از غرق‌آباد تا جوشن (مستند)

از یاقوت
از غرق‌آباد تا جوشن
پوستر فیلم
پوستر فیلم
نام فیلماز غرق‌آباد تا جوشن
سبکمستند
کارگردانحسین فرقدان
تهیه‌کنندهحسین فرقدان
نویسندهحسین فرقدان
تدوینحسین فرقدان
صداپیشگانحسین محمودیان
مدیر تولیدمحمود جمشیدی
زمان۲۷ دقیقه
کشورایران
زبانفارسی

از غَرق‌آباد تا جوشن مستندی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی حسین فرقدان است که به سرگذشت شهید علی زارع نعمتی می‌پردازد که بعد از تحصیل در ایتالیا، در درگیری ناوچۀ جوشن با ناوگان نیروی دریایی آمریکا در فروردین ۱۳۶۷ حضور دارد.

این مستند توسط حوزه هنری استان مرکزی در ۲۷ دقیقه و در سال ۱۳۹۹ تولید شده است.

دربارهٔ مستند

مستند از غرق‌آباد تا جوشن روایتی است که به مقاومت ناوچۀ جوشن و به‌طور مشخص شهید علی زارع نعمتی از اهالی غرق آباد استان مرکزی و جانشین ناخدایِ ناوچه می‌پردازد.

در فروردین ۱۳۶۷ ناوچۀ جوشن هنگامی که مورد هدف جنگ الکترونیکی[یادداشت ۱] ناوهای متجاوز آمریکایی قرار می‌گیرد، فرمانده ناو آمریکایی توسط رادیو از فرمانده ناوچۀ ایرانی می‌خواهد به همراه تمامی کارکنان تسلیم شوند، ولی فرماندۀ ناوچه ضمن مشورت با جانشین خود، ناوسروان زارع نعمتی و افسر عملیات، ناوبان یکم ابراهیم حرآبادی، پایداری تا مرز شهادت را انتخاب می‌کنند.

هرچند مقابله نابرابر بود، ولی آزادی و شرف یک ملت در گرو ایستادگی آنها قرارداشت و چه جانانه ایستادند و برگ زرین دیگری را در جریده تاریخ پُر افتخار ایران رقم زدند.[۱]

گفتاورد

حسین فرقدان کارگردان مستند «از غرق‌آباد تا جوشن» در معرفی اجمالی شهید زارع نعمتی اینطور می‌گوید:
شهید زارع‌نعمتی در همان سنین کودکی به همراه خانواده به تهران مهاجرت می‌کند و بعدها به فوتبال علاقه‌مند می‌شود. او فردی خوش‌مشرب بود تا اینکه در سال ۵۶ به لیبرنو ایتالیا اعزام می‌شود. زمانی که جنگ آغاز می‌شود و درس او به پایان می‌رسد، با توجه به اینکه از سوی رژیم پهلوی به خارج اعزام شده بودند، به‌دلیل وقوع انقلاب امکانش را داشت که در ایتالیا بماند، اما علی‌رغم این امکان، در شرایط جنگ به ایران بازمی‌گردد و با عضویت در نیروی دریایی، وارد جنگ می‌شود.
در سال ۶۷ هواپیماهای آمریکایی سکوهای نفتی «نصر» و «سلمان» در ایران را بمباران می‌کنند. همان زمان به ناوچه «جوشن» اطلاع می‌دهند که برای کمک به این منطقه برود اما در مسیری که برای امدادرسانی می‌روند، از سوی ناوگان دریایی آمریکا محاصره می‌شوند به آن‌ها اخطار داده می‌شود و از طریق جنگ الکترونیک همه رادارهای ناوچه ایرانی را قطع می‌کنند. آمریکایی‌ها تهدید می‌کنند که شما باید ناوچه را به ما تحویل دهید. ناوچه جوشن اما اعلام می‌کند ما صرفاً برای کمک آمده‌ایم و جنگی هم با شما نداریم. علی‌رغم این مذاکرات اما آمریکایی‌ها تأکید بر تسلیم ناوچه «جوشن» داشتند.
همان زمان جلسه‌ای میان اعضای ناوچه شکل می‌گیرد و تصمیم می‌گیرند به هیچ‌وجه تسلیم نشوند و تا پایان بجنگند. استدلال جالبی هم برای این تصمیم خود داشتند؛ وقتی از فرمانده ناوچه «جوشن» پرسیدم که چرا تسلیم نشدید، استدلال‌شان این بود که اگر تسلیم آن‌ها می‌شدیم، کلی کار تبلیغاتی روی گرفتن این ناوچه انجام می‌دادند و می‌گفتند ایرانی که تازه انقلاب کرده و مدعی استقلال است، به همین راحتی و با یک تشر، ناوچه خود را تسلیم ما کرد. استدلالشان این بود که اگر تسلیم می‌شدیم، حیثیت کشور زیر سؤال می‌رفت. این تصمیم در حالی بود که به همه آن‌ها پیشنهاد شده بود در صورت تسلیم می‌توانند به آمریکا یا عمان بروند و هرگاه خواستند به ایران بازگردند اما با وجود این پیشنهاد هم آن‌ها تسلیم نشدند و کار به تبادل آتش می‌کشد. اولین شلیک هم از سوی آمریکایی‌ها اتفاق می‌افتد.
زمانی که آمریکایی‌ها مطمئن می‌شوند که ایرانی‌ها تسلیم نمی‌شوند، از طریق یکی از هواپیماهای خود موشکی را به سمت ناوچه «جوشن» شلیک می‌کنند و در پاسخ ایرانی‌ها یکی از هلی‌کوپترهای آن‌ها را هدف قرار می‌دهند و همین باعث می‌شود که آمریکایی‌ها متواری شوند. بعد از آن تبادل آتش از طریق شلیک موشک میان ناوشکن آمریکایی و ناوچه ایرانی ادامه پیدا می‌کند.
واقعیت این است که نیروهای ایرانی در این ناوچه، نیروهای نخبه‌ای بودند که استعداد رویارویی در این میدان را داشتند. البته در شرایطی که جنگ الکترونیک صورت گرفته و همه تجهیزات فنی و راداری ناوچه ایرانی دچار اختلال شده، دیگر نبوغ و استعداد صرف کفایت نمی‌کند و اینجا باید به غیرت و اعتماد به نفس این افراد هم اشاره کنیم که ثمره انقلاب بوده، غیرت انقلابی در آن مقطع به گونه‌ای بوده است که آن‌ها تلاش کنند تا عزت خود را حفظ کنند.
افراد بسیاری در همان زمان بودند که در خارج از کشور ماندند و در همین مستند هم یکی از دوستان شهید می‌گوید که یکی دو نفر از هم‌دوره‌ای‌های آن‌ها هم در ایتالیا مانده‌اند و به ایران نیامدند. برای ما که پس از ۴ دهه شرایط امروز را می‌بینیم شاید این تصمیم عجیب باشد اما در دهه ۶۰ این تصمیم اوج وطن‌پرستی این شهید بوده است. هرچند در همان سال‌های دهه ۶۰ افرادی حتی در همین ایران بودند که می‌ترسیدند به میدان جنگ بروند و ترجیح می‌دادند اگر کمکی هم می‌خواهند داشته باشند در همین شهر بمانند و دورادور کمک کنند.
نکته‌ای که برای من همچنان دردناک است، این است که خانواده شهید زارع‌نعمتی هنوز در انتظار بازگشت او هستند. با برادر این شهید در مستند صحبت کرده‌ایم که می‌گوید ما می‌دانیم علی شهید شده اما از آنجایی که هنوز هیچ اثر و پیگیری از او تحویل خانواده‌اش نشده است، با خود می‌گویند شاید یک روزی، از یک جایی او به خانه برگردد. این برادر می‌گوید هنوز ته دلمان یک کورسوی امید برای بازگشت او هست. مادر این شهید هم که فوت شده‌اند، تا لحظات آخر چشم به در داشت تا شاید پسرش به خانه بازگردد.[۲]


همچنین ببینید

پانویس

  1. «از غرق‌آباد تا جوشن». دریافت‌شده در ۲۱ مرداد ۱۴۰۳.
  2. «ناوچه ایرانی چطور هواپیمای آمریکایی را فراری داد؟». ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۲۱ مرداد ۱۴۰۳.

یادداشت

  1. جنگ الکترونیک (به اختصار: جنگال) هر عملی است که شامل استفاده از طیف الکترومغناطیسی (طیف EM) یا انرژی هدایت شده برای کنترل طیف، حمله به دشمن یا جلوگیری از حمله دشمن است.

پیوند به بیرون

«از غرق‌آباد تا جوشن» روایتی از یک مقاومت سخت