نادر مشایخی

از یاقوت

این نوشتار توسط گروه پژوهشگران یاقوت راستی آزمایی و تایید شده است.

نادر مشایخی
اطلاعات پس‌زمینه
تاریخ تولد۵ آذر ۱۳۳۷ ‏(۶۶ سال)
محل تولدتهران
والدینجمشید مشایخی
گیتی افروز رئوفی
پیشهموسیقی
سال‌های فعالیت۱۳۸۲- تا کنون
فعالیتبازیگر، آهنگساز و رهبر ارکستر
آدرس اینستاگرامنادر مشایخی


کنسرت "اینتر ارکستر" به رهبری نادر مشایخی

نادر مشایخی (زادهٔ ۱۳۳۷ در تهران) بازیگر، آهنگساز و رهبر ارکستر اهل ایران است. نادر فرزند زنده یاد «جمشید مشایخی» بازیگر پیشکسوت ایرانی است. مشایخی با نگاه ویژه به موسیقی الکترونیک شناخته می‌شود.

او پس از تحصیل در هنرستان عالی موسیقی ایران، به دانشگاه موسیقی وین در اتریش رفت و در رشته‌های آهنگسازی، رهبری، و موسیقی الکترونیک با درجه ممتاز فارغ‌التحصیل شد. در سال ۲۰۰۱ ارکستر «وین ۲۰۰۱» را تأسیس کرد و رهبری ارکسترهای مختلفی همچون «وین ۲۰۰۱» و «کاپلا کوندورتا» را تاکنون برعهده داشته است. مستندی نیز درباره زندگی او توسط فرانک شفر، فیلمساز هلندی، ساخته شده است.

در سال ۱۳۸۵ در فستیوال موسیقی وین - یکی از معتبرترین فستیوال‌های موسیقی - از نادر مشایخی تقدیر شد.

زندگی‌ و تحصیلات

نادر مشایخی‌ متولد ۵ آذر ۱۳۳۷ در تهران است. او پس از پایان تحصیلات ابتدایی در تهران، به هنرستان عالی موسیقی راه یافت و پس از آن تحصیلات خود را در دانشگاه موسیقی وین در اتریش و در رشته آهنگسازی، رهبری و موسیقی الکترونیک ادامه داد و با درجه ممتاز فارغ‌التحصیل شد.

فعالیت تخصصی

نادر مشایخی در سال ۲۰۰۱ میلادی، «آنسامبل وین ۲۰۰۱» را تشکیل داد و از همان سال‌ها رهبری گروه‌هایی چون «وین ۲۰۰۱» و «کاپلا کوندورتا» و همکاری با هنرمندانی چون «هانا شیگولا» را آغاز کرد. همسر وی گیسلا مشایخی نیز نوازنده فلوت است. مشایخی با حضور در فستیوال‌های معتبر اروپا، آمریکا، و آسیا توانست جایگاه برجسته‌ای در موسیقی جهانی به دست آورد. از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به رهبری ارکستر سمفونیک تهران، اجرای کنسرت‌هایی در اتریش و آلمان، و تدریس در دانشگاه تهران، دانشکده صداوسیما، و کنسرواتوار تهران اشاره کرد.

در میان تجربه‌های مشایخی در زمینهٔ آهنگسازی می‌توان به ساخت ۹۶ قطعه برای سُلو، موسیقی مجلسی، موسیقی ارکستری و اپرا، ساخت سمفونی فیه ما فیه (سه اثر)، اپرای ملکوت، قطعهٔ ارکستریِ پشیمانی کنتیمنتو، مجموعهٔ تولدی دیگر (روی ترجمهٔ آلمانی اشعار فروغ فرخزاد)، اجرای پروژه‌های موسیقی تلفیقی اصیل ایرانی در همکاری با هنرمندانی چون حسین علیزاده و هوشنگ ظریف (فستیوال سالزبورگ) و ساخت سمفونی مولانا برای صدا و سیما اشاره کرد. وی همچنین در پی کشف کیفیت موسیقایی متفاوتی در کارهای عالیم قاسمف، آثاری را با این هنرمند آذری و دخترش «فرغانه قاسمف» اجرا کرده است.

نادر مشایخی پس از آنکه «علی رهبری» ارکستر سمفونیک تهران را در تابستان ۱۳۸۴ رها کرد، رهبری این ارکستر را عهده‌دار شد و چندی بعد در کنسرتی با حضور سفیر جمهوری اسلامی در برلین، ارکستر را در جشنوارهٔ ازنابروک (آلمان) رهبری کرد. مشایخی، پس از اینکه از رهبری ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۳۸۶ کنار گذاشته شد به شکل‌دهی ارکستر مجلسی و فیلارمونیک تهران پرداخت.

در این مراسم که با نمایش اجرای دو اثر از جان کیج (قطعه ۴ و ۷) در تهران و اثری از مشایخی با عنوان «استخوان ایشانگو» در قالب فیلم مستند شفر همراه بود، وی دربارهٔ مشایخی گفت: «در بیست سال گذشته بهترین اجرای آثار کیج را در تهران شنیدم. فیلم‌های من بعد از آشنایی با نادر مشایخی با یک تحول روبرو شده است و در حال حاضر ترجیح می‌دهم موسیقی ایشان را بشنوم.» مشایخی در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۰ خورشیدی به تهران بازگشت و در اردیبهشت سال ۱۳۹۱، آثاری از «جان کیج» را با دانشجویان موسیقی در «شهر کتاب ابن‌سینا» اجرا کرد که می‌توان آن را آغاز مجدد اجراهای منحصر به فرد «کیج» توسط او در تهران دانست.[

منتقدین و روزنامه‌های اروپایی سمفونی «مولانا» را با فضای موجود در کارهای «تارکوفسکی» مقایسه کردند و سبک ساخت این سمفونی را شروع موسیقی هزاره‌ی سوم دانستند. بسیاری از مدیر برنامه‌های هنری از سراسر دنیا خواستار اجرای این سمفونی در کشورشان شدند از جمله‌ی این کشورها می‌توان به هلند و شهرهای مختلف آلمان، اتریش، لبنان، فرانسه و جمهوری چک اشاره کرد. مشایخی به‌دلیل نوآوری در موسیقی، به‌عنوان هنرمندی خلاق شناخته می‌شود او با گروه «یارآوا» برای ساخت قطعه‌ای در آلبوم «بیست» به مناسبت بیستمین سالگرد این گروه همکاری کرد. مشایخی مدرس موسیقی در دانشگاه‌های تهران و هنر است و در فیلم‌هایی همچون «اینجا همه چیز خوب است» و «سامورایی در برلین» نقش‌آفرینی کرد.

سمت یا فعالیت توضیحات
رهبر ارکستر سمفونیک تهران از سال ۱۳۸۵ تا تیرماه ۱۳۸۶
مدیر موسیقی گروه موسیقی جدید اتریشی "Wien 2001" دهه ۱۹۹۰ میلادی
تدریس در دانشگاه‌ها
  • دانشگاه تهران
  • دانشکده موسیقی دانشگاه هنر
  • دانشکده صداوسیما
  • کنسرواتوار تهران
  • دانشگاه جامع علمی کاربردی
ساخت موسیقی فیلم «فیلم شاه لیر»
بازیگری
  • نقش مکمل مرد در «فیلم اینجا همه چیز خوب است» (نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی پوریا آذربایجانی)
  • «فیلم سامورایی در برلین»

کتاب

ارکستر فیل‌هارمونی جوانِ تهران، بودن و نبودن، گذران، پریشانی و کتاب‌های نادر مشایخی که در بارنز و نوبل ارائه شده‌اند. آثار او در پخش زمان ـ وین، برلین بچاپ رسیده‌اند.

گفتاورد

نادر مشایخی درباره روند کیفی آثارش از گذشته تاکنون می‌گوید: پیشرفت از حالت ابتدایی و بدوی به حالت ساده رسیدن است؛ اما از طریقی پیچیده! یعنی شما در نهایت باید به سادگی برسید، اما پیش از آن باید اصطلاحا پیچیده شوید و بعد کم کم به آن سادگی برسید.
به گزارش ایلنا، موسیقی الکترونیک در ایران نسبت به دیگر سبک‌ها مسیر متفاوت‌تری را پیموده و از سوی هنرمندان و مخاطبان کمتر به طور مستقل مورد توجه قرار گرفته است. این موسیقی بیش از آنکه به عنوان ژانری مستقل مورد توجه قرار گیرد، مقوله‌ای آلترناتیو برای سبک‌های دیگر است و به طور معمول از ویژگی‌های موسیقی الکترونیک برای تکمیل دیگر موسیقی‌ها استفاده می‌شود.
با وجود تلاش برخی از بزرگان برای ارتقای موسیقی الکترونیک، این سبک زیبا در مقایسه با دیگر سبک‌ها همچنان گونه‌ای مهجور است. هرچند طی سال‌های اخیر گروه‌ها و هنرمندان با برگزاری رویدادها و جشنواره‌ها نسبت به تکمیل و معرفی آن تلاش کرده‌اند و موفق هم بوده‌اند. در میان معدود رویدادهای برگزار شده با محوریت موسیقی الکترونیک، مسابقه آهنگسازی «رضا کروریان» را می‌توان موفق‌ترین رویداد دانست که توسط گروه «یارآوا» به صورت خصوصی برگزار می‌شود.
نادر مشایخی در گفتگو با ایلنا، درباره قطعه جدیدش با عنوان «گل و بلبل»، از وضعیت موسیقی معاصر و دلیل علاقه‌اش به جان کیج (موزیسین و آهنگساز سده بیستم) سخن گفت. او همچنین اشاره‌ای به وضعیت موسیقی معاصر و روند کیفی فعالیتش از گذشته تاکنون کرد.
شاید ندیده و نشنیده بتوان گفت قطعه شما برای آلبوم «بیست» اثر ویژه‌ای است و این ویژه بودن حتی از نام آن «گل و بلبل» پیداست. کمی درباره جزییات اثر توضیح دهید.
قطعه‌ «گل و بلبل» اثری است که رهبری آن در اتاق تدوین انجام می‌شود. در حالی که شیوه رهبری ارکستر در موسیقی، به شکل دیگری است. به هر حال قطعه من در سی‌دی «بیست» با تدوین رهبری خواهد شد. اگر اثر را بشنوید متوجه منظورم خواهید شد. موضوع جالب برای من این بود که امکان این کار فقط زمانی ایجاد می‌شود که قطعات با هدف ارائه در یک آلبوم یا سی‌دی ساخته و ضبط می‌شوند و کنار هم قرار می‌گیرند. طی این روند تمام موارد، موضوعات و انگیزه‌هایی که در مقوله رهبری ارکستر پیش می‌آید در اتاق تدوین به سرانجام خواهد رسید.
انتخاب عنوان «گل و بلبل» بر چه اساس بوده؟
انتخاب اسم «گل و بلبل» برگرفته از جمله یا مثالی است که در مورد کشور به کار می‌رود. همیشه می‌شنویم که می‌گویند «ایران مملکت گل و بلبل است»، با انتخاب عنوان مذکور می‌خواستم بگویم صدای مملکت گل و بلبل در سال ۱۴۰۰ اینگونه است.
از علاقه و ارادتان به «جان کیج» بگویید. این هنرمند برای شما چه جایگاهی دارد و به چه دلیل دوستش دارید؟
این هنرمند برای من جایگاه ویژه‌ای دارد و علاقه من به او زمانی بیشتر شد، که فهمیدم مسئله موسیقی شنیدن است،‌ نه اجرای آن. من با شنیدن است که می‌توانم هر صدایی را به موسیقی تبدیل کنم. این نگرش خیلی برایم جالب بوده و هست.
شما آثار عظیم و پیچیده‌ای مانند «اپرای ملکوت»، «سمفونی فیه ما فیه»، «تولدی دیگر» را در کارنامه دارید. چه اتفاقی رخ داده که از آن شیوه نگارش و سبک آهنگسازی تو در تو، به استایل اخیر که ظاهرا ساده و دارای عدم پیچیدگی است، رسیده‌اید؟
می‌دانید جولیوس رابرت اوپنهایمر (فیزیک‌دان و نظریه‌پرداز آمریکایی) درباره­ پیشرفت چه می‌گوید؟ او می‌گوید پیشرفت از حالت ابتدایی و بدوی به حالت ساده رسیدن است؛ اما از طریقی پیچیده! یعنی شما در نهایت باید به سادگی برسید، اما پیش از آن باید اصطلاحا پیچیده شوید و بعد کم کم به آن سادگی برسید. این اتفاقی است که در من هم در حال رخ دادن است و از این قضیه خوشحالم.
شما پروژه‌های نیمه کاره کمی دارید و اغلب برنامه‌هایتان را به نتیجه می‌رسانید. درباره «بریکولاژ» وضعیت به چه شکل است و آن را به کجا رسانده‌اید؟
به نظر من، «بریکولاژ» همچنان ادامه پیدا کرده و به جنبه‌های خیلی جالبی رسیده است. به این دلیل که با زبان مرتبط است. دیدگاهی که من دارم خیلی روی زبان متمرکز شد. برای اینکه زبان هم جنبه‌های «بریکولاژ» بی‌نهایت زیادی دارد.
اینتر ارکستر تهران که چند سال پیش آن را راه‌اندازی کردید، در حال حاضر چه فعالیت‌هایی دارد؟
اینتر ارکستر تهران هم در دوسال گذشته واقعا نمی‌توانسته کاری انجام دهد. بیماری کرونا نمی‌گذاشت اتفاقی بیفتد و فعالیتی وجود داشته باشد، ولی خب باید از چنین زمان‌هایی استفاده کرد و از این دوسال هم باید برای پرداختن به جنبه‌های دیگر استفاده می‌شد تا دینامیک دیگری به خودش بگیرد، که در اینباره زمانش که فرا برسد توضیح خواهم داد. از آنجا که در حال نزدیک شدن به پساکرونا هستیم، برای من خیلی جالب و بدیع است که ببینم چه اتفاقاتی می‌افتد و ما چه تغییراتی کرده‌ایم. این تغییرات، تاثیرات مثبت زیادی روی تفکر ما خواهد داشت.
نظرتان درباره همجواری هنرهای مختلف و اصولا «هنر چند رسانه‌ای» چیست؟
من فکر می‌کنم فرهنگ ایرانی خود همجواری هنرها را دربردارد. ما ایرانی‌­ها حتی در فرهنگمان درهم تنیدگی هنرها را داریم و این آمیختگی مقوله‌ای بسیار قدیمی است و چیز جدیدی نیست.
موسیقی معاصر کشور را چگونه و در چه حد و اندازه‌ای می‌بینید؟ و دلیل همکاری مستمر شما با گروه «یارآوا» چیست؟
به طور کلی یکی از مشکلاتی که در رابطه با موسیقی معاصر وجود دارد این است که هیچ تداومی ندارد؛ در حالی که می‌دیدم تنها گروهی که در تهران فعالیت‌ها و کارش تدام دارد،‌ «یارآوا» است. به نظرم این گروه مهم‌ترین انگیزه برای تداوم موسیقی معاصر کشور است. اینکه گروه‌های معاصر به یک یا دو کنسرت اکتفاء می‌کنند رویه‌ درستی نیست و فعالیت‌ها باید مداوم و جدی باشد. گروه «یارآوا» اینگونه است و فعالیت‌هایش جدی و مستمر و پویاست.
فعالیت مستمر تنها یکی از ویژگی‌های گروه‌های حرفه‌ای است. چه ویژگی‌های دیگری لازم است که گروه‌ها حرفه‌ای و بر اساس استانداردهای جهانی فعالیت کنند؟
ساخت آثار جدید و معاصر یکی از خصوصیات مهم گروه‌های حرفه‌ای است. اتفاقا یکی از نکات مهمی که «یارآوا» را به گروهی خاص تبدیل کرده، همین موضوع است. اعضای این گروه هر بار قطعاتی جدید و معاصر عرضه می‌کنند و این اتفاق باعث می‌شود که مخاطب موسیقی را طور دیگری بشنود. مخاطب زمانی که به کنسرت چنین گروه‌هایی می‌رود، واقعا نمی‌داند چه در انتظارش است! این اتفاق معدود بسیار هیجان‌انگیز و جالب است.
شما تجربه سفر به شهرهای مختلف ایران را دارید، از این روند بگویید. و اینکه واکنش مردم دیگر شهرها نسبت به موسیقی معاصر چیست؟
اتفاقا من در شهرستان‌ها با یک دیدگاه خیلی بکر و جالب مواجه شدم. در تهران نسبت به موسیقی دیدگاهی وجود دارد که افراد بر اساس آن، مدام خودشان را با غرب مقایسه می‌کنند. حتی برخی افراد در خیلی از موارد ادای موسیقی غربی را درمی‌آورند! در شهرستان‌ها چنین الگویی وجود ندارد. می‌توان گفت موسیقی در شهرستان‌ها به نسبت تهران بکرتر است. کارهایی هم که هنرمندان شهرهای مختلف انجام می‌دهند، خاص است و با آثاری که در تهران ساخته می‌شوند، تفاوت دارد. این اتفاقات خوب است و می‌توان با توجه نشان دادن به چنین تفکری، روی آن کار کرد.
به‌عنوان سوال آخر، آیا طی دو، سه دهه گذشته اطلاعات درست و جامعی از موسیقی معاصر ایران و جزییات آن به مردم ارائه شده است؟
ارائه موسیقی معاصر به مردم کشور طی سه دهه گذشته بسیار کم اتفاق افتاده؛ اما طی ده سال گذشته توجه‌ها نسبت به آن بیشتر شده است و اوضاع در آینده بهتر خواهد شد. اما در کل هیچ­گاه اینطور نبوده که مخاطب هر زمان می‌خواهد موسیقی معاصر بشنود؛ در حالی که در انواع موسیقی‌ها این اتفاق افتاده است. من موافق این هستم که چنین امکانی برای موسیقی معاصر ما وجود داشته باشد و در این صورت است که می‌توانیم به بهتر شدن اوضاع امیدوار باشیم.[۱]


پانویس

  1. «مسئله موسیقی "شنیدن" است نه اجرا/ اثر جدیدم در اتاق تدوین رهبری میشود». ۱۹ آبان ۱۴۰۰. دریافت‌شده در ۱۴ دی ۱۴۰۳.