عبدالکریم سروش
از چهرههای جریان «روشنفکری دینی» | |
نام تولد | حسین حاجفرجالله دبّاغ |
---|---|
زمینه فعالیت | نویسنده و فیلسوفِ دینِ |
ملیت | ایرانی |
تاریخ تولد | ۲۵ آذر ۱۳۲۴ (۷۹ سال) |
محل تولد | تهران |
تحصیلات | داروسازی فلسفهٔ علم و تاریخ علم |
دانشگاه | دانشگاه تهران دانشگاه لندن |
جوایز | جایزهٔ اراسموس |
آثار | قبضوبسط تئوریک شریعت صراطهای مستقیم |
عبدالکریم سروش (نام شناسنامه: حسین حاجفرجالله دبّاغ؛ زادهٔ ۲۵ آذر ۱۳۲۴، تهران) نویسنده و فیلسوفِ دینِ ایرانی، از چهرههای جریان «روشنفکری دینی» پس از انقلاب ۱۳۵۷ است. او در دههٔ نخست انقلاب با ستاد انقلاب فرهنگی همکاری داشت، سپس با نظریههایی چون «قبضوبسط تئوریک شریعت»، «صراطهای مستقیم» (کثرتگرایی دینی) و «بسط تجربهٔ نبوی» به منتقدِ برخی مبانی الهیاتی و سیاسیِ نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد. در سال ۲۰۰۴ برندهٔ جایزه اراسموس شد.
زندگینامه و تحصیلات
سروش در تهران متولد شد؛ در دانشگاه تهران داروسازی خواند و سپس برای ادامهٔ تحصیل به بریتانیا رفت و در دانشگاه لندن/کالج چلسی به فلسفهٔ علم و تاریخ علم پرداخت. پس از بازگشت، در دانشگاه تهران تدریس کرد.
مسئولیتها و فعالیتهای حرفهای
- ستاد انقلاب فرهنگی (۱۳۵۹–۱۳۶۲): با حکم امام خمینی(ره) عضو شورا شد و در بازآرایی برنامههای دانشگاهی نقش داشت؛ اما از ۱۳۶۲ به بعد هیچ منصب اجرایی نپذیرفت.
- فعالیت علمی بینالمللی: از اواخر دههٔ ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ بهعنوان استاد/پژوهشگر مهمان در دانشگاههایی مانند هاروارد، پرینستون، ییل و… تدریس کرد.
- نشریهٔ «کیان»: در ۱۳۷۰ با جمعی از همفکران، کیان را راه انداخت؛ بهعنوان تریبون اصلی مباحث روشنفکری دینی شناخته شد و در ۱۳۷۷ تعطیل شد.
سیر تحول فکری (دههبهدهه)
- دههٔ ۱۳۶۰: از فلسفهٔ علم تا بازسازی دانشگاه
در آغاز، رویکرد او دینباورِ نقاد با اتکاء به فلسفهٔ علم (پوپر/کوهن) بود و همزمان در ستاد انقلاب فرهنگی فعالیت کرد.
- دههٔ ۱۳۷۰: «قبضوبسط» و گفتمان کیان
با طرح قبضوبسط تئوریک شریعت، میان «دینِ قدسی» و «معرفتِ دینیِ بشری/تاریخی» تفکیک گذاشت و از خطاپذیری و تحولپذیری معرفت دینی دفاع کرد؛ مباحثی چون هرمنوتیک، مدارا و کثرتگرایی در کیان پیگیری شد. توقیف کیان در ۱۳۷۷ نقطهٔ عطفی در فاصلهگیری سیاسی او بود.
- دههٔ ۱۳۸۰: رادیکالشدن نقد سیاسی و الهیاتی
با کتاب/مجموعهمقالات «بسطِ تجربهٔ نبوی» (انتشار انگلیسی Brill، ۲۰۰۹) تحلیل تاریخی/انسانی از تجربهٔ وحی را پیش گذاشت؛ موضوعی که نقدهای حوزوی گستردهای را برانگیخت. همزمان در گفتوگوها ولایت فقیه را «استبداد دینی» خواند.
- دهههای ۱۳۹۰ و ۱۴۰۰: نظریهٔ «رؤیای رسولانه» و منازعات
در ادامهٔ پروژهٔ «بسط تجربهٔ نبوی»، نظریهٔ رؤیاهای پیامبرانه/رؤیای رسولانه را طرح کرد (تلقی رویاگون از بخشی از فرایند وحی/الفاظ قرآن) که با ردّیههای فقهی-کلامی از سوی عالمان شیعه (از جمله آیتالله جعفر سبحانی و شاگردان مکتب قم) مواجه شد.
نظریههای اصلی
قبضوبسط تئوریک شریعت
- ادعا: «معرفتِ دینی» مانند دیگر معرفتها تاریخی، سیّال و متأثر از علوم انسانی/طبیعی است؛ بنابراین فهم فقه/کلام میتواند دگرگون شود، بیآنکه اصل دین تغییر کند.
- نقدها: این چارچوب، اگر ضابطهمند نشود، به نسبیگراییِ معرفتی و تضعیف مرجعیت نصّ و فقاهت میانجامد. آثار نقدیِ حوزوی و دانشگاهی بر این نظریه فراوان است.
صراطهای مستقیم (کثرتگرایی دینی)
- ادعا: امکان «راههای متعدد» بهسوی حقیقت دینی.
- نقدها: از نگاه منتقدان، این تلقی با انحصار حقانیت وحیِ خاتم(ص) و مبانی کلام امامیه ـ دستکم در سطح هنجاریِ شریعت ـ ناسازگار مینماید.
بسط تجربهٔ نبوی / رؤیای رسولانه
- ادعا: تجربهٔ پیامبر(ص) تاریخی و رشدپذیر بوده و پارهای از وجوه وحی را میتوان با زبان «تجربه/رویا» صورتبندی کرد.
- نقدها: فقها و متکلمان (از جمله آیتالله جعفر سبحانی و آیتالله عبدالله جوادی آملی در ادبیات قرآنیِ مرتبط) این تلقی را منافی الهیبودن الفاظ قرآن، اصل وحیِ لفظی و آموزهٔ خاتمیت دانستهاند؛ برخی نیز ناسازگاری آن را با حجیت ظواهر قرآن گوشزد کردهاند. جالب آنکه پاسخها و نامههای انتقادیِ سبحانی در ضمائمِ چاپ برِیل نیز آمده است.
نقد ولایت فقیه
سروش در گفتوگوها ولایت فقیه (بهویژه قرائت «مطلقه») را «استبداد دینی» خوانده و ناسازگار با مردمسالاری دانسته است. این موضع با پاسخهای بسیاری از فیلسوفان و فقیهانِ جمهوری اسلامی روبهرو شد؛ از جمله آیتالله مصباح یزدی در آثار متعددِ نظری/سیاسی.
نسبت با جمهوری اسلامی ایران
- همراهیِ آغازین: حضور در ستاد انقلاب فرهنگی و تدریس دانشگاهی در اوایل دههٔ ۱۳۶۰.
- مرحلهٔ فاصلهگیری: انتشار مقالات بحثبرانگیز در کیان و شکلگیری شبکهٔ فکری پیرامون آن؛ توقیف کیان در ۱۳۷۷/۱۹۹۸. برخی منابع، علت را «دستور مستقیم رهبر» گزارش کردهاند؛ گزارشهای حقوقِ مطبوعات نیز از تعطیلی و برخورد قضایی با کیان در اواخر دههٔ ۷۰ یاد کردهاند.
- مناقشهٔ نظری–سیاسی: در سخنان رهبر انقلاب، هشدار نسبت به قرائتهای مبهم و سکولار از دین و ضرورت صیانت از مرجعیتِ وحی و فقاهت مکرر آمده است؛ این خطوط کلی، نقد ساختاریِ دیدگاههای رادیکال سروش از منظر جمهوری اسلامی تلقی میشود.
واکنشها و نقدهای شاخص
- حوزهٔ علمیه قم: مجموعهای از نقدها علیه «قبضوبسط» و سپس «بسط تجربهٔ نبوی/رؤیای رسولانه» منتشر شد؛ از نقدهای تفصیلیِ آیتالله جعفر سبحانی (نامهها/پاسخها در ضمایم کتاب برِیل) تا نقدهای روشی و قرآنی در مجلات علمی–پژوهشی.
- مصباح یزدی و شاگردان: نقد مبانی معرفتشناختی و سیاسی سروش، بهویژه در ولایت فقیه و نسبت «دین و دموکراسی».
- جوامع دانشگاهی بینالمللی: کارهای تحلیلی (Forough Jahanbakhsh، Sayeh Meisami و …) مسیر گذار سروش از همراهیِ اولیه تا نوسازیِ الهیات و تعارض با حکومت دینی را صورتبندی کردهاند.
گزیدهٔ اظهارنظرها (برشهای مستند)
- دربارهٔ ولایت فقیه: «ولایت فقیه دینی، استبداد دینی است؛ با این نظریه نمیتوان دموکراسی ساخت.» (مصاحبهٔ ۲۰۱۰)
- دربارهٔ قداستسازی سیاسی: «پس از ختم نبوت، کسی حق ندارد به نیابت از خدا بر مردم حاکم شود؛ ولایت مطلقه چیزی جز خودکامگیِ دینی نیست.» (خلاصه از معرفی آثار/گفتارهای رسمی سروش)
- دربارهٔ کیان و حلقهٔ فکری: خودِ سروش تأکید کرده که اصطلاح «حلقهٔ کیان» پس از توقیف مجله رایج شد و پیش از آن چنین انگارهای وجود نداشت.
آثار مهم
- قبضوبسط تئوریک شریعت (چاپهای متعدد از ۱۳۷۰/۱۹۹۱ به بعد) — نظریهٔ تکامل معرفت دینی.
- صراطهای مستقیم (۱۳۷۸) — دفاع از کثرتگرایی دینی.
- Reason, Freedom, and Democracy in Islam (Oxford, 2000) — گزیدهٔ مقالات به انگلیسی با مقدمهٔ انتقادی.
- The Expansion of Prophetic Experience (Brill, 2009) — بسط تجربهٔ نبوی، با ضمائمِ نقدهای حوزوی (نامههای آیتالله سبحانی و پاسخها).
جوایز و افتخارات
- جایزهٔ اراسموس (۲۰۰۴)؛ موضوع آن سال «دین و مدرنیته» بود. صفحهٔ رسمی بنیاد، شرح زندگی و انگیزهٔ جایزه را ثبت کرده است.
جمعبندی تحلیلی
سروش در تاریخ اندیشهٔ ایرانی چهرهای مهم و اثرگذار است:
- در آغاز انقلاب، همراهیِ نهادی با پروژهٔ اسلامیسازی دانشگاهها؛
- از دههٔ ۱۳۷۰ به بعد، چرخش به رهیافتهای هرمنوتیکی/پلورالیستی در دینشناسی؛
- طرح تفسیرهایی که بهزعم منتقدان، حجیت نصّ و مرجعیت فقاهت را مخدوش میکند (از قبضوبسط تا رؤیای رسولانه)؛
- نقد ساختاری ولایت فقیه و فاصلهگذاری آشکار از مدل حکمرانی جمهوری اسلامی.
در این چارچوب، نقدهای حوزوی–دانشگاهی نشان میدهد که از منظر مبانی رسمی جمهوری اسلامی، بخش مهمی از آراء اخیر سروش با اصول قطعی ایمان، وحی لفظیِ قرآن و نظام فقاهت سازگار نیست و به نسبیگرایی و سکولاریسم عملی در حوزهٔ دین میانجامد؛ بااینهمه، بررسی علمیِ این آراء (در فضای آکادمیک) برای تحکیم دستگاه کلامی شیعه و پاسخگویی به پرسشهای نو ضروری تلقی میشود.
منابع
- زندگینامه و آثار (سایت رسمی سروش): زندگینامه، فهرست آثار، مصاحبهها.
- جایزهٔ اراسموس (صفحهٔ رسمیِ بنیاد): زندگینامه، معرفی و لاداتیوی ۲۰۰۴.
- کیان و توقیف (گزارشها/مرورها): یوروزین؛ سیپیجی (پروندهٔ آزادی مطبوعات).
- کتابهای شاخص و نمایهها: OpenLibrary/Google Books/Brill/Internet Archive.
- نقدهای حوزوی و دانشگاهی: مقالات و نامههای آیتالله سبحانی (ضمائم برِیل)؛ نقدهای مرتبط با آیتالله جوادی آملی؛ مقالات تطبیقی دربارهٔ سروش و مصباح.
- اظهارنظرهای سیاسی/فکریِ سروش (مصاحبهها): دربارهٔ ولایت فقیه و دموکراسی.