به کجاها رفتهایم. اشاره کردم که سفری هم به آرامگاه شهدای هویزه داشتیم. آنجا، گرداگرد آرامگاههای عدهای از این عزیزان، بنای زیبا و باشکوهی ساختهاند: چیزی بین امامزاده و مسجد. نمای داخل، با کاشیهای نقشدار نیلی رنگ تزئین شده است. یک طرفش هم در شمال غربی حیاط در باغچهای نه چندان بزرگ، گندم کاشتهاند؛ که طلایی شده و رسیده است.
کف قسمت جنوبی آرامگاه، حدود نیم متر از زمین نیمه دیگر حیاط، بلندتر است. در این قسمت، آرامگاههای شهدا قرار دارد: همسطح، در یک ردیف، با قاب عکسهای منظمی که بالای هر قبر قرار دارد. در شرق و غرب آرامگاهها، قسمتی از حیاط را سقف زدهاند؛ و مثل مسجدهای قدیمی، به شکل ایوانهایی ضربی یک شکل در آوردهاند. در یکی از این ایوانها، مجموعه کوچک و غرورانگیزی قرار دارد: مجموعهای از سلاحها و پوتینها و کلاهخودهای شهدای هویزه، که از آنان باقی مانده است؛ مجموعهای از سادهترین سلاحها!
وقت اذان ظهر است. اذانگوی عرب زبان آرامگاه، بعد از آن که یکیک ما را در آغوش میکشد و خوشامد میگوید و جاهای مختلف آرامگاه را نشانمان میدهد، به اذان میایستد. صدای دلنشین، اما حزنانگیزی دارد؛ مثل حال و هوای ساکت و آرام آرامگاه. مثل عکسهایی که خاموش، در قابها به ما نگاه میکنند. مثل سلاحها و وسایل در هم پیچیده و له شده باقی مانده از شهدا. مثل دشت و گندمزارهای اطراف مقبره، مثل تانکها و نفربرهای سوخته و متلاشی شده بین راه، که تا کمرکش آنها را، ساقههای بارور گندم پوشانده بود. و... مثل آسمان غمگین و گرفته دل ما...
سفر به جنوب (کتاب)
![]() تصویر جلد کتاب | |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | محمدرضا سرشار |
موضوع | دفاع مقدس |
سبک | داستان |
زبان | فارسی |
تعداد صفحات | ۵۶ |
قطع | رقعی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | سوره مهر |
تاریخ نشر | ۱۳۸۷ |
وبسایت ناشر | https://sooremehr.ir |
سفر به جنوب: گفت و شنودی با چند نوجوان رزمنده نوشتهٔ محمدرضا سرشار در قالب گزارشی داستانی سعی بر این دارد تا ایمان، مقاومت و اتحاد نوجوانان در جنگ تحمیلی را به تصویر بکشد.
انتشارات سوره مهر این اثر را منتشر کرده است.
نویسنده
محمدرضا سرشار (زادهٔ ۲۳ خرداد ۱۳۳۲ در کازرون) با نام مستعار «رضا رهگذر» نویسنده و داستاننویس، گوینده و مجری رادیو و تلویزیون است. او از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۸۴ اجرای برنامه رادیویی قصه ظهر جمعه را برعهده داشت. در سال ۱۳۸۵ از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان و نویسندگان مستقر در وزارت ارشاد، برای مجموعه فعالیتهای ادبی سرشار، گواهینامه درجه یک هنری داده شد.
سرشار فعالیتهای بسیاری در زمینه داستاننویسی و آموزش آن، نقد ادبی و داوری آثار ادبی انجام داده و کتابهای مشهوری همانند آنک آن یتیم نظر کرده و مهاجر کوچک را در کارنامه آثار خود دارد. سرشار برای نگارش کتاب تشنه دیدار برگزیدهٔ اولین دورهٔ کتاب سال ایران شد.
رهبر انقلاب اسلامی، آیتالله خامنهای به مناسبت فعالیتهای محمدرضا سرشار، در دستخطی خطاب به وی نوشتند: «آقای سرشار حق بزرگی بر ادبیات انقلاب دارند».
معرفی کتاب
محمدرضا سرشار در سفرش به جنوب در سال ۱۳۶۵ تصمیم گرفت تا آنچه را که دیده در قالب یادداشتهایی کوتاه گردآوری کرده و این بار جنگ را از منظر نوجوانان به رشتهٔ تحریر درآورد. شما در این کتاب با شخصیتهای بسیاری روبهرو خواهید شد. افرادی که مدرسه را رها کرده تا بتوانند در جبهههای جنگ خدمت کنند.
این کتاب با توصیف درست فضا و موقعیت نوجوانان بسیجی در حقیقت میخواهد تا از زمان اعزام این نوجوانان به جبهه بگوید. کسانی که به گفتهٔ خود با رفتن به جبهه لطمهای به ادامه تحصیلشان وارد نشده و حتی از امتحانات خود عقب نیفتادهاند. به گفتهٔ محمدرضا سرشار این نوجوانان بزرگترین کارها را کرده اما حاضر نیستند تا در رابطه با آنها لب به سخن بگشایند. چرا که اصلاً فعالیتهای خود را مهم نمیدانند و این بزرگترین معضل نویسنده در این مصاحبه با آنان است.
محمدرضا سرشار در ادبیات کودک و نوجوان ما جزو نویسندگان برجسته محسوب میشود. او در این کتاب سعی دارد تا از نوجوانانی بگوید که بدون هیچ ادعایی جان خود را در دست گرفته و به جبهه رفتهاند. نوجوانانی که قطعاً در جنگ تحمیلی کم نبودهاند.